داغترين خبر پرداختي در روزهاي نخست پاييز 97 تغيير مديرعامل شركت تجارت الكترونيك پارسيان بود. فعالان و علاقهمندان صنعت پرداخت الكترونيكی كشور صبح سومين روز از مهرماه 97 را با يك خبر جنجالي آغاز كردند و آن هم بركناري عبدالعظيم قنبريان، مديرعامل يكي از بزرگترين شركتهاي پرداخت كشور و جايگزين شدنش با احمد جعفري قزلحصار، معاون فناوري اطلاعات بانك پارسيان بود. بررسيها نشان ميدهد متوسط طول عمر مديريت مديران ارشد در صنعت بانكداري و پرداخت الكترونيكی كشور، كمتر از سه سال است. با اين معيار، قنبريان يك سال بيش از اين متوسط، سكاندار تجارت الكترونيك پارسيان بوده است. وي از آذرماه سال 93 تا مهر 97، اندكي كمتر از چهار سال در راس تجارت الكترونيك پارسيان قرار داشت ولي با اين وجود به دليل نزديكي با رييس هياتمديره، كمتر كسي اين تغيير را پيشبيني ميكرد. در اين يادداشت سعي شده تا عملكرد اين مدير مخابراتي در صنعت پرداخت كشور ارزيابي شود.
اين مدير شيرازي اكثر سالهاي حرفهاي خود را در صنعت مخابرات گذرانده و بيشتر در استانهاي جنوبي مانند فارس، بوشهر و خوزستان در سمتهاي مديرعاملي و رياست هياتمديره شركت مخابرات فعاليت كرده است. وقتي مظفر پوررنجبر، مديرعامل شركت مخابرات ايران شد، قنبريان را به تهران فرا خواند و وي در سال 91 فعاليت خود را در شركت مخابرات ايران آغاز و كمي بعد به معاونت اين شركت رسيد. طبيعي بود كه پس از رفتن پوررنجبر به بانك پارسيان، تيم مخابراتي وي كه سابقهاي در فضاي بانكي و پرداخت نداشتهاند همراهش به هلدينگ بانك پارسيان بروند. پوررنجبر به عنوان مدیرعامل گروه دادهپردازی پارسیان و قنبريان به سمت مديرعاملي پرداخت الکترونیک پارسیان منصوب شد تا بار ديگر صنعت پرداخت الكترونيكی شاهد حضور يك چهره ناشناخته در سطح مديريت ارشد باشد. در حالي كه دو مديرعامل قبلي يعني، رضاقلي و باباپور از بدنه صنعت بانكداري و پرداخت الكترونيكی كشور بودند. اين انتصاب سبب شد تا در سطوح معاونت و همچنين مديران مياني پككو، شاهد حضور مديران بازنشسته و تغييريافته شركت مخابرات باشيم و بسياري از معاونان و مديراني كه خاك پككو را خورده بودند از اين شركت بروند.
از پككو به تاپ
در سطح كسبوكار در زمان مديريت قنبريان شاهد تمركز بالا روي برندينگ تاپ و گسترش نفوذ اپليكيشن پرداختي شركت پككو با نام «تاپ» بودهايم. تبليغات گسترده محيطي و حضور پررنگ و پرسروصدا در نمايشگاهها نشان از اين داشت كه پككو قصد دارد برند اپليكيشن تاپ را فراگير كند. حتي تصميم اين شركت در تغيير نام تجاري خود نيز اين مساله را بهخوبي نشان ميدهد. تابستان سال 96، برند تجاري شركت تجارت الكترونيك پارسيان از پككو به تاپ تغيير كرد. پيش از آن تاپ اپليكيشن خود را روانه بازار كرده بود و با هزينه زياد در برنامههايي مانند دورهمي مهران مديري، توانسته بود تعداد نصب اپليكيشن تاپ را بهسرعت افزايش دهد. اين تغيير رويكرد كسبوكار شركت پككو به نفع شركت و شايد به ضرر بانكهای پارسيان و تجارت كه سهامداران تاپ بودند، تمام شد.
براي توضيح اين مساله بايد ابتدا كسبوكار تراكنشهاي شاپركي را اندكي مرور كرد. طبق قوانين نظامهاي پرداخت كشور، تا پيش از ديماه 94، بانك صادركننده كارت، كارمزد تراكنشهاي شبكه شاپرك را پرداخت ميكرد. در اين شرايط همه بانكها و شركتهاي PSP توان خودشان را براي گسترش شبكه پذيرندگي بهكار بسته بودند و شركتهايي مانند بهپرداخت ملت، تجارت الكترونيك پارسيان و ايرانكيش توانسته بودند تعداد زيادي دستگاه كارتخوان در سطح كشور نصب كنند و از اين طريق، منابع ارزانقيمت براي بانكهاي سهامدار خود به ارمغان بياورند. در سال 94 مكانيزم كارمزد 180 درجه تغيير كرد و حالا اين بانكهاي پذيرنده بودند كه ميبايست كارمزد شركتهاي PSP را پرداخت كنند. در اين شرايط ديگر تراكنشهاي خرد و با مبالغ پايين براي بانكهاي پذيرنده سودآور نبود و بانكهاي پذيرنده مشتاق آن بودند تا شركتهاي پرداختشان تراكنشهاي درشت را جذب كنند.
در اين شرايط تاپ به خرد شدن تراكنشها دامن زد و در عمل بيزنس خود را مبتني بر فروش شارژ و ساير تراكنشهاي خرد پيش برد كه اين استراتژي هرچند به نفع تاپ ولي بهشدت به ضرر بانك پارسيان بوده است. نمودار شماره یک ميزان كارمزد پرداختشده توسط بانكهاي كشور در اسفندماه 96 را نشان ميدهد (آمار مندرج در اين نمودار از اطلاعات موجود در گزارشهاي شركت شاپرك استنتاج شده است). همانطور كه در اين نمودار نشان داده شده، بانك پارسيان كه از نظر تعداد شعب و مشتري تنها 2 تا 3 درصد بازار را در اختيار دارد، يكي از پرهزينهترين بانكهاي كشور در هزينههاي پذيرندگي است. بدون شك يكي از اصليترين عوامل اين موضوع، عملكرد نامناسب تاپ درسالهاي اخير است كه ماهيانه 160 ميليارد ريال كارمزد پذيرندگي به بانك پارسيان تحميل كرده است.
بنابراين ميتوان دريافت كه بهرغم هزينههاي سرسامآور تبليغات براي اپليكيشن تاپ، اين محصول تنها توانسته تعداد تراكنشهاي تجارت الكترونيك پارسيان را افزايش دهد ولي به همان دليل خرد بودن تراكنشها، عايدي چنداني براي بانك پارسيان نداشته و برعكس، هزينههاي پذيرندگي را به اين بانك وارد كرده است. نمودار شماره 2 سهم شركت تاپ از تعداد تراكنشهاي شبكه شاپرك در چهار سال گذشته را نشان ميدهد (منبع گزارشهاي شركت شاپرك). همانگونه كه مشخص است، در نگاه اول سهم اين تراكنشها نسبتا افزايش داشته است. با بررسي دقيقتر ميتوان به اين نتيجه رسيد كه سهم افزايشيافته مربوط به تراكنشهاي اپليكيشن تاپ بوده است، بنابراين شركتهاي PSP كه در زمينه ارايه اپليكيشن به اندازه تاپ فعال نبودهاند، مانند بهپرداخت ملت، تجارت الكترونيك پاسارگاد و سداد، سهم از بازار خود را به تاپ دادهاند. منتها بهرغم سهم 27/14 درصدي شركت تاپ در تعداد تراكنشهاي شاپرك، تنها حدود 9 درصد از مبلغ كل تراكنشها توسط اين شركت جذب شده كه اين مساله از پايين بودن متوسط مبلغ تراكنشهاي تاپ نسبت به رقبا حكايت دارد.
رتاپ
بررسي عملكرد نماد رتاپ مربوط به شركت تجارت الكترونيك در بورس نيز براي مخاطبان امكانپذير است. دلايلي همچون افزايش شديد نرخ تورم، گسترش بازار پرداخت الكترونيكی و نرخ رشد سالانه تعداد تراكنشهاي موبايلي سبب شده تا رتاپ مانند ساير نمادهاي شركتهاي پرداخت، در چند سال اخير با رشد همراه باشد. ولي بررسي صورتهاي مالي اين شركت نيز جالب توجه است. در يك سال گذشته هزينههاي اداري و عمومي تاپ افزايش داشته كه شايد ريشه اين مساله در گسترش منابع انساني و حجم نيروهاي پشتيباني باشد. به همين تناسب با توجه به افزايش قيمت سختافزارها، فاصله ميان درآمد عملياتي و بهاي تمامشده احتمالا در چند سال آينده كمتر شود.
مروری بر دیگر پروژههای ناموفق
تاپ در اين سالها پروژههاي ناموفق كم نداشته است. در سطح تعامل با فينتكها و كسبوكارهاي نوپا، تاپ سعي كرد تا بتواند با مدل SBU (Small Business Unit) تعدادي از اين شركتها را جذب خود كند كه در نهايت نتايج قابل توجهي به دست نيامد. از طرف ديگر قنبريان تلاش كرد تا در زمينه سوخت طبعآزمايي كند كه آنهم موفق نبود و اکنون مشکلات خاصی نیز در این زمینه برای تاپ ایجاد شده است. اپليكيشن Pido با سروصداي زياد در زمستان 96 به بازار عرضه شد كه داراي دو نسخه سوخترسان و كاربر بود. قرار بود اين اپليكيشن بتواند سفارش مشتريان براي دريافت سوخت در محل را پوشش دهد كه با ناكامي روبهرو شده و اثري از آن در جامعه ديده نشد. همچنين پروژه پرداخت در پمپهاي بنزين، تابستان 97 توسط عبدالعظیم قنبريان رونمايي شد. خبرها حكايت از آن دارد كه اين پروژه با هزينههاي بسيار در سطح سختافزار و تامين ايمني همراه بوده و با توجه به حضور چند ساله بهپرداخت ملت در جايگاههاي سوخت، بايد ديد آیا تاپ میتواند به این پروژه ورود کند یا خیر.
از طرف ديگر شاهد هستيم كه تاپ انرژي و هزينه زيادي را متوجه پروژه كيف پول موبايلي «پيگير» كرده است. مدیرعامل این اپلیکیشن فرزند مدیرعامل گروه دادهپردازی پارسیان (پوررنجبر) است كه البته با توجه به فراگير نشدن اپليكيشنهاي كيف پول موبايلي و محدوديتهاي رگولاتوري در اين خصوص، براي اين مدير جوان آرزوي موفقيت داشته و اميدواريم در مديريت جديد شركت تاپ، شرايط اين شركت نسبت به سالهاي اخير بهبود پیداکند.
در نهایت لازم است به این موضوع اشاره شود که از نظر زیرساختهای سوییچ پذیرندگی، معماری نامتعارفی در این شرکت پرداختی وجود دارد. بخشی از ترافیک تراکنشهای خودپردازهای بانک پارسیان از این سوییچ عبور میکند که این مساله به سبب معماری وصله و پینه شده و توسعه غیرمنطقی زیرسیستمها در تجارت الکترونیک پارسیان است. در زمان مدیریت قنبریان امید آن بود که مسایل فنی حل و سطح کیفی سرویسدهی تراکنشهای تاپ بهبود یابد که شاهد این مساله نبودیم. تا جایی که این عدم تفکیک بار تراکنشها در زیرساخت سوییچ باعث ایجاد مشکل در سطح کیفی تراکنشهای صادرکنندگی بانک پارسیان نیز شده است. با توجه به اشراف جعفری قزلحصار به مسایل مرتبط با زیرساختهای فناوری اطلاعات بانک پارسیان، امید میرود تا نسبت به بهبود در این سطح نیز اقدام شود.
دیدگاهها