خطرهاي ذكرشده براي آنتنهاي موبايل واقعی نیست
موضوع تاثيرات احتمالي آنتنهاي موبايل بر سلامت مردم مدتها است كه مطرح است و البته همچنان هيچ تحقيقي نتوانسته مضر بودن امواج اين آنتنها براي انسان را به اثبات برساند. حتما عدهاي بلافاصله به برخی اخبار و تحقیقات مرتبط با مسالهساز بودن آنتنهای مخابراتی اشاره کرده و میگویند پس جریان این همه خبر چیست؟ در ادامه متن پاسخ این پرسش را خواهید گرفت.
طبق گزارشي كه سازمان بهداشت جهاني منتشر كرده، بهروشني تاکید شده كه هیچ ارتباطي ميان آنتنهاي موبايل و بروز بيماريهايي نظير سرطان وجود ندارد. آزمايشهاي صورتگرفته روي حيوانات و انسانها براي بررسي تشعشعات موبايل در شرايطي كه امواج آن تا هزار برابر ميزان عادي بوده نيز باعث نشده هيچگونه مشكلي براي افراد و حيوانات تحت آزمايش به وجود بيايد.
اما ماجرای اخبار تشویشزا و غلط درباره زیانآور بودن آنتنها و دکلهای مخابراتی چیست؟ از سوی دیگر، چرا برخی تحقیقات علمی مضر بودن تشعشعات آنتنهای ارتباطاتی را رد میکنند؟ **بیاید فرض کنیم تمام تحقیقاتی که میگویند آنتنها مضر نیستند، به سفارش و با پول اپراتورهای ارتباطی در سراسر دنیا انجام شده است. اكنون پرسش ساده و سریع این است که آیا این فرض هم درست است که بگوییم تمام دولتها و کشورهای جهان هم بدون در نظر گرفتن سلامت مردمشان این موضوع را پذیرفتهاند؟**
پاسخ این پرسش منفی است و حتی اگر یک درصد هم رابطهای ميان مضر بودن آنتنهای مخابراتی برای سلامتی در دنیا کشف میشد، امروز حداقل یک کشور دنیا هم که شده آنتنهای مخابراتی را از کشور خود جمع میکرد؛ اتفاقی که در هیچ کجای دنیا رخ نداده و در پیشرفتهترین کشورهای دنیا در زمینه ارتباطات و فناوری اطلاعات، حتی حرفی از مدلها و روشهای جایگزین و جدید برای دکلهای ارتباطی هم مطرح نیست.
پس تاکید میشود که فراموش نكنيم در تمام دنیا همین تکنولوژی و همین شيوه که در کشور ما نیز رایج است، براي ارتباطات موبايلي مورد استفاده قرار گرفته است.
از سوي ديگر، مطابق گزارشي كه سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی کشورمان درباره تشعشعات پرتوهای رادیویی از جمله آنتنهای BTS تلفن همراه منتشر كرده و مورد تایید سازمان انرژی اتمی نيز قرار گرفته، مشخص شده نتایج اندازهگیری دورهای تشعشعات رادیویی در کشور حتي از استانداردهاي ملي تعيينشده نيز پايينتر است.
**بد نیست بدانید، در خصوص امواج راديو و تلويزيون كه هم بسيار قويتر بوده و هم در ارتفاع پايينتري هستند و نزدیک به 100 سال از آغاز بهکار آنها میگذرد نیز تاكنون هيچ گزارشي از مضر بودن آنها منتشر نشده است و نگراني عمومي از اين بابت نيز وجود ندارد.**
بگذارید یک دلیل ساده و روشن دیگر در خصوص رد باور غلط دکلهراسی میان بخشهایی از مردم را نیز ذکر کنیم. سالهای طولانی از اختراع رادیو و تلویزیون که پایه آنها بر انتقال دادهها بر بستر فرکانسها و به کمک دکلهای پرقدرت انجام میشود، میگذرد. در تمام این سالها کارکنان زیادی در سراسر دنیا، سالها به کار نصب و تعمیر این دکلها مشغول بوده و اصولا محل کار آنها وسط تشعشعات است. اما تا کنون یک خبر نیز در خصوص مرگومیر کارکنان و شاغلان در این بخشها یا بروز مشکلی برای ایشان منتشر نشده است و اتفاقا تاکنون چند نسلی از این کارکنان نیز بازنشسته شدهاند.
در همین مورد چندی پیش که بنا به دلایل نامشخصی دوباره به دکلهراسی در کشور دامن زده شد، يكي از مدیران ارشد و سابق صداوسيما در اين خصوص به مزاح گفت: من حدود 30 سال در بين تجهيزات صداوسيما و آنتنهاي آن كار كردم و پنج بچه سالم نيز داشته و خودم هم به لحاظ سلامت هيچ مشكلي ندارم. لذا اگر قرار بود این تجهیزات مشکلی داشته باشند، من و همکارانم تا کنون باید دچار انواع مشکلات میشدیم.
با وجود تمام اين مستندات و واقعيتها اما همواره گويي دکلهراسی و نوعي ترس از تشعشعات آنتنهاي موبايل ميان مردم وجود دارد. يك روز شايعاتي در خصوص سرطانزا بودن اين امواج مطرح ميشود و روزي ديگر حرف از تاثير آنها بر عقيم شدن و ناباروری زده ميشود.
نگاهي گذرا به اين واقعيتها بيش از هر چيز روشن ميكند آنچه باعث ايجاد و شكلگيري نگاه منفي به آثار احتمالي آنتنهاي موبايل شده بيش از آنكه منبع علمي و منطقي داشته باشد ريشه در ترسهاي انسان داشته و عامل روانشناسانه دارد.
درواقع اگر ميخواهيد بدانيد كه چرا اين ميزان شايعات در خصوص خطرهاي آنتنهاي BTS بهخصوص در كشور ما وجود دارد، بايد به جاي آنكه در تحقيقات مخابراتي-پزشكي جستوجو كنيم، به دنبال بررسي دلايل عدم آرامش ذهني موجود در كشور بگرديم و علل رواني ايجاد اين تصويرسازي نادرست را دنبال كنيم.
علاقه ذاتي آدمي به خبر منفي
همواره پرمخاطبترين خبرها در طول تاريخ ناراحتكنندهترين و بدترين اخبار بوده است؛ خبر زلزلهاي كه منجر به كشته شدن هزاران نفر شده، خبر بروز يك عمليات تروريستي موفقيتآميز و اخبار جنگ همواره در مركز توجه مردم و رسانهها قرار داشته و خواهد داشت.
شايد به همين دليل است كه فعالان رسانهاي هميشه ميگويند پرمخاطبترين اخبار بدترين آنها هستند.
درواقع ذهن بشر بهگونهاي تكامل يافته كه همواره در پي كشف خطرات احتمالي باشد تا با اجتناب از آنها شانس بقاي خويش را افزايش دهد.
به بيان ديگر آدمي همواره تمايل دارد تا از خطرات احتمالي كه او را تهديد ميكند آگاهي يابد تا بتواند راهكارهايي براي غلبه بر آنها پيدا كند و شانس تنازع بقاي خويش را افزايش دهد. در اين ميان اما **در عصر ما رسانهها برخلاف ماهيت وجوديشان به عنوان منابع آگاهسازي و اصلاحگري عمدتا تبديل به بنگاههاي تجاري شدهاند و لذا بيشتر به دنبال كسب مخاطب بيشتر و به تبع آن جذب آگهي و درآمد بيشتر هستند و همين امر باعث ميشود كه به خطرهاي احتمالي كه حتي دليلي براي صحت آن ندارند دامن بزنند تا مخاطبان بيشتري را دنبال خود بکشند.**
به اين ترتيب برخي رسانهها با پرداختن بيش از حد به اخبار منفي در پي كسب مخاطب بيشتر هستند. ترس جمعي كه اين روزها در خصوص آنتنهاي موبايل و خطرات احتمالي آنها نيز وجود دارد دقيقا حاصل همين فرايند است.
دنيايرسانهاي؛ دنياي واقعي
جورج گربنر، دانشمند آمريكايي علوم ارتباطات اجتماعي پس از بررسي يك جامعه آماري بزرگ در آمريكا دريافت كه مردم تحت تاثير رسانه و بهخصوص تلويزيون دنيا را بسيار خشنتر از آنچه در واقع هست تصور ميكنند. به عبارت دیگر رسانهها با هدف افزايش مخاطب، اخبار و تصاوير منفي را بيشتر منتشر ميكنند و تصور مردم نيز از جامعه بيشتر به آنچه رسانهها نشان ميدهند نزديك است و ذهنيت مردم چندان قرابتي با واقعيت و آمار موجود ندارد.
سندروم دنیای کثیف، اصطلاحي است كه براي توصيف چنين شرايطي به كار ميرود؛ دنيايي پرخطر كه در آن ميزان وقوع جرایم شهري بسيار بالاست و حتي يك فناوري ساده مانند آنتن موبايل كه هيچ گزارش مستند و علمي نتوانسته زیانهای آن را به اثبات برساند، بهعنوان عامل برخی بیماریها معرفي ميشود و مردم نيز به دلایلی که ذکر شد، بهراحتي آن را ميپذيرند.
**از سوي ديگر وقتي كه ادعاي مضر بودن امواج موبايلي در شبكههاي اجتماعي يا در رسانههاي زرد به يكباره با انتشار هزاران پست و خبر مطرح ميشود، بهسرعت عقيده عمومي در اين جهت شكل داده ميشود و كارشناسان و حتي رسانههاي مخالف اين نظر از آنجايي كه ميترسند با واكنش منفي مردم مواجه شوند، از بيان واقعيات در اين خصوص چشمپوشي ميكنند.**
اليزابت نوئل نئومان، پژوهشگر آلماني علوم ارتباطات اجتماعي اين موضوع را در نظريه مارپيچ سكوت خود مطرح كرده و ميگويد: **غالبا وقتي عقيده عمومي حول موضوع خاصي شكل بگيرد، افرادي كه نظر مخالفي دارند از ترس آنكه در اقليت قرار نگيرند از ابراز نظر خود اجتناب ميكنند.**
نئومان براساس تحقيق خود مردم را در تبعيت از عقيده عمومي غیرمنطقی ميداند و معتقد است آنها عموما احساسات خود را دنبال میکنند و به شكل منطقي به موضوع نمينگرند. براساس نظر نئومان از آنجا كه مردم با ترس مداوم از انزوای اجتماعی زندگی میکنند، یک نگرش که توسط اکثریت مردم به اشتراک گذاشته نشده و در نتیجه هیچ پشتیبانی مردمی هم ندارد، میتواند به انزوای اجتماعی فرد منجر شود. در چنین شرایطی تمایل پیوستن به نگرش غالب آنچنان رشد میکند که بقیه دیدگاههای شخص از بین میروند.
جمعبندي و نتيجهگيري
با كمي تامل در آنچه اليزابت نوئل نئومان، جورج گربنر و ساير اساتيد علوم ارتباطات اجتماعي گفتهاند ميتوان اينطور نتيجه گرفت كه شايعات مطرحشده در خصوص آنتنهاي موبايل و دکلهای مخابراتی در كشور ما نيز منشاهاي رواني و اجتماعي مشابهي دارد؛ به اين معني كه مردم از یکسو تحت تاثير اخبار نادرست و جذب مخاطب توسط رسانههاي زرد و شبكههاي اجتماعي درباره اخبار نادرست مخاطرات آنتنها قرار دارند و از سوی دیگر صدالبته كه غالب كارشناسان و معدود رسانههاي معتبر نيز از ترس آنكه در اقليت قرار نگيرند یا متهم به حمایت از سوی اپراتورها نشوند، از بیان واقعيتها در اين خصوص و روشنگري اجتناب كرده و ناچار به سکوت شدهاند.
در نهایت اینکه با توجه به توسعه روزافزون فناوريهاي نوین ارتباطی، وقت آن شده است كه رسانهها و مردم در اقدامي يكپارچه شروع به روشنگري در اين خصوص كنند تا يك ترس جمعي كه هيچگونه دليل علمي و تجربی ندارد، عامل ایجاد نگرانی بیهوده و تشویش اذهان عمومی نشود.
دیدگاهها