شخصی که به تازگی از یک شغل ساده در حوزه فاوا مثل برنامهنویسی جاوا به یک پست مدیریتی در شرکتی نرمافزاری ارتقا یافته است، افزون بر مهارتهای فنی باید برخی مهارتهای مدیریتی را نیز فرا بگیرد كه در اين مطلب آنها را بررسي مي كنيم.
به عنوان یک مدیر حوزه IT فرد باید بتواند با افراد مختلف ارتباط برقرار کند، اختلافات را برطرف کرده و از طرف خود شرکت و تیم برنامهنویس توان انجام مذاکره با افراد مختلف را داشته باشد.
این مواردی که ذکر شده و برخی دیگر از مهارتهایی که در حوزه مدیریتی به عنوان مهارتهای نرم شناخته میشوند در حوزه مدیریتی IT میبایست مورد توجه مدیران این حوزه قرار گیرند تا مسیر آنها و مجموعهشان به سمت موفقیت هموار شده و از شکست در اجرای طرحها و برنامهها دور شوند.
همواره باید در نظر داشت که هر چقدر پست مدیریتی فرد بالاتر رود میزان اهمیت دانش فنی کاهش یافته و بر میزان اهمیت ویژگیها و توانمندیهای مدیریتی فرد افزوده میشود.
در ادامه برخی از مهمترین مهارتهایی که یک مدیر حوزه IT باید داشته باشد معرفی میشود تا مدیران حوزه فاوا با دنبال کردن آنها بتوانند به موفقیت دست یابند.
مدیریت مشکلات و تعارضات
مشکلات و تعارضات میتوانند دلایل متفاوتی داشته و از موارد گوناگونی ناشی شوند. ممکن است کاربری که خدمات فناورانه شما را خریداری کرده از خدمت دریافتی رضایت نداشته باشد؛ ممکن است کارمندتان از پذیرش مسیری که شما برای اداره مجموعه در پیش گرفتهاید امتناع ورزد.
همچنین ممکن است شما بهطور مرتب با یکی از مدیران همرده خود در سازمان اختلاف داشته باشید؛ منشا این مشکلات هرچه که باشد عملکرد شما در قالب یک تیم و مدیریت یک چنین مشکلاتی میتواند از سویی باعث پیشرفت مجموعه تحت مدیریتتان شده و از سوی دیگر شما را به عنوان مدیری اثرگذار معرفی کند.
اهمیت مهارتهای مذاکره
همانطور که عنوان کتاب «چستر ال کاراس» عنوان میکند «در تجارت مانند زندگی، آنچه را که لیاقت آن را دارید به دست نمیآورید بلکه آنچه را که به درستی برای رسیدن به آن مذاکره کردهاید کسب میکنید.»
شما به عنوان یک مدیر در هنگام مذاکره فقط به دنبال تامین خواستهای شخص خود نیستید بلکه شما به عنوان نماینده تیم، سازمان و تمام افراد تحت هدایت خود مذاکره میکنید.
به عنوان مثال اگر در حال مذاکره در مورد تاریخ پایان یک پروژه، ضعیف عمل کنید لطمات ناشی از ضعف مذاکره شما باعث میشود تمام تیم تحت رهبریتان ناچار شوند هر روز ساعات اضافی را کار کرده و حتی قید تفریح آخر هفته را زده و ناچارا به اضافهکاری بپردازند.
به عنوان نمونه دیگر اگر با رییس خود در مورد فضای اداری تیمتان مذاکره ضعیفی داشته باشید، تیم شما به جای بهرهمندی از منظره زیبای اقیانوس در آن طرف ساختمان، هنگام کار کردن مجبور خواهند بود تصاویر پنجرههایی را ببینند که مشرف به پارکینگ ساختمان است.
مدیریت فروشندگان
انتخاب، نظارت و اداره فروشندگان برای موفقیت تیم مدیریتی بسیار مهم است.
در فناوری اطلاعات، این مهارت به دلیل ارايه خدمات به اشخاص ثالث از اهمیت مضاعفی نیز برخوردار است. اگر فروشندگان شما نتوانند به خوبی خدمات و محصولات شما را به متقاضیان معرفی و ارایه کنند با کاهش فروش مواجه خواهيد شد و مجموعه تحت هدایتتان با مشکل جدی مواجه میشود.
گوش دادن فعال
ممکن است این یک مهارت نسبتا بیاهمیت به نظر برسد اما به هیچوجه اینگونه نیست و هر مدیری باید به آن توجه کند.
توانایی گوش دادن صحیح به نیازهای کارمندان، مدیریت، فروشندگان و شرکای تجاری داخلی به شما کمک میکند تا یک مدیر بهتر شوید و بتوانید خدمات بهتری به حوزه تحت هدایت خود ارایه دهید.
مهارتهای ارایه
توانایی شما در ارایه و پرزنتیشن میتواند باعث جلب نظر تصمیمگیرندگان کلیدی در شرکت شده و به تبع آن فرصت افزایش بودجه و تایید پروژه مورد علاقه تیمتان را داشته باشید؛ همچنین این توانایی میتواند در ارتقای شغلی شما در آینده نقشی اساسی داشته باشد.
تقسیم صحیح وظایف کارکنان
بهطور خلاصه اگر نتوانید در تیمتان به درستی تقسیم وظیفه انجام دهید نمیتوانید بهطور موثر آن را مدیریت کنید.
به عنوان یک مدیر، وظیفه شما این است که به درستی تقسیم وظایف کارکنان را انجام داده و وظیفه هر یک را به روشنی مشخص کنید.
شما باید مانع آن شوید که یک کارمند در بخشتان بیش از اندازه کار کرده و کارمند دیگر بیشتر زمان کاری خود را بیکار باشد.
این وظیفه مدیر است که وظایف هر یک از کارکنان را به درستی تعیین کرده و همچون یک رهبر ارکستر تیم را مدیریت کند.
مدیریت زمان
مدیریت زمان از دو جنبه برای یک مدیر آیتی بسیار با اهمیت است. اول مدیریت زمان شخصی برای خود مدیر و دوم مدیریت زمان اجرایی که یکی از تکنیکهای مدیریت زمان است و برای کارآمدتر شدن کارکنان باید مدنظر قرار گیرد.
نوشتن موثر
در ایمیل، گزارش وضعیت، مقالات و تحقیق، توجیه پرونده تجاری، اعلام مشخصات فنی، درخواست بودجه یا هر مکاتبه مکتوب دیگر، اینکه متن مورد نظر چقدر خوب نوشته شده باشد نشانگر تواناییهای مدیر، حرفهای بودن، سازماندهی ذهنی مناسب و توانمندی مدیریتی است.
علاوه بر این هرچه طرحی بهتر نوشته شود شانس بیشتری برای دستیابی به هدف مورد نظر یعنی تایید پروژه یا هر هدف مطلوب دیگری خواهد داشت.
حل مساله و تصمیمگیری
من این دو موضوع را با هم مطرح کردهام چرا که همچون دو طرف یک سکه هستند.
یعنی شما تصمیم میگیرید زیرا مشکل یا مسالهای وجود دارد که باید حل شود.
مدیریت در ذات خود نیاز به توانایی تشخیص وجود یک مشکل، قابلیتهای تجزیه و تحلیل برای شناسایی علت اصلی مساله، مهارت حل مساله به منظور ارایه راهکار و در آخر مهارتهای تصمیمگیری جهت پیشبرد تصمیم دارد.
در شمارههای آتی عصر ارتباط سعی میکنیم که به دیگر مسایل حوزه مدیریتی فناوری اطلاعات پرداخته و سوالات شما در خصوص مسایل مدیریتی این حوزه را پاسخ دهیم. در صورت تمایل میتوانید سوالات خود در این حوزه را با ایمیل nadernei@gmail.com مطرح کنید.
نويسنده مطلب: نادر نينوايي
دیدگاهها