علی شمیرانی
حدود 15 سال قبل بود که کتاب «جنگ و پاد جنگ» اثر الوین و هیدی تافلر را خواندم. نویسندگان در این کتاب مسایلی را از آینده جنگها به پشتوانه فناوری شرح میدادند که بیشتر به ژانرهای تخیلی میماند و این تصور را القا میکرد که گویی به سبک هالیوودی در حال بزرگنمایی و اغراق در قدرت نظامی آمریکاست.
با گذشت سالها اما برخی موضوعات طرح شده در این کتاب، به واسطه عجیببودن آنها هنوز در گوشهای از ذهنم مانده بود تا اینکه عملیات تروریستی انفجار پیجرها دوباره برخی از روایات کتاب تافلرها را به خاطرم آورد.
در بخشی از این کتاب با توجه به سابقه تهدیدها و حملات متعدد به سفارتخانههای آمریکا در سراسر دنیا و پیشبینی تداوم آنها، صحبت از کار روی طرحهایی برای پیشگیری شده بود. یکی از این طرحها ایجاد دیوار نامرئی و قطور در اطراف سفارتخانهها در زمان ناآرامیها بود.
نویسنده مدعی بود، این دیوارهای نامرئی از طریق یک ژنراتور در زیر سفارتخانههای آمریکا در هر کشور قادر به ایجاد ارتعاشاتی است که به کمک آن هر کس قصد عبور از دیوار نامرئی و نزدیک شدن به سفارت را داشته باشد، دچار تهوع بسیار شدید شده و متوقف شود.
در بخش دیگری از این کتاب، (نقل به مضمون) به مساله نگرانی در خصوص فروش تجهیزات جنگی پیشرفته آمریکا به اعراب پرداخته و این پرسش طرح شده بود که اگر روزی از این تجهیزات بر علیه منافع آمریکا و متحدانش استفاده شود چه خواهد شد؟ نویسنده سپس گفته بود این سلاحها و هواپیماهای گرانقیمت و پیشرفته که به دوستان عرب فروخته میشود به چیپها و ابزار مخفی مجهز شدهاند که در صورت بکارگیری علیه منافع آمریکا، یا درجا منهدم شده و از کار میافتند و به آهنپارهای تبدیل میشوند و یا علیه خود بکارگیرندگان وارد عمل خواهند شد.
در میان نمونههای دیگر، تافلرها در کتاب خود که سال 1993 یعنی 31سال قبل منتشر شده، به امکان استفاده از ریزروباتها برای حمله به مقر دشمن، مهمات قابل برنامهریزی و سیستمهای صوتی اشاره میکنند که میتواند نیروهای دشمن را بدون کشتن آنها از کار بیاندازد.
نویسندگان همچنین به تهدیدات فزاینده تروریسم هستهای، سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی، «ابر طاعون» دستکاری شده ژنتیکی (خاطره کرونا) و سایر وحشتهای جنگ با کمک فناوری اشاره کرده و در نهایت یک استراتژی پیشگیرانه برای صلح ترسیم میکنند که شامل استفاده از فناوری اطلاعات برای توقف تکثیر تسلیحات و ایجاد یک کمپین رسانهای ضد جنگ از طریق «نیروی پخش اضطراری واکنش سریع» است که قادر به پخش اخبار در هر نقطه از جهان است.
ظاهرا امروز برخی از این پیشبینی یا پیشگوییهای تلخ، رنگ واقعیت به خود گرفتهاند و چه بسا موارد متعدد دیگر که هنوز به فاز عملیاتی وارد نشدهاند.
از قضا پایه و بنمایه اصلی تهدیدهایی که از سالهای دور در فاز تحقیق، توسعه و پیادهسازی مخفیانه بودهاند و امروز دنیا در حال مواجهه با برخی از این موارد است، «فناوری» است.
در این میان از ساخت ویروس اختصاصی استاکسنت برای تخریب زیرساختهای هستهای ایران گرفته تا انواع حملات هکری، شنودهای جهانی، انفجار سختافزارهای ارتباطی و …، این گمانه را چندان اغراقآمیز نمیکند که چه بسا از روز نخست توسعه برخی فناوریها، اهداف ثانویه و پنهان امنیتی و نظامی نیز به جد دنبال میشده است.
با این تفاسیر آنچه مسلم است، راهکار مصونیت از این تهدیدها، «فناوریهراسی» و بازگشت به دوران قبل از فناوری نیست. کمااینکه برای مثال امروز حذف انواع خودرو به دلیل وقوع تصادفات متعدد در سراسر دنیا اصولا قابل تصور نیست!
مخلص کلام اینکه «نبردها و ستیزهای فناورانه نباید منجر به فناوری ستیزی شود» و در روزگاری که هراس از ظهور هوش مصنوعی سکه روز است، روش مصونیت و به حداقلرساندن خسارات جانبی فناوری، (با استناد به روش کشورهایی که مهد و زادگاه این فناوریها هستند)، افزایش اعتماد و آگاهی عمومی، عدم اختفا و به اشتراکگذاری سریع تهدیدهای احتمالی، ارتقای توان بازدارندگی، سرمایهگذاری برای تربیت و آموزش نیروهای متخصص و اقداماتی از این دست است، نه پاک کردن صورت مساله.