فیلترینگ و منع رطب خورده

سعید کاظمی‌

کارشناس ارشد مدیریت فرهنگی

در خصوص مباحث اخیر موافقان رفع فیلترینگ و یا مخالفان رفع فيلترینگ صحبت‌های متعددی از سوی کارشناسان محترم و مجریان و متولیان امر و … به کررات در این سالیان اخیر شده است لیکن علی ایحال وقتی بیش از ۶۰ درصد مردم از فیلتر شکن استفاده می‌کنند جای بسی تأمل دارد.

مساله اینجاست که وقتی حوزه‌های آموزشی، دانشگاهی و معارفی و اندیشکده‌های مختلف فرهنگي و اجتماعی در این حوزه با تمام جدیت و برنامه وارد نشوند، کار، موضوعیت و فرایندش ابتر و بدون نتیجه خواهد ماند.

وقتی در زمینه‌های مختلف، فرهنگ سازی و کادر سازی و برنامه‌ریزی نداریم منتج به همین دوگانگی و تضادهای رفتاری می‌شود.

وقتی در آموزش و پرورش‌مان از دیرباز روی نسخه‌های پلتفرم‌ها از منظر ساختاری و رفتاری کار نشده و نتوانسته‌ایم سواد فرهنگ رسانه‌ای‌مان را بهبود و ارتقا دهیم بتدریج منتج به‌همین نتایج می‌شود.

وقتی از خرده‌فرهنگ‌ها فاصله می‌گیریم و در آن هیچ نظارت و راهبری و آموزشی وجود ندارد بتدریج مورد هجمه خوراک و اطلاعات ناقص و ضد و نقیض قرار خواهیم گرفت.

آری! سواد فرهنگی و رفتاری در مواجهه با فضای مجازی و بسترهای لازم در این خصوص پائین است و مصداق این است که چطور رطب خورده، منع رطب کند؟!

افراط و تفریط‌ها بلای جان مردم شده و چاره این است که طوری بستر را فراهم کنیم تا بدون کوچکترین حساسیتی مردم عزیزمان بسمت رسانه‌های جمعی و گروهی رو آورند و یک پیوند و آشتی ملی و ناگسستنی را باید شکل دهیم.

در رسانه‌های گروهی و ملی که از بودجه کشور ارتزاق می‌کنند باید از بهترین، مجرب‌ترین و خبره‌ترین عناصر کلیدی و اجرایی و برنامه‌ساز‌ها استفاده بهینه و شايسته شود و بی‌شک در صورت تحقق این مهم بهترین خروجی را در نظرسنجی‌ها خواهیم داشت.

متأسفانه سیاست‌گذاری‌های کلان در زیر ساخت‌های این رسانه ملی گاهاً بدون پشتوانه فنی و کارشناسی و بصورت ابزاری و غیرحرفه‌ای و غیرعقلایی، هدایت، اداره و راهبری می‌شود و چهره حاکمیت را هم مکدر و مخدوش می‌کنند.

برنامه‌سازان رسانه ملی باید از نوآوری و خلاقیت و ابتکار عمل برخوردار بوده و از تکرار مکررات و کپی معکوس و مهندسی معکوس دست برداشته و نسبت به غنی‌کردن اوقات فراغت مردم شریف و نجیب کشورم بیش از پیش اهتمام ویژه‌ای ورزیده و در راستای رسالت خبری و خدمتگزاری تلاش‌های مضاعف و بی شائبه‌ای را داشته باشند. همچنین در سیاست‌های کلان خود نسبت به کاهش متناسب نیروی انسانی و حذف شبکه‌های اضافی و غیر ضروری را مد نظر داشته و به محتوی و رسالت خبری و مدنیت اجتماعی در این رسانه ملی توجهی اساسی و بنیادی کنند تا این رسانه ملی بتواند به درخشش رسیده و به جایگاه اصلی خودش برگردد.

با این تفاسیر فیلترینگ کردن در شرایط خاص و ناهمگن و در شرایط فورس ماژور که امنیت ملی در فضای سایبری و مجازی را دستخوش تغییرات می‌کند و در معرض نشر و خبرهای مغرضانه در بحران‌هایی که منافع و امنیت ملی را نشانه رفته اعمال محدودیت و فیلترینگ باید استفاده صحیح رفتاری و مدیریت شود.

در خاتمه هدف از این تحلیل و نقد کوتاه؛ بهبود و ارتقای سطح سرانه نظام فرهنگی و اجتماعی در حوزه جوانان و نوجوانان (خانواده) تعمیم و توسعه فرهنگ عمومی‌ و بهره‌وری از دانش و خرد اجتماعی، تنویر افکار عمومی  در خصوص مسائل روز و بینش اجتماعی و تحلیل مسائل، در راستای خدمتگزاری و رضایت‌مندی مردم شریف توأم با وفاق ملی و وحدت و همدلی بود.

علی ایحال چه بخواهیم چه نخواهیم دنیا و عصر حاضر به سمت و سوی مدرنیته و عصر دیجیتال پیش رفته و در حال تسخیر فضاهای مادی و معنوی است.

در چنین شرایطی باید هنر بدست آوردن ابتکار، خلاقیت، نوع آوری و فن‌آوری‌های مختلف فرهنگي و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و … را به نسل جدید اعم از جوانان و نوجوانان را آموزش داده و از بروز و ظهور مخاطرات پیش روی و آینده این عزیزان را بیش از پیش آگاه و مطلع سازیم و در راستای رسالت خبری و تنویر افکار عمومی ‌و اطلاع‌رسانی‌های متعدد و مختلف گام‌های اصولی واساسی‌تری بر داریم.

نوشته های مرتبط

اخبار روز