عصر ارتباط – حکمرانی خوب در جامعه مدرن امروزی بر پایه مدیریتی نوین بنا شده است که یکی از پایهها و مهمترین آن، تفکر دانشبنیان است که در واقع نقش آن ایجاد توانایی و مهارت حداکثرسازی منافع حاصل از خلق و بهکارگیری دانش و فناوری در سطح یک سازمان و یا کشور است.
فناوری در دنیای مدرن امروزی ابزاری کارآمد در خدمت مدیریت نوین است که بهطرز بارز و برجستهای، برآیند اثرگذاری از شفافیت را بر روندهای سازمانها افزوده است و مسیر حکمرانی خوب را در جوامع پیشرفته بهطور کلی هموارتر کرده است .
در عصر کنونی عمق فناوری، مسیری نوین را بر کشورها ترسیم کرده است تا با کمک گرفتن از آن بتوانند در نهایت به چیزی به نام حکمرانی خوب برسند و اهداف و برنامههای ترسیم شده کشورها در آینده بهطرز بارزی به فناوری و قدرت تغییر آن گره خورده است.
تقریبا اکثر کشورهای دنیا، مسیری تحت عنوان کشور دیجیتال برای خودشان ترسیم کردهاند تا آنها را به اهداف مختلفی در آینده برساند. قدرت رقابت در دنیا، توسعه مهارتهای دیجیتال بین مردم برای پر کردن فاصله بین صنعت و دانشگاه، مقرراتزدایی و حذف مقررات دستوپاگیر فنآفرینها، شفافیت و پاسخگویی بهتر و بیشتر، ارتقاي مراکز نوآوری و صنعتی کردن هوش مصنوعی تا تجربه خوشایندی از شهروندی در سایه بهکارگیری و فراگیری فناوری و غيره.
سوال جدی این است که برنامه ترسیمی ما در قالب کشور دیجیتال چگونه ترسیم شده است و قرار است کدام مساله یا مشکلات را حل کند و یا به تعبیری دقیقتر باید حل کند؟
مهدی شامیزنجانی با نگاهی دقیق به درستی معتقد است ما در بستر کشور دیجیتال بایستی 10 مساله اساسی را در کشور حل کنیم؛ بیکاری، سلامت روان، سرمایه اجتماعی، ناکارآمدی عملکردها، مساله آلودگی هوا، فقر و نابرابری، مساله آب، مساله فساد، مساله ناهنجاریهای ساختاری اقتصاد و در نهایت امنیت روانی و اجتماعی.
در واقع استراتژی کشور دیجیتال باید به سمتی هدایت شود تا در بازه مشخصی بتواند مشکلات ذکر شده بالا را حل کند و مبنا و اساس برنامهریزی ایران دیجیتال براساس اهداف کمی و کیفی بالا و برای حصول نتایج مشخصی برنامهریزی و سیاستگذاری شود.
در واقع به گفته شامیزنجانی در کلیت رفع این مشکلات در توسعه بلوغ دیجیتال سه بخش دولت دیجیتال، كسبوكار دیجیتال و جامعه دیجیتال امکانپذیر است و در واقع چشمانداز آینده دیجیتال کشور را بایستی شکل و فرم دهد.
در بستر دولت دیجیتال، حدود دولت دیجیتال یا به نوعی ارتقای بلوغ دیجیتال دولت بایستی افزایش پیدا کند در کنار موارد مهمی مثل؛
– جلب مشارکت بخش خصوصی در ارايه خدمات دولتی دیجیتال به شهروندان و كسبوكارها
– افزایش همگرایی در سیاستها، قوانین و مقررات و اقدامات مرتبط در میان ارکان مختلف حاکمیت. ارايه خدمات دولتی مبتنی بر توسعه هویت دیجیتال
– طراحی و پیادهسازی پلتفرم هوشمند مدیریت بحران و غيره.
در حوزه كسبوكار دیجیتال هم بایستی به سمتی حرکت کنیم تا با بهرهگیری از دیجیتالی شدن، بهرهوری و کیفیت را به نحو بارزتری افزایش بدهیم از جمله با اقدامات :
– افزایش سهم دیجیتال در اقتصاد یا به نوعی افزایش سهم اقتصاد دیجیتال
– توسعه فضای كسبوكار دیجیتال با رویکرد ارتقای نوآوری و رقابتپذیری
– نفوذ در بازارهای دیجیتال منطقه و کشورهای اسلامی
– کمک به شبکهسازی بنگاههای نوپا، کوچک و متوسط متمرکز بر فناوریهای تحول دیجیتال حول بنگاههای بزرگ
– الزام پیمانکاران و سازمانهای همکار دولت براي رعایت استانداردهای مصوب در حوزه داده باز
– تشویق بخش خصوصی به اتخاذ رویکرد داده باز در حوزههای دارای منافع عمومی
– طراحی سیستم رفتارهای ضدرقابتی بازیگران حاکمیتی
– توسعه پلتفرم آنلاین برای صادرات خدمات تخصصی حوزه فاوا و غيره.
در حوزه جامعه دیجیتال نیز بایستی برای محقق کردن توسعه فرهنگ دیجیتال حرکت کنیم با اقداماتی نظیر:
– پشتیبانی از ایدهها و ابتکارات دیجیتال برای حمایت از گروههای خاصی مانند معلولان، سالخوردگان و بیسوادان
– طراحی و توسعه پلیس هوشمند مبتنی بر فناوریهای تحول دیجیتال
– طراحی تجربه دیجیتال شهروندی
– طراحی و توسعه دانشگاههای دیجیتال
– طراحی و توسعه مدارس دیجیتال و غيره
اینها نمونههایی از اقدامات موثر و قابل ارزیابی است که مهدی شامیزنجانی در فرایندی به نام ایران دیجیتال به روشنی برشمرده و قطعا با برنامهریزی و سیاستگذاری درست که مکمل حکمرانی خوب است تحقق آن امری ضروری به شمار میرود.
ما در کشور به معنای واقعی کلمه نیازمند تحول اساسی و تغییر در ریل حکمرانی بوده و به شدت نیازمند توجه به مردم، نخبگان و کارشناسان هستيم و بدون ترمیم اعتماد مردم و تقویت سرمایه اجتماعی در ریل حکمرانی خوب قرار نخواهیم گرفت .
همانطور که پیشتر به عناوین مختلفی گفته شده است، مهمترین گام در راستای حرکت در ریل سیاستگذاری و حکمرانی خوب، پایان دادن به بیتوجهیها و اهمیت دادن به خواستههای مردم و فعالان است .
به تعبیری دیگر، سیاستگذاری خوب در واقع در دامن خرد جمعی که پایههای آن بر متفکرین مستقل استوار است، شکل و فرم میگیرد. در بستری از تنوع افرادی که به افکار، عقاید، قضاوت و دیدگاه خودشان اعتماد لازم را داشته و در دام تقلید از دیگران نیفتاده باشند. از نظر نگارنده در سایه خرد جمعی، بعد مهمتر و عمیقتری به نام تفکر سیستمی زاییده میشود. تفکری که به همه ابعاد سیاستگذاریها و تصمیمات میاندیشد. اقدامات و برنامههایی با حداقل هزینه روانی برای مردم طراحی و اجرا میکند و همواره قبل از هر تصمیمی این سوال مهم را میپرسد که اثرات روحی و روانی این تصمیم بر فعالان و یا شهروندان چه خواهد بود؟
به تعبیری دیگر با حکمرانی بد نباید مسیری را ترسیم کنیم تا باعث شویم مردم با روح و روانشان هزینه سیاستگذاریها را بپردازند. روشن است با عمیقتر شدن هر چه بیشتر این فرایند، شاهد کاهش سرمایه اجتماعی، امنیت و سلامت روانی مردم خواهیم بود .
مخلص کلام اینکه، مثل اکثر کشورهای جهان که در راستای کشور دیجیتال، برنامهریزی جامع و کاملی در پیش گرفته و چشماندازهای قابل دسترسی در آینده ترسیم کردهاند، در کشور ما نیز ميبايست حرکت در این مسیر با ترسیم استراتژی و اهداف مشخص شده برای حل مشکلاتی که ذکر شد و به تعبیری 10 مشکل اساسی در کشور ما به شمار ميآيد، صورت گيرد و بايد استراتژی واحد و گامهای جدی قابل وصول و ارزیابی ترسیم کرد تا در سایه آن بتوان سه هدف بسیار مهم حکمرانی خوب را تحقق بخشید؛ افزایش سرمایه اجتماعی، تامین امنیت روانی مردم و در نهایت سلامت روانی مردم.