بدبینی و ناامیدی؛ سوغات پنهان شبکههای اجتماعی
از زمان همهگير شدن شبكههاي اجتماعي در كشور، اخبار مختلفي در اين شبكهها در سالهاي اخير برجسته شده و بهسرعت بر سرزبانها افتادهاند. ويديوي سگآزاري بهسرعت سبب شكلگيري كمپينهايي براي مبارزه با فرد سگآزار شد و باعث شد تا اين فرد دستگير شود. خانواده كودكآزار يا همان پدر و نامادري كه فرزندانشان را شكنجه ميكردند هم پس از مطرح شدن موضوع در فضاي مجازي بهسرعت با برخورد قضايي مواجه شدند. انعكاس برخورد بد فرماندار شهرستان گلپايگان با يك خبرنگار در شبكههاي اجتماعي هم باعث بركناري اين فرماندار شد.
این مثالها و دیگر نمونههای مشابه را بسیاری به حساب دستاورد، قدرت و پیروزی شبکههای اجتماعی گذاشتهاند.
باید گفت با وجود آنكه شبكههاي اجتماعي در تمام اين موارد اثرگذار بودهاند، اما واقعيت اين است كه اثر آنها كاملا مقطعي، کوچک و موردي بوده و باعث شكلگيري حركتي اصلاحگرايانه براي از بين رفتن ريشههاي مشكلات نشده است. از سوي ديگر، برخورد با مسوولان نيز در جايي كه با مسوولي ردهپایین مانند فرماندار يك شهرستان بوده نتيجه داده است، وگرنه فيلم برخورد ناشايست آخوندي، وزير راه با خبرنگار صداوسيما و پرت كردن ميكروفن او، با وجود بازتاب بهمراتب گستردهتر هيچ خللي در فعاليتهاي اين وزير قدرتمند به وجود نياورد.
پس در مسایل بزرگ آنطور که پیداست، شبکههای اجتماعی کارکرد خاصی نداشتهاند، اما چرا؟
كاركرد متفاوت شبكههاي اجتماعي در ايران
ميتوان گفت شبكههاي اجتماعي و پيامرسانهاي موبايلي در كشور ما به علت وجود محدوديتهاي متعدد براي رسانهها در اين سالها كاركردهاي متفاوتي نسبت به ساير نقاط جهان پيدا كردهاند و به نوعي وظيفه خبررساني را در كشور به عهده گرفتهاند. نگاهي گذرا به اخبار منتشره در شبكههاي اجتماعي و رسانههاي رسمي كشور گوياي اين امر است كه بيشتر اخبار منتشره چه در شبكههاي اجتماعي و چه در رسانههاي رسمي، خبرهاي رويدادمحور بوده و به علل وقوع يك اتفاق ناگوار در آنها توجه نشده و صرفا در اخبار منتشره به بيان رخدادها بسنده ميشود.
**اين نوع نگاه باعث شده كه مردم با سيلي از اخبار ناراحتكننده از بروز اختلاس، حيوانآزاري، كودكآزاري در نقاط مختلف كشور مواجه شوند، بدون آنكه علل بروز اين رخدادهاي ناگوار و راهكارهاي برطرف شدن آنها مشخص و بيان شوند.
كشور ما اين نوع نگاه در انتقال اخبار را كه ديد انتقادي در روايت است، از روزنامهنگاري غرب وام گرفته است.** واقعيت اين است كه كشورهاي توسعهيافته و غربي به علت آنكه سيستمهاي حكومتداري و مديريتي آنها سالها است كه توسعه يافته است؛ بيان شدن صرف اشكالات برايشان فرصتي فراهم ميكند تا معدود مشكلات موجود را برطرف كنند.
به همين علت است كه **پژوهشگران علوم ارتباطات اجتماعي و رسانه معتقدند كه اصول روزنامهنگاري در كشورهاي درحال توسعه بايد اندكي متفاوت باشد؛ يعني برعكس مدل رسانهاي غرب كه بر روزنامهنگاري «رويدادمحور» و بيان صرف خبر متكي است روزنامهنگاري در كشورهاي درحال توسعه بايد «فرایندمحور» در خدمت توسعه كشور بوده و با بررسي علل بروز مشكل و ارايه راهكارهاي برطرف كردن آن به توسعه كشور كمك كند؛ آنچه در كشور ما ديده نميشود.**
اگرچه رخدادهايي مانند سگآزاري و بروز اختلاس در كشور بسيار ناراحتكننده است و بايد بيان شود، اما لازم است در كشور درحال توسعهاي مانند كشور ما علل ریشهای بروز چنين موارد و مشكلات سيستمي كه اين مشكل را به وجود آوردهاند نيز بررسي شود و راهكارهاي عملي براي حل مشكلات بيان شود؛ کما اینکه همواره این اخبار از گذشته تا آینده ادامه خواهد یافت، چراکه ما سراغ از ریشه درآوردن این مشکلات نرفتهایم و در رویکردی شبکهاجتماعیمحور، صرفا به شاخ و برگ مسایل میپردازیم.
لزوم ارايه روزنامهنگاري توسعهمحور در كشور
بيان صرف مشكل در كشوري درحال توسعه نهتنها مشكلي را حل نميكند، بلكه باعث ايجاد نوعي از نااميدي در جامعه ميشود و مخاطب را به اين نتيجه خواهد رساند كه به دليل تعدد مشكلات موجود بايد قيد حل شدن اين مشكلات زده شود؛ چراكه حل تمام مشكلات بههيچ عنوان شدني نيست. از سوي ديگر، **انتشار مداوم اخبار بد و ناگوار بدون ارايه راهكار براي حل آنها، به مرور باعث شده اتفاقات بد به امري عادي بدل شوند و حساسيت مردم را نسبت به بروز حوادث ناگوار و زشت پايين ميآورد.**
بايد توجه كرد كه نگاه فرايندمحور به خبر از طريق شبكههاي اجتماعي ممكن نيست؛ چراكه كاربر شبكههاي اجتماعي بيش از چند لحظه صرف ديدن ويديوي يك حيوانآزاري يا خواندن خبر چند سطري يك اختلاس نميكند. **نگاه فرايندمحور به خبر نياز به كار كارشناسي توسط روزنامهنگاران حرفهاي و انتشار اخبار در رسانهها دارد كه اين مهم نيز بدون ايجاد آزادي براي رسانه و برطرف كردن محدوديتهاي موجود مقدور نيست.**
با اين تفاسير ميتوان گفت راهحل صحيح براي اصلاح نحوه انتشار اخبار در كشور و تبديل خبر رويدادمحور به خبر فرايندمحور آن است كه دولت به جاي پرداختن و فيلتر كردن شبكههاي اجتماعي و پيامرسانهاي موبايلي، دست از اعمال محدوديت و ايجاد مانع براي رسانههاي مستقل و خصوصي كشور بردارد تا امكان ارايه تحليلهاي فرايندمحور و شكلگيري روزنامهنگاري توسعهمحور در كشور فراهم شده و شبكههاي اجتماعي هم به كاركرد اصلي خود كه برقراري ارتباطات اجتماعي است، بپردازند.
دیدگاهها