نگار قیصری
امسال، حدود نیمی از جمعیت جهان، فرصت مشارکت در انتخابات را دارند. طبق پیشبینی مداوم کارشناسان، نهادها، دانشگاهیان و سازمانهای خبری، یک تهدید جدید و عمده در مسیر یکپارچگی انتخابات وجود دارد: هوش مصنوعی!
اولین پیشبینیها هشدار میداد ظاهرا یک دنیای جدید مبتنی بر هوش مصنوعی ما را به سمت یک «آرماگدون مبتنی بر فناوری» سوق میدهد که در آن «انتخابات خراب میشود».
اینترنت، سرشار از داستانهای مملو از نگرانی است که به ما میگوید دیپفیکها یا تصاویر جعل عمیق تولیدشده توسط هوش مصنوعی میتوانند رایدهندگان را گمراه کنند و تحتتاثیر قرار دهند یا شیوههای جدید تبلیغات سیاسی شخصی و هدفمند را میسر سازند.
با اینکه این ادعاها، نگرانکننده است اما بررسی شواهد بسیار مهم است. از آنجا که بیشتر رویدادهای انتخاباتی امسال (2024) به پایان رسیده، اکنون زمان خوبی است بررسی کنیم این ارزیابیها تا چه حد دقیق بودهاند. به نظر میرسد پاسخ ابتدایی چندان دقیق نباشد. ظاهرا ادعاهای اولیه هولناک درباره هوش مصنوعی و انتخابات، به طور نامتناسب، بزرگنمایی شدهاند.
هنوز انتخابات دیگر مانند انتخابات آمریکا تا پایان سال وجود دارد. این انتخابات از مواردی است که احتمالا توجه ویژهای به خود جلب میکند و ممکن است هوش مصنوعی بر آن تاثیرگذار باشد اما با روند مشاهدهشده تا کنون، بعید است وضعیت، تغییر کند. هوش مصنوعی تلاش میکند بر فرایندهای انتخاباتی تاثیر بگذارد اما این تلاشها، موفقیتآمیز نبوده است.
گزارش تهدید متا (META) اخیرا تایید کرده هوش مصنوعی در حال تلاش برای دخالت در انتخابات پیشرو در ایالات متحده به طور مثال از طریق عملیاتهای مستقر در روسیه بوده است. «تاکتیکهای هوش مصنوعی مولد، تنها به دستاوردهای جزئی در بهرهوری و تولید محتوا» به «بازیگران تهدید» کمک کرده است.
این موضوع با نظرات نیک کلاگ، رئیس امور جهانی این شرکت، که اوایل امسال مطرح کرد، نیز همخوانی دارد: «چقدر جالب است که این ابزارها به طور سیستماتیک، به منظور تلاش برای خراب کردن و مختل کردن انتخابات استفاده نشدهاند.»
برخلاف تصورات، این سال انتخاباتی «فوقالعاده» که به نظر میرسید تحتتاثیر فجایع هوش مصنوعی است، به طور کلی، مشابه سایر سالهای انتخاباتی بود.
متا به طور طبیعی علاقهمند است تاثیر هوش مصنوعی بر انتخابات را به حداقل برساند و در این زمینه، تنها نیست. علاوه بر آن، نتایج مشابهی نیز توسط موسسه معتبر آلن تورینگ در بریتانیا در ماه می گزارش شده است. محققان این موسسه، بیش از 100 انتخابات ملی برگزارشده از سال 2023 را مطالعه کردند و دریافتند «فقط 19 مورد آنها، حاکی از دخالت هوش مصنوعی بودهاند.» علاوه بر این، شواهد نشان نداد که «نشانههای آشکار از تغییرات قابلتوجه در نتایج انتخابات در مقایسه با عملکرد مورد انتظار نامزدهای سیاسی از دادههای نظرسنجی» وجود داشته باشد.
- دلایل تاثیر محدود هوش مصنوعی بر انتخابات
این موضوع، این پرسش را مطرح میکند: چرا این حدسهای اولیه درباره دخالتهای انتخاباتی مبتنی بر هوش مصنوعی اینقدر نادرست بود و این موضوع، بیانگر چهچیزی درباره آینده دموکراسیها است؟ پاسخ کوتاه این است که آنها از دههها تحقیق درباره تاثیر اندک کمپینهای تبلیغاتی گروهی، عوامل پیچیده رفتار رایگیری و نقش غیرمستقیم و انسانی فناوری غافل بودند. در این زمینه، چهار نکته قابلتوجه است:
- اول: تبلیغات گروهی به طور آشکار چالشبرانگیز است. ابزارهای هوش مصنوعی ممکن است تسهیلکننده تبلیغات باشند اما عوامل دیگر نیز تاثیر بسزایی دارند. وقتی اطلاعات جدید ارائه میشود، مردم معمولا باورهای خود را بر اساس آن بهروز میکنند اما حتی در بهترین شرایط، چنین بهروزرسانیهایی اغلب، حداقلی است و به ندرت، به تغییر رفتار منجر میشود. با اینکه احزاب سیاسی و گروههای دیگر، مبالغ کلان برای تاثیرگذاری بر رایدهندگان سرمایهگذاری میکنند اما شواهد نشان میدهد بیشتر اَشکال تبلیغات سیاسی در بهترین حالت، تاثیرات بسیار اندکی دارند. در بیشتر رویدادها با ریسک بالا، مانند انتخابات ملی، عوامل متعددی نقش دارند که تاثیر تلاش تبلیغاتیِ صرف را کاهش میدهند.
- دوم: برای اینکه یک بخش از محتوا تاثیرگذار باشد، ابتدا باید به مخاطب موردنظر برسد اما امروز، امواج اطلاعاتی به صورت روزانه توسط افراد، کمپینهای سیاسی، سازمانهای خبری و دیگران منتشر میشوند. به همین دلیل، محتوای تولیدشده توسط هوش مصنوعی، مانند هر محتوای دیگری، با چالشهای قابلتوجه هنگام عبور از این هیاهو و رسیدن به مخاطب هدف، مواجه است. برخی استراتژیستهای سیاسی آمریکا نیز استدلال کردهاند استفاده بیش از حد از محتوای تولیدشده توسط هوش مصنوعی ممکن است موجب شود مردم به سادگی از آنها چشمپوشی کنند و در نتیجه، دسترسی به محتوای دستکاریشده توسط هوش مصنوعی کاهش یابد. حتی اگر چنین محتوایی به تعداد قابلتوجهی از رایدهندگان بالقوه برسد، احتمالا از نظر تاثیرگذاری محتوا بر تعداد کافی از آنها، به اندازهای که نتایج انتخابات را تغییر دهد، موفق نخواهد بود.
- سوم: تحقیقات جدید، این ایده را که استفاده از هوش مصنوعی برای هدفگذاری خُرد و تغییر رفتار رایگیری، موثرتر از آنچیزی است که ابتدا تصور میشد، به چالش میکشد. به نظر میرسد رایدهندگان نه تنها پیامهای بیش از حد شخصیسازیشده را شناسایی میکنند، بلکه به طور جدی از آنها متنفرند. بر اساس برخی مطالعات اخیر، تاثیرات قانعکننده هوش مصنوعی نیز حداقل در حال حاضر، به شدت اغراقشده است. این وضعیت، احتمالا ادامه دارد، زیرا سیستمهای مبتنی بر هوش مصنوعی، هرچه بزرگتر شوند، به طور خودکار به معنای تاثیرگذاری بهتر نیستند. به نظر میرسد کمپینهای سیاسی نیز این موضوع را درک کردهاند. اگر با افراد حرفهای کمپینها صحبت کنید، به راحتی اعتراف میکنند که از هوش مصنوعی استفاده میکنند اما به جای تولید محتوای جدید و شخصیسازیشده، عمدتا برای بهینهسازی وظایف «پیشپاافتاده و معمولی» مانند جمعآوری بودجه، تلاشهای رایگیری و عملیات کلی کمپین از آن بهره میگیرند.
- چهارم، رفتار رایگیری، تحتتاثیر مجموعه پیچیدهای از عوامل قرار دارد. این عوامل، جنسیت، سن، طبقه، ارزشها، هویتها و اجتماعی شدن را شامل میشود. اطلاعات، صرفنظر از صحت یا منبع آن، چه توسط هوش مصنوعی تولید شده باشد یا انسان، اغلب در این فرایند، نقش ثانویه ایفا میکند، زیرا مصرف و پذیرش اطلاعات به عوامل پیشین وابسته است. مانند اینکه آیا این اطلاعات با تمایلات سیاسی یا ارزشهای فرد همخوانی دارد یا خیر، نه اینکه آن محتوا، به طور خاص توسط هوش مصنوعی تولید شده باشد.
- نگرانی؛ آری یا خیر؟
نگرانیها درباره هوش مصنوعی و دموکراسی، بهویژه انتخابات موجه است. استفاده از هوش مصنوعی میتواند نابرابریهای اجتماعی موجود را تداوم دهد و تشدید کند یا تنوع دیدگاههایی که افراد با آنها مواجه میشوند، کاهش دهد. آزار و اذیت زنان سیاستمدار با کمک هوش مصنوعی محکوم است. تصور ایجادشده از طریق پوشش رسانهای، مبنی بر اینکه هوش مصنوعی، تاثیرات قابلتوجهی دارد، به تنهایی کافی است تا اعتماد به فرایندهای دموکراتیک و منابع اطلاعات قابل اعتماد را کاهش دهد و پذیرش نتایج انتخابات را تضعیف کند. هیچکدام از اینها به نفع دموکراسی و انتخابات نیست.
با این حال، این نکات نباید ما را از تهدیدات نسبت به دموکراسی و اینکه انتخابات، هیچ ارتباطی با فناوری ندارد، غافل کند. این تهدیدات عبارتند از: محرومیت گسترده رایدهندگان، ارعاب مقامات انتخابات، نامزدها و رایدهندگان، حملات به خبرنگاران و سیاستمداران، تهی شدن از نظارت و موازنهها، پخش اخبار دروغ توسط سیاستمداران و انواع مختلف سرکوب دولتی (از جمله محدودیتهای آزادی بیان، آزادی مطبوعات و حق اعتراض.)
از بین حداقل 73 کشور که امسال انتخابات برگزار میکنند، طبق شاخص دموکراسی Our World in Data/Economist، تنها 47 کشور به عنوان دموکراسیهای کامل (یا حداقل ناقص) طبقهبندی شدهاند و بقیه به عنوان رژیمهای ترکیبی یا استبدادی محسوب میشوند. (شاخص دموکراسی منتشرشده توسط گروه اکونومیست، شاخصی است که کیفیت دموکراسی را در سراسر جهان میسنجد. این ارزیابی کمی و تطبیقی، بر محوریت حقوق دموکراتیک و نهادهای دموکراتیک استوار است.) به نظر میرسد در کشورهایی که انتخابات حتی آزادانه و عادلانه نیست و جابجایی سیاسی که منجر به تغییر واقعی شود، یک توهم است، مردم، مسائل مهمتری برای حل کردن دارند.
با این حال، فناوری، از جمله هوش مصنوعی، اغلب مانند یک قربانی، سرزنش شده و از سوی سیاستمداران و روشنفکران اجتماعی، به عنوان یکی از معضلات اصلی زندگی دموکراتیک معرفی میشود.
اوایل امسال، ویولا آمهرد، رئیسجمهور سوئیس، در مجمع جهانی اقتصاد در داووسِ سوئیس هشدار داد: «پیشرفتهای هوش مصنوعی این امکان را فراهم میکند که اطلاعات نادرست، بسیار قابل باور بهنظر برسند» و تهدیدی برای اعتماد باشند. پاپ فرانسیس نیز هشدار داد که اخبار جعلی میتوانند از طریق هوش مصنوعی مشروعیت پیدا کنند. همچنین لیزا موناکو، معاون دادستان کل ایالات متحده اظهار داشت که هوش مصنوعی میتواند اطلاعات غلط و نادرست را تقویت کند و در انتخابات، باعث تحریک خشونت شود.
در ماه اوت، صادق خان، شهردار لندن، پس از شورشهای راست افراطی در سراسر انگلستان، خواستار بازنگری در قانون ایمنی آنلاین بریتانیا شد. وی گفت: «شیوه کار الگوریتمها و نحوه گسترش سریع اطلاعات نادرست و اخبار جعلی، نگرانکننده است. ما پیامد مستقیم این موضوع را دیدهایم.»
انگیزههای زیادی برای سرزنش فناوری وجود دارد که لزوما غیرمنطقی نیستند. برای برخی سیاستمداران، ممکن است این موضوع، آسانتر باشد که انگشت اتهام را به سمت هوش مصنوعی بگیرند تا اینکه با تحقیق و بازخواست مواجه شوند یا درباره بهبود نهادهای دموکراتیک تعهد بدهند، چرا که این موضوعات ممکن است آنها را پاسخگو کند. برای دیگران، تلاش به منظور «اصلاح فناوری» ممکن است جذابتر از پرداختن به برخی مسائل اساسی باشد که زندگی دموکراتیک را تهدید میکند. تمایل به همگامی با روح زمانه نیز ممکن است در این زمینه، نقش داشته باشد.
با این حال، باید به یاد داشته باشیم واکنش بیش از حد بر اساس فرضیات نادرست، هزینههایی را به دنبال دارد؛ بهویژه زمانی که مسائل حیاتی دیگر، نادیده گرفته میشوند. روایتهای بیش از حد هشداردهنده درباره تاثیرات فرضی هوش مصنوعی بر دموکراسی، خطر ایجاد بیاعتمادی و سردرگمی در بین مردم را به همراه دارند و این امر، ممکن است اعتماد کمرنگ آنها به اخبار و نهادهای معتبر را در بسیاری از کشورها، بیش از پیش کاهش دهد. یکی از نکات رایج در این مباحث، نیاز به واقعیتهاست. برخی استدلال میکنند برخورداری از دموکراسی، بدون واقعیتها و یک واقعیت مشترک میسر نیست. این، حرف درستی است اما وقتی شواهدی که علیه تاثیرات فاجعهآمیز هوش مصنوعی بر دموکراسی و انتخابات ارائه میشود، به سادگی نادیده گرفته میشوند، نمیتوانیم به طور دائم بر موضوع نیاز به واقعیتها اصرار کنیم.
در پایان هرچند دموکراسی، با تهدید مواجه است اما بعید است وسواس ما نسبت به تاثیرات فرضی هوش مصنوعی، اوضاع را بهتر کند، بلکه حتی ممکن است شرایط را بدتر سازد؛ خصوصا وقتی که ما را مجبور به تمرکزِ صرف بر موضوعات جذاب و جدید میکند و ما را از مشکلات همیشگی که دموکراسیها را در سراسر جهان تهدید میکند، منحرف میسازد.