جامعه ایرانی و مساله زیست سایبری نوجوان
کرونا ناگهان آمد و در این ورود ناگهانی و ناخوانده، جامعه ایران را با چالشهایی روبهرو کرد. ازجمله این چالشها، چالش تغییر در آموزش رسمی کشور و چرخش از آموزش حضوری در مدرسه به سمت آموزش مجازی در بستر اینترنت بود
بسیاری از خانوادهها، دانشآموزان و دانشجویان بنا به اقتضائات روز وارد آموزشهای مجازی و الکترونیکي شدند. در پرتو این گردش و تغییر جهت از روش آموزش حضوری به مجازی، تغییرات و تحولاتی در زیستبوم نوجوان و نسل جدید که در متون علمی از آنها بهعنوان نسل zیاد میشود، ایجاد شد.
تغییری که باید روند تحولی آن بهسرعت مورد تحلیل قرار بگیرد تا با دیدی آیندهپژوهانه برای مسايل و چالشهای آتی ناشی از آن، سیاستگذاری و برنامهریزی شود.
بدون تردید، هرگونه بیتفاوتی نسبت به این تغییر ناگهانی در سبک آموزشی و تغییر تدریجی در سبک زندگی نوجوانان بهعنوان آیندهسازان میهن، عواقب جبرانناپذیری به همراه خواهد داشت.
ما در هفتهنامه عصر ارتباط بر آنیم تا در مجموعه مقالات «جامعه ایرانی و مساله زیست سایبری نوجوان» زوایای مختلفی از این تغییرات را مورد بررسی قرار دهیم، باشد که برای والدین و متولیان امر راهگشا باشد. در این مقاله به بررسی «به تبعات و مسالهای به نام شکاف دیجیتالي در زیست سایبری نوجوان» میپردازیم.
پس از محدودیت آموزش حضوری در دوران کرونایی و لزوم انجام آموزشهای رسمی به دانشآموزان در فضای مجازی، سه نهاد اصلی آموزشوپرورش، رسانه ملی و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات برای بهبود کیفیت آموزش و دسترسی به محیط وب وارد عمل شدند. اپلیکیشن شاد بهعنوان مرجع رسمی آموزش برخط دانشآموزان انتخاب شد و در کنار آن رسانه ملی با تحت پوشش قرار دادن آموزش کتب درسی در ساعات مختلف روز بهعنوان بازویی مکمل به کمک وزارت آموزشوپرورش آمد و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات با ارايه بستههای اینترنت رایگان به دانشآموزان، معلمها، اساتید و دانشجویان این سهگانه را تکمیل کرد.
علیرغم این همکاریها، برخی از خانوادهها که بار ناشی از فشارهای اقتصادی محدودیتهای کرونا را به دوش میکشیدند، با چالش دیگری براي تامین اینترنت، ابزارها و وسایل ارتباطی و رسانهای برای آموزش مجازی دستوپنجه نرم کردند. از گوشی تلفن همراه هوشمند گرفته تا تلویزیون.
نیمنگاهی به نتایج جدیدترین نظرسنجی ملی که توسط «مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران(ایسپا)» در خصوص بازگشایی مدارس در شهریورماه1399 انجامشده است موارد فوق را تایید میکند. برخی از نتایج نظرسنجی مذکور نشان میدهد که در ۲۰.۹ درصد خانوادههای ایرانی، امکانات آموزش غیرحضوری مانند موبایل هوشمند یا تبلت و اینترنت وجود ندارد. همچنین مهمترین مشکلات و مسايل آموزش غیرحضوری (مجازی) از نگاه شهروندانی که دانشآموز دارند، به ترتیب عبارتند از: 21.7 درصد اینترنت ضعیف، 13 درصد یادگیری نامناسب و غیرصحیح دانشآموزان،10.1 درصد کمبود زمان و افت کیفیت آموزش، 9.6 درصد فقدان امکانات آموزش مجازی، 5.6 درصد زیاد بودن قیمت اینترنت، 5.6 درصد عدم توانایی مالی، 5.4 درصد عدم توجه دانشآموزان به یادگیری، 4.2 درصد کارایی ضعیف اپلیکیشن شاد و غيره.
میتوان مجموعه این محدودیت و کاستیها را در چند مورد زیر طبقهبندی کرد:
1. دسترسی نداشتن برخی از دانشآموزان، والدین، خانوادهها و حتی برخی معلمها به لوازم و امکانات سختافزاری و نرمافزاری برای ورود به آموزش مجازی مانند گوشی تلفن هوشمند، رایانهها، یا دستگاه تلویزیون وغيره.
2. عدم دسترسی یا دسترسی محدود به اینترنت در برخی از دانشآموزان و معلمها.
3. محدودیت در استفاده از وسایل و ابزارهای ارتباطی و رسانهای در برخی خانوادهها و معلمها.
به عنوان نمونه بسیاری از خانوادههای دارای بیش از یک فرزند دانشآموز و تعدادی از معلمهایی که خود صاحب فرزند دانشآموز بودند به دلیل تداخل کلاسها و محدود بودن امکانات و ابزارهای ارتباطی و رسانهای، با مشکل مواجه شدند.
4. مهارت نداشتن برخی والدین و دانشآموزان در استفاده از ابزارها و وسایل ارتباطاتی و اطلاعاتی با رویکرد آموزش.
5. مهارت نداشتن معلمان براي ارتباطگیری و تدریس در فضای مجازی و محیط وب.
6. آماده نبودن محتواهای درسی ناظر به آموزش در فضای مجازی و مواردی از این دست.
7. عدم مهارت و ناآگاهی متولیان و برنامهریزان امر تعلیم و تربیت نوجوان در استفاده از انواع پلتفرمها و شبکههای اجتماعی و کماطلاعی از ذائقه دیجیتال، رفتارها و کنشهای کاربران و مخاطبان دانشآموز در محیط وب و میزان امکانات قابل دسترس آنان برای آموزشهای مجازی.
مهمترین نتیجه مجموعه محدودیتهای فوق، ترکتحصیل بخشی از جامعه دانشآموزی کشور بود و در پارهای موارد شاهد خودکشی تعدادی از دانشآموزان محروم بودیم.
مجموعه موارد فوق خود نتیجه پدیدهای مدرن به نام «شکاف دیجیتالي» در جامعه ایران است که در این مقاله بنا به اقتضائات به برخی از مهمترین تبعات آن میپردازیم.
*گسلی به نام شکاف دیجیتالي
اصطلاح شکاف دیجیتالي یا شکاف دیجیتالي به انگلیسی(Digital Divide) به نابرابریهای اقتصادی، آموزشی و اجتماعی بین دو گروه افرادِ دارای دسترسی به کامپیوتر و اینترنت و افراد محروم از کامپیوتر و اینترنت اشاره دارد.
در تعریفی دیگر شکاف دیجیتالي اصطلاحی است در اشاره به فاصله بین مردمانی که به فناوری دیجیتال و فناوری اطلاعات دسترسی موثری دارند با مردمانی که دسترسی بسیار محدودی به این فناوریها داشته یا اصلا دسترسی ندارند. این عبارت شامل عدم تعادل در دسترسی فیزیکی به فناوری (تکنولوژی) نیز میشود، مانند عدم تعادل در داشتن منابع و مهارت برای دسترسی موثر و مفید به فناوری و محسوب شدن بهعنوان شهروند دیجیتال. بهعبارتدیگر، شکاف دیجیتالي یعنی دسترسی نابرابر برخی از اعضای جامعه به فناوری اطلاعات و ارتباطات است.
شکاف دیجیتالي به فاصله رو به رشد میان افراد روستایی، ضعیف، مسن و محروم با دسترسی اندک به کامپیوتر و اینترنت و طبقه ثروتمند و متوسط جوان ساکن شهرها و حومههای آنها اشاره دارد. این شکاف میتواند مانعی برای دسترسی به منابع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی باشد.
علاوه بر وجود شکاف در یک جامعه، وجود شکاف دیجیتالي بین کشورهای جهان را شکاف دیجیتالي جهانی میگویند. عبارت فقر اطلاعاتی نیز در ارتباط با شکاف دیجیتالي مطرح میشود.
درواقع، شکاف دیجیتالي تبلور عدم توازن در توزیع و بیعدالتی در دسترسی به منابع و امکانات دیجیتالی در جهان است. اگر بخواهیم پدیده شکاف دیجیتالي را بنا بر مخاطب دانشآموز نوجوان بهصورت لایهلایه بررسی کنیم خط ارتباطی این پدیده همانطور که در شکل شماره1و2 ترسیم شده است، از فرد و خانواده آغاز میشود و تا کشورها و کل جهان امتداد مییابد.
بر این اساس میتوان مناطق جغرافیایی و افراد را به چند دسته تقسیم کرد: 1. مکانهایی که بهطور کلی به دلیل فقدان زیرساختهای فنی و مخابراتي، دسترسی به اینترنت ندارند. 2. مکانهایی که دسترسی ضعیفی به اینترنت دارند مانند محلههایی حتی در کلانشهری مانند تهران که به دلیل قدیمی بودن زیرساختهای مخابراتی اینترنتی با سرعت بسیار پایین در حد دایالاپ در اختيار دارند. 3. تمام افرادی که بنا به هر دلیلی به ابزار و وسایل ارتباطی و اطلاعاتی دسترسی ندارند. 4. افرادی که مهارت استفاده از ابزارها و وسایل ارتباطی و اطلاعاتی و اینترنت را ندارند.
در زیست سایبری نوجوان ایرانی، تبعات شکاف دیجیتالي را میتوان بین نوجوانان با گروههای همسال، نوجوان و والدین، نوجوان با معلمها، نوجوان و متولی امر تعلیم و تربیت نوجوان، نوجوان و مدیران و برنامهریزان فرهنگی و تربیتی، والدین با معلمها، والدین با والدین، معلمها با معلمها، در سطوح مدرسه، محله، شهرستان، استان، ملی و بینالمللی بررسی کرد. بیشک، هر یک از موارد مذکور خود سوژهای برای تحلیل است. بنابراين در ادامه مواردی کلی از مهمترین تبعات شکاف دیجیتالي در زیست سایبری نوجوان تبیین میشود.
*تبعات شکاف دیجیتالي در زیستبوم سایبری نوجوان
1. گسلی به نام شكاف ديجيتالي بين نسلي
منظور از شکاف نسلی یا شکاف نسلها، اختلاف نظر بین یک نسل و نسل دیگر در مورد ارزشها، باورها، سیاست یا فرهنگ است.
نظریهپردازان علوم اجتماعی، شکاف، تضاد یا گسست نسلی را نتیجه تحولات سریع اجتماعی دانستهاند. در واقع، مساله تفاوت و فاصله بين نسل گذشته و نسل جديد يك جامعه، موضوع جديد و مختص یک جامعه خاص نیست و در تمامی جوامع با طیفهای مختلف وجود دارد. شکاف بیننسلی محصول تحولات فرهنگی، اجتماعی، ایدئولوژیک ناشی از انقلابهای اجتماعی یا تکنولوژیهای وارداتی وغيره است.
شکاف بین نسلی اغلب به شکاف درک شده بین جوانان و والدین یا پدربزرگ و مادربزرگشان اشاره دارد. اما در مساله شكاف بین نسل جدید و نسل گذشته، در کنار گسست بین والدين و فرزندان، شکاف بین نسلی میتواند بین نسل جديد با مديران و برنامهريزان جامعه نيز ايجاد شود.
مساله شكاف بين نسلها از وقتي آغاز میشود كه ميزان آگاهي نسل گذشته و نسل جديد از مقتضيات زمان، همسانسازی خود با آنها يا ميزان دسترسي و استفاده آنها از ابزارهاي جديد يا ميزان تاثیرپذیری آنها از وضعيت جديد با يكديگر تفاوت و فاصلهای معنادار پيدا كند. البته عوامل ديگري چون عدم درك متقابل نيز میتواند بر اين فاصله بيفزايد.
به عنوان مثال بسیاری از والدین و حتی برخی از مدیران، برنامهریزان و سیاستگذاران حوزه نوجوان، کار با گوشیهای هوشمند را نمیدانند، با نام و لوگوی شبکههای اجتماعی آشنا نیستند. تعداد قابل توجهی از والدین نمیدانند لایکی چیست؟ چگونه نوجوانان برای آن تولید محتوا انجام میدهند یا ارتباطات و تعامل در آن حول چه موضوعاتی است؟ در وی او دی ها(VOD) نوجوان چه فیلمهایی را میبیند؟ کاربردهای فیلترشکن یا وی پی ان(VPN)چیست و با آن به چه محیط ها و محتواهایی میشود دست پیدا کرد و مواردی از این دست.
بنابراين وقتي ميزان آگاهي، دسترسي، استفاده و تاثیرپذیری نسل امروز از ابزارهاي جديد بيش از نسل گذشته باشد، میتوان گفت بين اين دو نسل يك نوع شكاف ايجاد شده كه با توجه به نقش مهمي كه اين ابزارها در شکلگیری فاصله يا شكاف بين نسلها بازي میکند، میتوان آن را «شكاف ديجيتالي بين نسلي» ناميد. هراندازه این فاصله زيادتر شود، پيامدهايش هم بيشتر میشود.
برای کاهش پیامدهای ناشی از شکاف دیجیتالي بین نسلی، والدین و متولیان امر تعلیم و تربیت نوجوان، باید در جهت کاهش شکاف بین نسلی تلاش کنند و میزان مهارت و آگاهی خود را نسبت به امکانات سختافزاری، نرمافزاری و محتوایی محیط وب افزایش دهند. در غیر این صورت هر چه میزان شکاف بین نسلی افزایش یابد، شکاف بین ارزشها، باورها، فرهنگها، اعتقادات وغيره میان اعضای خانواده و اعضای جامعه افزایش مییابد و نتیجه آن کاهش درک متقابل و پرورش نسلی بیهویت از تاریخ و فرهنگ گذشتگان خواهد بود.
1. گسل شکاف آگاهی
یکی از مهمترین موارد نقض عدالت در جامعه که از مهمترین اثرات شکاف دیجیتالي است، شکاف آگاهی است.
شکاف آگاهی زمانی رخ میدهد که دسترسی به اخبار و اطلاعات بر اساس طبقه اجتماعی صورت گیرد.
صاحبنظران علوم ارتباطات معتقدند، بهموازات افزایش انتشار اطلاعات در جامعه توسط رسانههای گروهی یا جمعی، آن بخشهایی از جامعه که دارای پایگاه اقتصادی اجتماعی بالاتری هستند، در مقایسه با بخشهایی که پایگاه اقتصادی اجتماعی پایینتری دارند، تمایل بیشتری به دریافت اطلاعات در کوتاهترین زماندارند. بنابراين شکاف آگاهی بین این دو بخش، بهجای کاهش، افزایش مییابد.
در اینجا مفهوم پایگاه اقتصادی-اجتماعی، به طبقه اجتماعیِ افراد اشاره دارد و سه شاخص آموزش (سطح تحصیلات)، درآمد و شغل را در بر میگیرد.
در شکاف آگاهی، افراد دارای پایگاه اقتصادی اجتماعی بالا با داشتن آمادگی بهتر، آگاهی و اطلاعات را سریعتر از افراد دارای پایگاه اقتصادی اجتماعی پایین دریافت میکنند. با وجود این، در کنار عواملی مانند آموزش، درآمد و شغل، عوامل دیگری همچون میزان انگیزه و علاقه به استفاده از رسانهها، دسترسی به اطلاعات، درگیری و فعالیت سازمانی و سودمندی واقعی دانش و آگاهی برای افراد نیز در این زمینه اثرگذارند.
برای مثال، افرادی که تحصیلات بالاتری دارند از اینترنت با اهداف معطوف به آگاهی و خدمات استفاده میکنند؛ حال آنکه افرادی که تحصیلات کمتری دارند، از آن بهطور معناداری برای سرگرمی استفاده میکنند.
در زیست مجازی نوجوان، شکاف آگاهی میتواند بین دانشآموز با گروه همسال، دانشآموز با والدین، دانشآموز با معلم وغيره باشد.
در اینجا، نتیجه شکاف دیجیتالي، عدم عدالت در دسترسی به دادهها و اطلاعات است. برای مثال هماکنون تعداد زیادی از نوجوانان به انواع اخبار و اطلاعات فضای مجازی دسترسی دارند، برخی از آنها مسلط به زبانهای غیرفارسی هستند و دنیاهای غیرفارسی را در زیست سایبری تجربه میکنند، تجربهای متفاوت از دنیای واقعی. درصورتیکه درصد احتمال این نوع تجربهها برای برخی نوجوانان در مناطق کمبرخوردار، بسیار پایین است و یا با تاخیر این تجربه را دریافت خواهند کرد.
در کنار آن، والدین و معلمها به دلیل دسترسی نداشتن یا کممهارتی در دسترسی به محتواهای موجود در محیط سایبر، از نظر آگاهی و کنشگری در زیست بوم نوجوان جایگاه خاصی را نخواهند داشت. در اینجا والد و معلم به جای ایفای نقش در حوزه عمومی نوجوان و هدایت افکار عمومی آنان خود به عنوان یک تاثیرپذیر از نوجوان خواهد بود تا مهرهای تاثیرگذار. همین مساله منجر به چند پاره شده فضای فکری، کنشی و رفتاری حاکم بین افراد و خانوادهها میشود و در آیندهای نه چندان دور منجر به تغییرات عمیق فرهنگی و اجتماعی در جامعه خواهد شد و گسست بیننسلی را بیش از پیش افزایش خواهد داد و روند افزایشی آن را سرعت خواهد بخشید.
2. سایر تبعات ناشی از شکاف دیجیتالي
در کنار شکاف بین نسلی، شکاف دیجیتالي بین نسلی و شکاف آگاهی، شکاف دیجیتالي با خود تبعات دیگری به همراه دارد. ناهنجاریهای اجتماعی روز افزون از قبیل دزدی، میل به اعتیاد، افزایش طلاق، افزایش بیعدالتی و تبعیضهای آموزشی، فرهنگی، اقتصادی، خشونت ناشی از حس تبعیض و بیعدالتی، فقر، بیسوادی، خودکشی، انواع بزهکاریهای اجتماعی، سست شدن بنیان خانواده، سست شدن باورها، سنتها و فرهنگ ملی و مذهبی که پیامدش نوعی استثمار فرهنگی، بحران بیهویتی نسل جوان، یأس و ناامیدی، افسردگی وغيره است.
در این میان، فصل نوجوان به دلیل تغییرات و تحولات اساسی در ساختارهای فیزیکی، روحی و روانی نوجوان بیشترین تاثیر را خواهد پذیرفت. میل به نوجویی، جستوجوگری و کشف دنیاهای ناشناخته، استقبال از تغییر، دیده شدن و مورد اعتماد واقع شدن وغيره مهمترین مواردی هستند که ضریب اثرپذیری نوجوان را از تبعات گسستهای ناشی از شکاف دیجیتالي بیش از دیگران بالا میبرند. بنابراين لازم است در این زمینه برای نوجوانان و والدین برنامهریزی دقیقتری صورت گیرد.
بر اساس مطالب عنوانشده، کاهش شکاف دیجیتالي و تبعات ناشی از آن در جامعه ایران بهخصوص در زیست سایبری نوجوان، نیازمند توجه جدی است.
هر چند که در دوران کرونا به منظور کاهش و تعدیل محرومیتها و محدودیتهای مذکور، پویشهای مردمی مانند «گوشیت رو نیمكت کن»، برای جمعآوری ابزارهای مورد نیاز دانشآموزان و توزیع آن در مناطق محروم طراحی و اجرا شد، اما براي کاهش جدی عواقب ناشی از شکاف دیجیتالي در کنار نقشآفرینی نهادهای مردمی باید همه سازمانها، نهادها، ارگانهای مرتبط وارد میدان عمل شوند و وظایف چندگانهای را بر عهده بگیرند.
مهمترین مسايل در پرکردن شکاف دیجیتالي توجه به سواد و بالا بردن سطح علمی افراد، توزیع صحیح دسترسی به اینترنت، ایجاد شرایطی برای دسترسی همه مردم به تکنولوژی و فناوری، توضیح و تشریح ضرورت استفاده از تکنولوژی اینترنت در عرصه تجارت، برنامهریزی مناسب و مدون برای تجهیز مدارس به شبکههای اینترنتی، تقویت فرهنگ ملی و دینی وغيره است که در چند بعد قابلپیگیری است. بعد سیاستگذاری و قانونگذاری، بعد فرهنگی، بعد سختافزاری و نرمافزاری، بعد دسترسی به اینترنت، بعد آموزش نحوه استفاده از وسایل و ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی برای دانشآموز، والدین، معلمها وغيره.
توجهی که باید اختلاف بین لایههای مختلف همچون خانواده، مدرسه، روستا، شهر، پایتخت، بالای شهر و پایینشهر، دانشآموزان و والدین وغيره را کاهش دهد و از عواقب جدی شکاف بین نسلی و درون نسلی، اختلاف طبقاتی و آسیبهای اجتماعی جلوگیری کند.
در این بین سهگانه همکاری وزارت آموزش و پرورش، رسانه ملی و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در کنار ورود نهادهای قانونگذار برای تولید قوانین مرتبط، نهادهای مردمی به منظور تقویت فرهنگ ملی و دینی و نهادهای نظارتی برای اجرای عدالت باید ادامه یابد تا با تمامی قوا تبعات ناشی از شکاف دیجیتالي در جامعه کاهش یابد و میدان عمل حمایت از نوجوان و دانشآموز دایره وسیعیتر را پوشش دهد.
فهرست منابع
1. مهدیزاده، سید محمد(1391)، نظریههای رسانه: اندیشه رایج و دیدگاههای انتقادی، تهران: انتشارات همشهری، چاپ دوم.
2. سپهوند، نیلوفر و همکاران، "نقش محتوا بر شکاف دیجیتالي اقتصاد"؛ فصلنامه مدلسازی اقتصادسنجی، سال سوم، شماره اول(پیاپی8)، زمستان1396، صفحات27تا54.
3. سایت مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران(ایسپا)، مخالفت خانوارها با آموزش حضوری در زمان کرونا، از هر 10 شهروند، شش نفر با بازگشایی مدارس بهصورت حضوری مخالف است، سهشنبه 5 مهرماه1399 قابل دسترسی از طریق نشانی الکترونیکی: https://b2n.ir/216695
دیدگاهها