عصر ارتباط – آسیه فروردین – بر اساس دادههای جدید نظرسنجی اخیر که توسط United Way of National Capital Area انجام شده، بیش از نیمی از آمریکاییها (57 درصد) اظهار کردهاند اطلاعات نادرست در رسانههای اجتماعی بر سطح همدلی آنها تاثیر گذاشته است. علاوه بر این، 27 درصد پاسخگویان اضافه کردهاند به دلیل کاهش همدلی و همدردی، به واسطه اخباری که دریافت کردهاند، تغییر کردهاند.
به غیر از نسل Z، پاسخگویان هر نسل گفتهاند که فیسبوک، اپلیکیشن رسانه اجتماعی است که بیشتر به فرسودگی همدلی و روانی آنها کمک میکند. به گفته محققان، فرسودگی همدلی و روانی زمانی شکل میگیرد که «فرد به طور منظم، به حدی انرژی بسیاری از خود اعم از عاطفی، جسمی و ذهنی را برای مراقبت از دیگران خرج کند که خودش احساس خستگی کند». احتمالا بسیاری با این احساسات، ارتباط برقرار کنند.
ندلکا فیلیپس، معاون ارشد بازاریابی و جمعآوری کمکهای مالی در United Way NCA توضیح میدهد: «ما سوالاتی درباره رویدادهای خبری که به فرسودگی شغلی آنها کمک میکند، ویژگیهای خستگی همدلی و روانی و راهبردهای مقابلهای که برای تسکین به آنها روی میآورند، مطرح کردیم. بیش از نیمی از آمریکاییها میگویند اطلاعات نادرست در رسانههای اجتماعی بر سطح همدلی آنها تاثیر گذاشته است.
این واقعیت که بسیاری از مردم، اکنون به رسانههای اجتماعی به عنوان یک منبع خبری، متکی هستند، مطمئنا به این مشکل افزوده است، تا حدی به این دلیل که سرشار از اطلاعات نادرست است.
راب اندرل، تحلیلگر فناوری از گروه Enderle میگوید: «برای مثال،QAnon ارتشی از مردم ایجاد میکند که عمیقا به دروغها اعتقاد دارند و به شدت مبارزه میکنند تا اطمینان حاصل شود حقایق باورنکردنی آنها قابل باور است: «این، سطحی از درگیری را ایجاد میکند که بسیار نگرانکننده است، زیرا زیربنای این دروغها ضعیف است و باعث ایجاد ناامنی در رابطه با کسانی میشود که آنها را پیشنهاد میکنند و این ناامنی احتمالا پایهای برای تشدید خشونت در زمانی است که این باورها به درستی باشند.
اندرل هشدار داد تبدیل پلتفرمهای رسانههای اجتماعی به مخزنهای بدرفتاری و سوءاستفاده، یک چالش است. رسانههای اجتماعی، بهویژه فیسبوک، با تمرکز بیش از حد بر درآمد، دنیایی را به وجود میآورد که شک دارم هرکسی که در آن فعالیت میکند، بخواهد در آن زندگی کند و این، یک مشکل جدی است، زیرا برخلاف روند طبیعی برای پذیرش و مشارکت بیشتر جهان، در طول زمان عمل میکند.»
شاید امروزه، به لطف رسانههای اجتماعی، بتوانید بسیاری از افراد را اغلب فریب دهید که پلتفرمها از آن سود میبرند.
اندرل میافزاید: «در واقع، رسانههای اجتماعی به مسلح کردن افراد سادهلوح کمک میکنند، نه برای دستیابی به اهداف بالا، بلکه برای به حداکثر رساندن درآمد با هزینه ایجاد دنیایی بسیار خصمانهتر و ناامنتر». در نتیجه، فیسبوک و سایر سرویسهایی که آگاهانه به این رفتار نادرست اجازه میدهند تا درآمدها و سودهای کوتاهمدت را به حداکثر برسانند، در حال تبدیل شدن به یک خطر وجودی برای نژاد بشر هستند که احتمالا برای نژاد ما و شرکتهایی مانند فیسبوک، پایان بدی خواهد داشت.»
چه اتفاقی برای اجتماع افتاد؟
عنصر گمشده فزاینده «رسانههای اجتماعی» جنبه اجتماعی است. در عوض، پلتفرمها به اتاقهای پژواک نظرات تبدیل شدهاند.
سوزان شراینر از C4 Trends میگوید: «در تکامل فناوری، همیشه پیامدهای ناخواستهای وجود داشته است. جالب اینجاست که رسانهای که به عنوان نیرویی برای اجتماعیتر بودن فعالیت کرده، به نظر میرسد اکنون به سمت «تاریک»، متمایل شده و بستری ضداجتماعی است. رسانههای اجتماعی به کانونی برای نفرت، ترسافکنی و اطلاعات نادرست تبدیل شدهاند. امروز، رسانههای اجتماعی در حال انعکاس خشونت فزاینده در نحوه تعامل افراد با یکدیگر هستند. گویی بخش تاریک مردم در پشت پرده رسانههای اجتماعی پنهان شدهاند.»
شراینر هشدار میدهد در حالی که سازشناپذیری سیاسی و فقدان یکپارچگی، همهگیری و ترس از عدم اطمینان عوامل موثر هستند، رسانههای اجتماعی، حمله به کسی یا عمل به عنوان یک قدرت بدون مسئولیت را آسان میکنند. به گفته وی، «عصیان علیه احترام» و نگرش «من میتوانم مخالفت کنم، اما آن را مودبانه انجام دهید.» وجود دارد. با این حال، در اکثر تبادلات رسانههای اجتماعی، مودب بودن وجود ندارد.
شراینر اضافه کرد: «رسانههای اجتماعی به خودشیفتگی و بدترین غرایز و ویژگیهای افراد، اجازه میدهند بدون نگرانی برای دیگران، صرفا «پاتوق» ایجاد کنند. رسانههای اجتماعی به «من» اجازه دادهاند که بر «ما» اولویت داشته باشد و به احساسات یا دیدگاههای دیگران کمتر احترام گذارده شود. حتی با وجود همه نقاط منفی رسانههای اجتماعی، هنوز امید به خوشبینی وجود دارد، اما تلاش بیشتر میطلبد.
شراینر خاطرنشان میکند: «دیگر کافی نیست فقط روی فیسبوک یا توییتر کلیک کنید و کورکورانه هر چیزی را که گفته میشود بپذیرید. مثل عصر پخش نیست که میتوان به کانالهای سه تلویزیونی و مقاماتی مانند والتر کرونکایت تکیه کرد.»
او هشدار میدهد: «در حالی که در طول همهگیری، شاهد ترسآفرینی زیادی بودیم، در رسانههای اجتماعی نیز مهربانی در میان غریبهها را شاهد بودیم؛ به نحوی که یا اعضای گروههای همسایه به یکدیگر کمک میکردند یا اعضای گروههای فیسبوک از افراد تنها، حمایت عاطفی میکردند.» (منبع: فوربس)