عصر ارتباط – علی شمیرانی – هانیه حسین خانی – بر خلاف تصویری که در برخی رسانهها از مخالفت و مقاومت بیمه مرکزی با فعالیت اینشورتکها و استارتآپهای حوزه بیمه ترسیم شده است، رگولاتور صنعت بیمه نه تنها از گسترش کسبوکارهای نوین حمایت کرده، بلکه به گواه شواهد، بر بسیاری از کاستیها و حتی تخلفات برخی از این کسبوکارها با صبوری و فرصتدهی چشمپوشی نیز کرده است.
مهمترین دغدغه بیمه مرکزی در خصوص ورود کسبوکارهای فناورانه به این صنعت، نگاه جامع به تمامی ابعاد، حساسیتها، تعهدات و جلوگیری از وارد شدن خدشه به اعتماد مردم و بیمهگذاران و دیگر فعالان این صنعت است.
نظر به اهمیت موضوع به گفتوگو با قاسم نعمتی، رییس مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات بیمه مرکزی پرداختیم. وی در طی این گفتوگو با طمانینه و البته صراحت، به تشریح حساسیتها و چالشهای رگولاتور صنعت بیمه پرداخت و به مسایل مهمی پرداخت که کمتر در دیگر رسانهها برجسته شد.
وی معتقد است، تصویب آییننامه فناوری اطلاعات به اشتباه فرش قرمزی برای نوآوران بود که از این فرصت به درستی استفاده نکردند. مانند شکافتن پوسته تخم پرنده، به خیال کمک به تولد سریعتر جوجه، فرصت عاجلی برای تولد و ورود استارتآپها به صنعت بیمهایجاد شد تا خودشان را اثبات کنند اما این کمک زودهنگام، موجب محبوس شدن استارتآپها و غره شدن و خودبزرگ بینی برخی از استارتآپها شد و از این موقعیت نتوانستند به درستی استفاده کنند.
رییس مرکز فاوای بیمه مرکزی میگوید: اینطور نیست که همه نقدهای ما به سمت استارتآپها باشد. نقد بنده به آییننامه بیمه مرکزی این است که این استارتآپها، به صورت صددرصد کارگزار آنلاین نیستند. وقتی نام کارگزار آنلاین روی آنها گذاشته میشود، تابع مقرراتی میشوند که با روح و ماهیت آنها سازگاری ندارد. این استارتآپها، نه نماینده بیمهاند، نه کارگزارند، نه کارگزار آنلایناند و نه ارزیاب خسارت، بلکه یک بازیگر جدید در صنعت بیمه هستند. اینها باید به درستی تعریف شوند.
نعمتی در پاسخ به این سوال که پس اگر بگوییم کسی که در این وضعیت ایجادشده، مقصر است، خود بیمه مرکزی است نیز میگوید: بله! اگر بخواهیم دنبال مقصر بگردیم و با این زاویه دید، نگاه کنیم، شاید بگوییم مقصر، بیمه مرکزی است!
در طول این مصاحبه همچنین در خصوص مسایل و چالشهای صنعت بیمه با ورود شرکتهای جدید، سرنوشت و حاشیههای طرح سوییچ بیمه و دیگر طرحهای فناورانه بیمه مرکزی نیز از قاسم نعمتی، رییس مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات بیمه مرکزی سوالاتی کردیم که در پی میخوانید.
واژه تحول دیجیتال مدتهاست ترند شده و نقل محافل مدیران است ولی سوال نخست این است که آیا تحول دیجیتال، به طور واقعگرایانه در صنعت بیمه، رخ داده است؟
سوال خوبی است اما اول باید ببینیم تحول دیجیتال در کدام صنعت، رخ داده که انتظار داشته باشیم در بیمه هم اتفاق بیفتد! تحول دیجیتال نیز هر از گاهی مانند واژههای دیگر، از جمله بلاکچین، امضای دیجیتال و…، ترند و وارد اذهان شده و مباحث و مقالات مختلف درباره آن نوشته میشود اما این مفهوم، به درستی درک نمیشود و با ظهور واژه جدید، به سراغ آن واژهها میروند. تحول دیجیتال، هدف یا نقطهای نیست که بگوییم اگر به آن رسیدیم، متحول شده باشیم بلکه یک فرایند و رویکرد است. وقتی سازمانی تصمیم میگیرد متحول شود، باید یکسری اهداف و شیوههای جدید، برای کسبوکار حوزه خود انتخاب کند، چون تمایل دارد متحول شود. وقتی میگوییم فلانی متحول شده، یعنی او فرد قبلی نیست و اکنون باورها، اعتقادات و شیوه کار وی، تغییر کرده است. بنابراین صنعتی که دنبال تحول دیجیتال است، باید تصمیم بگیرد، متحول شود. بنده در کمتر صنعتی دیدهام فرصت یا اصلا تصمیم به تحول داشته باشند.
در واژه تحول دیجیتال، توجه اصلی روی تحول است و کلمه دیجیتال، اشاره به ابزار شکلگیری تحول است. به عبارت دیگر، در تحول دیجیتال، فرایندها به واسطه تکنولوژیها و ابزار دیجیتال تحت تاثیر قرار گرفته و دگرگون و متحول میشوند. یکسری تکنولوژی نوظهور معرفی شده که تحولگرا بوده و میتوانند صنایع مختلف را متحول کنند؛ یعنی زیرساختها، جزییات و کلیات کار را بهگونهای تحتالشعاع قرار میدهند که شیوه انجام کار، کارایی و محصولات و همه چیز صنعت متحول میشود. اگر با این رویکرد و تعریف نگاه کنیم، بحث تحول دیجیتال در صنعت بیمه، حتی لمس نشده است.
در حوزه الکترونیکی کردن، اقدامات زیادی انجام شده اما با هوشمندسازی فاصله زیادی داریم. هنوز دیجیت نشدیم تا دیجیتالیزه شویم. در صنعت بیمه، با این مباحث، فاصله زیادی وجود دارد. یک بخش آن، زاییده خود صنعت بیمه و بخش دیگر، زاییده اکوسیستم صنعت بیمه است. صنعت بیمه، با همه صنایع ارتباط دارد. وقتی درباره بیمهگری صحبت میکنیم، منظور پوشش ریسک مربوط به مورد بیمه است. مورد بیمه شامل خود شخص بیمهگزار و تمام عناصر مرتبط با وی اعم از خودرو، خانه، اموال و مسوولیتهای او است.
بیمهگری، پوشش ریسک است و شناخت و اندازهگیری ریسک مبتنی بر دادههای مرتبط به ریسک و مورد بیمه است. بنابراین سنسورهای بیمهگری باید تا جای ممکن، دیتا را از فضای پیرامون موردبیمه دریافت کند تا ریسک را به درستی شناسایی و مشخص کند. متاسفانه هنوز در اکوسیستم اطرف صنعت بیمه، دیتای دیجیتالیشده مناسب که بتواند کمککننده صنعت بیمه باشد، وجود ندارد. مثلا بانک اطلاعاتی از خودروها داشته باشیم که ویژگیهای بیمهای خودرو یا سوابق مربوط به خودرو را شامل شود نداریم یا برای پوشش ریسک ساختمانها در بیمه آتشسوزی و حوادث، سابقه مناسبی از سال ساخت، نوع سازه، زمین ساختمان و کیفیت سازه و سوابق حوادث سازه و … که برای شناسایی ریسک مهم هستند وجود ندارد و موارد مشابه دیگر. بنابراین اکوسیستم صنعت بیمه آمادگی لازم برای همراهی صنعت بیمه را به سادگی ندارد. از عوامل داخلی صنعت بیمه نیز میتوان به استاندارد نبودن اطلاعات پایه صنعت بیمه، مشکل در کوراینشورنس شرکتهای بیمه و …. اشاره کرد.
پس با این تفاسیر اینشورتکها که مدعی حرکت به سمت تحول دیجیتال هستند، ادعای واهی دارند؟ واقعا اشکالاتی که شرکتهای فناورانه به رگولاتور صنعت بیمه وارد میکنند، چیست؟ آیا این موارد برای شما روشن است؟
از دیدگاه بنده، ورود استارتآپها و اینشورتک به صنعت بیمه، باید با مدلسازی مناسبی صورت گیرد. صرف داشتن ایده، کفایت نمیکند، مهمترین بخش عملیات استارتآپی، جاریسازی و عملیاتی کردن ایده است. فناوری و نوآوری، الزاما نمیتواند منجر به خیر و برکت شود. هر آنچه اسم نوآوری و فناوری به آن چسبید، الزاما به معنای مناسب بودن و درست بودن نیست. لازم است شخص نوآور، شناخت و دانش کافی از صنعت هدف خود داشته باشد در غیر این صورت با موانع لاینحل یا موانع سختی روبهرو خواهد شد.
اصولا نوآوری، یک بحث است و پیادهسازی ایده نو و عملیاتی کردن آن در صنعت بحث دیگری است. شیوه و شیب ورود نیز اهمیت ویژهای دارد و نباید با پایههای اساسی آن در تضاد باشد. به عبارت دیگر، تحول از طریق نوآوری و به خصوص از طریق فناوری و دیجیتال چنانچه حساب شده و مطالعه شده نباشد، نه تنها نهایتا منجر به تحول نخواهد شد، بلکه میتواند موجب ویرانی و نابودی هم بشود.
بگذارید مقایسهای کنیم؛ ورود ایده هواپیمای مسافربری به صنعت جابهجایی مسافر قطعا ایده جسورانه و نوآورانهای بوده است. ولی آیا به صرف بروز این ایده اولین هواپیما تولید و شروع به جابهجایی مسافر کردند یا بارها و بارها آزمون و تست انجام شد و به طور محدود و معدود آزمون واقعی انجام و شرایط و استانداردی برای فراگیری این امر صورت گرفت؟ برای استارتآپهای کنونی صنعت بیمه کدام شاخصها و شروط سالم بودن یا تست سلامت انجام شده است؟ آیا به صورت پایلوت اجرا شدند، عواقب و آثار سوء آن را چه کسی احصا و رسیدگی کرده است و کلی سوال دیگر….
در بیمه مرکزی، هیچکس مخالف نوآوری و فناوری نیست. در صنعت بیمه نیز همینطور است. بنابراین اختلاف نظر موجود منتج از آن است که استارتآپهای کنونی صنعت بیمه بدون طی فرایند علمی و منطقی به صورت عاجلانه و بدون آزمون مناسب و بدون بررسی آثار مثبت و منفی آن به طور فراگیر در کل صنعت و همه پهنه کشور مجوز فعالیت گرفته و تبدیل به ابزاری برای آسیب به اصول اساسی صنعت شدهاند.
سودمندی یک خدمت یا نوآوری برای یک بنگاه اقتصادی، کاهش هزینهها و افزایش سود و ایجاد بهرهوری است و در صنعت بیمه مهمترین دارایی شرکت، اعتماد و اطمینان عمومی است. اگر این اتفاق بیفتد (ایجاد اطمینان، تسهیل، سودآوری بدون آثار تخریبی)، کدام قدرت عاقلهای، آن را پس میزند و نمیپذیرد؟
به نظرم تصویب آییننامه فناوری اطلاعات به اشتباه فرش قرمزی برای نوآوران بود که از این فرصت به درستی استفاده نکردند. مانند شکافتن پوسته تخم پرنده، به خیال کمک به تولد سریعتر جوجه، فرصت عاجلی برای تولد و ورود استارتآپها به صنعت بیمهایجاد شد تا خودشان را اثبات کنند اما این کمک زودهنگام، موجب محبوس شدن استارتآپها و غره شدن و خودبزرگبینی برخی از استارتآپها شد و از این موقعیت نتوانستند به درستی استفاده کنند تا جایی که فکر میکنند برای تحول در صنعت بیمه خودشان و نوآوریشان کفایت میکند و نیازی به دیگران ندارند.
معمولا نوآوری توام با برهمزنندگی یا Disruption است؛ نوآوری به دنبال خراب کردن روشهای سنتی و جایگزین کردن روشهای جدید است. اگر این نوآوری با سیر مسیر صحیح وارد شود، مخالفتی با کنار گذاشتن روشهای قدیمی و ناکارآمد و بهکارگیری روشهای بهتر نیست. در عمل، برای توفیق ورود ایدههای نو به صنایع روشهای خاصی پیشنهاد شده است.
بر این اساس، وقتی قرار است نوآوری یا فناوری، وارد صنعتی شود، سندباکس تشکیل و در محیط سندباکس، شرایط آزمون و پذیرش برای ایده جدید، تعریف میشود. جاریسازی ایده نو، به صورت کنترلشده و پایلوت، در مسیری مشخص و علمی آغاز میشود، شاخصهای کنترلی، پایش میشوند، نقاط ضعف، تعیین و نسبت به اصلاح و بهبود اقدام میشود تا شرایط پذیرش برقرار شود آنگاه پایلوت اجرا و نهایتا به کل صنعت، اشاعه داده میشود.
این کار، هم به نفع صنعت است و هم به نفع استارتآپی که آن را انجام میدهد. در شرایطی که مسیر منطقی طی نشده باشد، همه مدعی هستند. استارتآپ مدعی نوآور بودن و تبلیغ نقاط بهبود خود است بدون اشاره به نقاط آسیب. فعالان فعلی صنعت مدعی آسیب دیدن صنعت هستند، ناظر مدعی نقض قوانین است، قانونگذار مدعی تقابل با نوآوری است و … هدف بیمهگری سالم، این نیست که تا جایی که میتوان، بیمهنامه فروخت و هر قدر که میسر بود، قیمت را کاهش داد.
صنعت بیمه با صنایع دیگر، متفاوت است و مقتضیات خاص خود را دارد. نمیتوان از جای دیگری تمثیل برای این صنعت بهکار برد. در صنعت بیمه، تعهدات آینده فروخته میشود. مثلا درباره بیمهنامه عمر که قرار است خسارت آن 20 سال دیگر، پرداخت شود، چه کسی تضمین میکند این عدد خسارت، 20 سال بعد، چقدر خواهد بود (با توجه به وضعیت اقتصادی آن زمان)؟ بنابراین شرکت بیمه باید بتواند پاسخگوی تعهدی که 20 سال بعد، قرار است مشخص شود باشد. اگر تمرکز، صرفا بر لایه فروش باشد و با آن تعهدات، کاری نداشته باشیم، معادله بیمهگری برهم میخورد.
معادله بیمهگری ایجاد تعادلی مشخص مبتنی بر اکچوئری (محاسبات فنی) بیمه بین ریسک، سهم نگهداری ریسک و تعهدات ایجاد شده است. کسی که نوآوری میکند، آن هم فقط در زمینه فروش و نمیخواهد توجهی به اصول این کسب و کار داشته باشد، با تعابیر شیرینی مانند کاهش هزینه بیمه، سرعت فروش بیمه و… در واقع سرعت و انتشار خطا را بیشتر کرده است. بنابراین همه اینها باید به صورت یکپارچه، مدنظر قرار گیرد. بیمه، یک سیستم است و نمیتوان بدون توجه به خروجی، در ورودی، تغییرات ایجاد کرد.
خروجی اینشورتکهای فعلی در صنعت بیمه، علیرغم تمام تسهیلگریهای درست، فعلا زیانده بوده است. بنابراین باید بپذیرند در شیوه عملکردشان، تغییراتی بدهند تا این آثار سوء را از بین ببرند. تا زمانی که این آثار از بین نرفته، اگر نام آن را نوآوری هم بگذاریم، مناسب و قابل پذیرش برای صنعت بیمه نخواهد بود.
لطفا درباره آمیتیس توضیح دهید و اینکه این پروژه در چه مرحلهای است؟ آیا شرکتهای تابعه بیمه مرکزی، API لازم را در اختیار بیمه مرکزی قرار دادهاند یا خیر؟ البته مشابه این موضوع در صنعت بانکی اتفاق افتاده است. وضعیتی مشابه شرکت خدمات انفورماتیک و شاپرک، چون هم بحث حاکمیتی است و نمیتوان آن را به بخش خصوصی واگذار کرد، هم اطلاعاتِ مملکت است و هم اینکه بانی حاکمیتی نیاز دارد و حساسیت در حوزه امنیت اطلاعات نیز زیاد است.
ورود بحث آمیتیس به این قضیه توسط استارتآپها، فرار به جلو است. مثلا دوستان میگویند چرا پروژه به صورت مناقصه برگزار نشده است؟ در حالی که بیمه مرکزی، یک سازمان دولتی است و زیرنظر دستگاههای ناظر متعدد کار میکند. اینکه ما باید مناقصه برگزار میکردیم یا نمیکردیم و اینکه این شرکتِ تاسیسشده، مطابق با قانون است یا خیر، مواردی است که دستگاه ناظر که تخصصش همین است، روی آن کار میکند. اتفاقا آمیتیس، یک شرکت دانشبنیان است.
آمیتیس به بیان سادهتر، پیمانکار بیمه مرکزی در این زمینه است. کارش نه بیمهگری است نه مقایسهگری بیمهنامهها و نه ورود به حوزه بیمه، بلکه پیمانکار حوزه فناوری اطلاعات بیمه مرکزی است که فقط زیرساخت را به سفارش بیمه مرکزی فراهم کرده است. از این رو هیچ رقابتی با استارتآپهای فعلی ندارد. در زمینه قیمتگذاری و سیاستگذاری هم نقشی ندارد و صرفا پیمانکار است. ولی شخصا معتقدم ورود سیستمهای مالی به این حوزه، باعث میشود سنسورهای نظارت مالی را نیز در این قضیه به عنوان ناظر فعال کند. بنابراین آمیتیس تنها یک پیمانکار است و اگر مشکلی باشد، همه با بیمه طرف هستند، چون اینها سرویس شرکت آمیتیس نیست و اینکه گفته میشود همهچیز را به این شرکت دادهاند، درست نیست.
مثل سامانه جامع گمرک. درست است؟
دقیقا همینطور است. این هم سوییچ بیمه است که جزو تکالیف بیمه مرکزی است و یکشبه اختراع نشده است. اگر آمیتیس نباشد، یک شرکت دیگر خواهد بود. مگر 20 شرکت با همدیگر، باید یک سوییچ را بنویسند؟! برای پروژهای، یک شرکت، انتخاب و کار جمع شده است. ورود به بحث آمیتیس، نقطه انحرافی است که برخی افراد سعی میکنند در ذهن تشکیک ایجاد کنند.
آمیتیس، شرکتی است که مطابق ضوابط کشور ثبت شده و اگر به قول دوستان، خصوصی نیست و دولتی است، سازمان ثبت شرکتها، آن را کنترل میکند. آمیتیس هم یکی از شرکتهای اقماری است که مالکیت آن با شرکت سامانهنگار بیمه مرکزی است و بیمه مرکزی، در سامانه نگار کمتر از 50 درصد سهام دارد. بنابراین آمیتیس در این حوزه، صرفا پیمانکار است و هیچگونه نقش سیاستگذاری، اعمال حاکمیت و تعیین مقررات ندارد.
در اخبار برخی رسانهها گفته شده بود در این شرکت، همکاران بیمه مرکزی سهام دارند. در سامانهنگار که مالک این شرکت است، صندوق بازنشستگان بیمه مرکزی، سهام دارد. هیچ کارمندی و هیچ بازنشستهای از بیمه مرکزی، هیچ سهمی از این شرکت ندارد و بازنشستگان صرفا حقوقبگیر صندوق هستند؛ یعنی اگر سود آن هزار برابر هم شود یا ضرر کند ، یک قِران تاثیر روی حقوقی که بازنشستهها میگیرند نخواهد داشت. اینها حقوقبگیر صندوق هستند و بر اساس حکم بازنشستگی و نه سیستم سهامداری، حقوقبگیر صندوق هستند.
اشاره نکردید که آیا APIها در اختیار بیمه مرکزی قرار گرفته یا خیر؟
حدود 17 شرکت API خود را در سه دسته به سوییچ دادهاند. هرسه سرویس باید توامان در اختیار سوییچ قرار گیرد. استعلام نرخ، صدور و پرداخت حق بیمه، سه موردی هستند که هر شرکت بیمه، باید ارایه کند تا چرخه فعالیت کارگزاران آنلاین مطابق با آییننامه برقرار شود. استعلام نرخی که در حال حاضر کارگزاران آنلاین انجام میدهند، استعلامی نیست که از شرکت بیمه دریافت کرده باشند. مثلا شخصی که موبایل را میفروشد، قیمتگذاری آن با فروشنده است، در حالی که بیمهنامه را شرکت بیمه میفروشد و متعهد بیمهنامه، شرکت بیمه است، بنابراین شرکت بیمه باید بگوید، نرخش چقدر است. الان در استارتآپها اینطور نیست. این استعلام نرخ به صورت بازمهندسی از روی سیستمهای فروش شرکتها تولید میشود.
وقتی مهندسی معکوس میکنند، مبنا را چه چیزی قرار میدهند؟
با نمایندگان شرکتهای بیمه وارد صحبت شدهاند. فرمول محاسبه حق بیمه مثلا پراید مربوط به بیمهایران را به صورت تجربی استخراج میکنند که مثلا بیمهایران، پراید را با این میزان مبلغ، بیمه میکند.
مابهالتفاوت را چه کسی میدهد؟
به ظاهر خود استارتآپ. اما نقد صنعت بیمه و بیمه مرکزی به استارتآپها همین است. اینکه اصول را رعایت نمیکنند.
این تعهد را چه کسی باید متعهد شود؟
میگویند اگر بالاتر بود یا پایینتر بود، خودمان تقبل میکنیم. در حالی که از نظر قانونی، چیزی برای این موضوع، تعریف نشده است. یکی از نکاتی که دستگاههای ناظر مدافع استارتآپها، به آن ورود میکنند، این است که استارتآپها از جیب خودشان، کاهش نرخ انجام میدهند، در حالی که موضوع، کاهش نرخ نیست، بلکه اینطوری، نظم صنعت و بیمهگری بههم میخورد.
موضوع دیگر اینکه در آییننامه 92.2 گفته شده پول باید به صورت آنلاین به حساب شرکت بیمه واریز شود، در حالی که این پول در حساب استارتآپها، رسوب میکند. بر اساس ماده 12 آییننامه 92 کارگزاری که دوستان، تابع آن هستند، گفته شده کارگزار حق دریافت پول را ندارد اما استارتآپها پول را دریافت میکنند.
اینکه حق بیمه، به حساب استارتآپها میرود، از ابتدا، غلط و مورد نقد واحد ناظر بوده است؛ رسوب هم همینطور. رسوبها، دو سه روزه نیست، بلکه بیش از شش ماه یا یک سال است. این کار، چرخه اصول بیمه را از بین میبرد. این موضوع، باید اصلاح شود. اگر تسهیل استارتآپ در خرید بیمهنامه است، در فضای سالم، خرید بیمهنامه را برای مردم تسهیل کنند و به موضوع دریافت پول، رسوب پول، برهمزدن چرخه اکچوئری و… وارد نشوند. اینها تبعات غیرقابل جبران در صنعت بیمه دارد، چون اصلا برعهده استارتآپها نیست. این سیکل، معیوب است و اصول بیمه را بههم میزند.
سوییچ بیمه، چه زمانی به نتیجه میرسد؟
سوییچ بیمه، قابلیت اجرایی دارد. الان 17 شرکت فعال هستند. اگر مجوزهای آن، از طرف بیمه مرکزی اجازه داده شود، از همین الان با این 17 شرکت، میتوان شروع کرد. هر شرکتی که API نداده، به این معناست که تمایلی به کار کردن با استارتآپها ندارد.
این موضوع، هیچ ارتباطی به فشار بیرونی ندارد؟
چرا! تحتتاثیر آن فشارها و جلساتی که برگزار شده، ما هم نقدهایی به آییننامه کارگزاری داریم. اینطور نیست که همه نقدهای ما به سمت استارتآپها باشد. نقد بنده به آییننامه این است که این استارتآپها، به صورت صددرصد کارگزار آنلاین نیستند. وقتی نام کارگزار آنلاین روی آنها گذاشته میشود، تابع مقرراتی میشوند که با روح و ماهیت آنها سازگاری ندارد. این استارتآپها، نه نماینده بیمهاند، نه کارگزارند، نه کارگزار آنلایناند و نه ارزیاب خسارت، بلکه یک بازیگر جدید در صنعت بیمه هستند. اینها باید به درستی تعریف شوند و با ماموریت و چارچوب مناسب، خود اینها را وارد صنعت بیمه کرد.
به نظرم، آییننامه کارگزاری آنلاین ما نیازمند تغییر است. در همین مراودات و جلسات، بیمه مرکزی این نقد را هم از همکاران داخلی، هم از استارتآپها و هم واحدهای دیگر، پذیرفته است. بنابراین مقرر شد در حال حاضر، سوییچ بیمه و شرایط فعلی، محفوظ باشد تا بازنگری روی آییننامه کارگزاری آنلاین صورت گیرد و نقش استارتآپها بازتعریف شود. همچنین قرار شد درباره اینکه استارتآپها، کارگزار آنلاین هستند یا نیستند و با چارچوب آن مطابقت دارند یا ندارند و اینکه این مباحث، درست است یا غلط و سایر موارد صحبت شود. با این حال، سوییچ از نظر زیرساختی، فراهم است.
بنده معتقدم حتی اگر یک شرکت بیمه، API لازم را داده باشد، سوییچ بیمه، باید راه بیفتد، چون فضای فعلی، کار ناصحیح را اشاعه میدهد. هر شرکتی که API نمیدهد، معنایش این است که در فضای سالم، تمایل به همکاری با استارتآپها ندارد و نباید این همکاری ادامه پیدا کند. بنابراین حتی اگر قرار است آییننامه کارگزاری، بررسی شود، ادامه کار سوییچ باید انجام شود. مشکلی بابت سرویسهای امنیتی و پدافندی نیز وجود ندارد اما این سرویس، حتما باید وجود داشته باشد. آییننامه میگوید دریافت پول، معنا ندارد چه برسد به اینکه درباره رسوب صحبت کنیم. این اتفاق، حتما باید رخ بدهد و یکی از عمدهترین وظایف سوییچ این است که آن را محقق کند. بنابراین با توجه به اینکه آییننامه جاری، مصوب و بیش از یکسال است که ابلاغ شده، هم باید از طرف شرکتهای بیمه رعایت شود و هم از طرف کارگزاران آنلاین.
ظاهرا یکسری دعواها، انحرافی است، چون اصلا پولی دست اینها نمیآید و علنی هم نمیتوانند بگویند.
دوستان، اساس قضیه را رها کرده و به سوییچ و آمیتیس پرداختهاند. بحث درباره اینها نیست و این کار، بازی در زمین بیهوده است. اصل موضوع، این است که آییننامه بیمه مرکزی باید رعایت شود. دریافت و رسوب پول و نرخ مندرآوردی معنا ندارد. کار این استارتآپها، مقایسه کردن است. نباید قیمتی که خودشان میگذارند و از طرف شرکتهای بیمه اعلام میکنند (و از خود شرکت دریافت نمیکنند)، مقایسه کنند، بلکه قیمت خود شرکتهای بیمه، باید مقایسه شود و نباید از خودشان قیمتگذاری کنند. همچنین اطلاعات باید به شرکت بیمه داده شود تا صدور بیمهنامه انجام شود. الان صدور، آفلاین است نه آنلاین. نمایندهای که با استارتآپ کار میکند، یک کارتابل در نرمافزار استارتآپ دارد و یک کارتابل در شرکت بیمه. این دو، به صورت الکترونیکی به هم متصل نیستند، بلکه دیتا در کارتابل استارتآپی قرار میگیرد، آنجا نگاه و اینطرف پانچ میکند و بیمهنامه، صادر میشود.
ما میگوییم باید API صدور به اینها متصل شود. اگر میگوییم تحولی در این حوزه انجام شده، سیکل آن باید کامل شود. تنها تحول ارزشمند، خوب و درست، مشروط به اینکه موارد دیگر رعایت شود، این است که مردم میتوانند در هر لحظه شبانهروز با گوشی همراه یا کامپیوتر منزل، بدون زحمت، بیمهنامه را بخرند یا تمدید کند. این، بسیار عالی است و کسی با آن مخالفتی ندارد، مشروط بر اینکه مابقی کارها هم به درستی انجام شود.
در حین صحبتهای جنابعالی اینطور متوجه شدم که پروژه آمیتیس، متوقف شده است. کمااینکه یکی از رسانهها نوشت: فعالیت آمیتیس متوقف شده است. اینشورتکها هم اعلام کردهاند به واسطه فشار آنها به بیمه مرکزی، این پروژه، متوقف شده و اگر توافقی بین آنها و بیمهایجاد شود، فعالیت خود را از سر میگیرد. همچنین گفتهاند این فشار از طرف کارگروه اقتصاد دیجیتالی است و مکاتبه آقای باقریاصل، دبیر شورای اجرایی فناوری اطلاعات با بیمه مرکزی، در این خصوص موثر بوده است.
بله نامه ارسال کردهاند اما در این نامه، آقای باقریاصل، جمله دقیقی به کار بردهاند و گفتهاند فعالیتهای قانونی ادامه پیدا کند. البته بیمه مرکزی، اجباری برای تبعیت از این نامه ندارد. ساختار بیمه مرکزی در قانون بیمهگری، مشخص و تابع مصوبات شورای عالی بیمه است. اگر قرار است نامهای زده شود باید در شورای عالی بیمه تصویب شود و سپس به بیمه مرکزی بیاید و انجام شود.
البته آقای باقریاصل، هیچگاه این نظر را ندارند و قصدشان حمایت از واقعیت بوده و اشاره کردهاند اقدام قانونی، ادامه پیدا کند و ما هم با اقدامات قانونی استارتآپها مشکلی نداریم اما بحث بر سر این است که تقریبا صفر تا صد اقدامات استارتآپها غیرقانونی است. دریافت پول، غیرقانونی است. بحث صدور بیمهنامه، نکته دیگری است. اصلا صدوری در این شرکتها انجام نمیشود اما بیمهگذار فکر میکند بیمهنامهاش صادر شده است. وقتی فرایند نرمافزار استارتآپ به عنوان مشتری تمام میشود، فکر میکند بیمهنامه خریده، در حالی که از نظر صنعت بیمه، تا نماینده دیتا در آن نرمافزار شرکت، آن را وارد نکرده، هیچ بیمهنامهای، صادرشده، محسوب نمیشود.
آیا زیرساختهایی که آمیتیس قرار است در این حوزه فعالیت کند، امنسازی شده است؟
ارتباط ما با شرکتهای بیمه، مبتنی بر بستر مخابراتی ویژه است و مباحث امنیتی را در این حوزه رعایت میکنیم. این موضوع هم جزو الزامات استارتآپهاست که برای دریافت مجوز کارگزاری آنلاین، باید از آزمایشگاههای امنیتی افتا، مجوز لازم را دریافت کرده باشند و ایمنیشان اثبات شده باشد. بنابراین هم اینطرف را ایمن کردهایم و هم ارتباط خودمان با دوستان استارتآپی را. ما از این بابت مشکلی در حوزه ایمنی نداریم.
درباره سوال قبلی که اشاره کردید استارتآپها، سوییچ را متوقف کردهاند، باید عرض کنم توقف با تمایل خود بیمه مرکزی انجام شده و هر لحظه ممکن است بیمه مرکزی، آغاز به کار سوییچ را علیرغم فشارهای موجود، شروع کند، زیرا منطبق با قانون و تکالیف این نهاد است و اساسا به خاطر سفارش این گروه یا فشار آن گروه نبوده است. بیمه مرکزی در محیط همکارانه و با بررسی بیشتر، این توقف را انجام داده وگرنه سوییچ بیمه، کاملا قصد دارد آییننامههای بیمه مرکزی را اجرایی کند. سوییچ، نظارتی است و این کار، تکلیف قانونیاش است و این تکلیف قانونی را هیچچیز، جز تغییر قانون و مصوبات شورا، نمیتواند متوقف کند.
بنابراین اگر بگوییم کسی در این وضعیت ایجادشده، مقصر است، خود بیمه مرکزی است!
بله! اگر بخواهیم دنبال مقصر بگردیم و با این زاویه دید، نگاه کنیم، شاید بگوییم مقصر، بیمه مرکزی است!
لطفا درباره وضعیت و اقدامات آیتی، درون بیمه مرکزی صحبت بفرمایید. آیا قرار است خدمت جدیدی غیر از سوییچ نیز ارایه شود؟ نام دقیق این سوییچ چیست؟ چون بعضا میگویند به جای سوییچ بگویید: آمیتیس!
نام آن، سوییچ بیمه است. آمیتیس، نام شرکت است و درست نیست. علاوه بر سوییچ، چند پروژه بزرگ در حوزه بیمه داریم که هدفگذاری ما این است این پروژهها، امسال و نهایتا اوایل سال آینده اجرا شوند. در یکی دو مورد، هدفگذاری، بیشتر برای امسال است و مورد دیگر که هدفگذاری برای انتهای سال است، اجرای آن خوشبینانه به نظر میرسد و احتمالا به پایان سال نمیرسد.
سامانه سنهاب بیمه مرکزی، اساسا رویکرد پیشگیرانه کردن نظارت را در خود دارد. ما تمام آییننامه و مقررات صنعت بیمه را مبتنی بر فرایندهای آیتی پیادهسازی کردیم. شرکتهای بیمه به صورت آنلاین به اینجا ارسال میشود و خود سیستم، انطباق این فعالیت را با آییننامه و مقررات از روی دیتا کنترل میکند. اگر در شاخصهای اجباری، تطابق برقرار باشد، کد یکتا میدهد و این امر، به منزله این موضوع است که شرکت، میتواند کار خود را در حوزه صدور و پرداخت خسارت ادامه دهد.
یعنی احراز هویت آنلاین؟
بله آنلاین است. در غیر این صورت، کد یکتا نمیدهد و فهرست عدم تطابق با شاخصها را ارایه میکند تا بعد از رفع آنها، این امکان برقرار شود. این کار را قبلا در رشتههای شخص ثالث و حملونقل، پیادهسازی کرده بودیم و امسال در رشتههای بدنه، زندگی، آتشسوزی و درمان، آن را توسعه میدهیم.
بسیاری از مقدمات آن، انجام شده و این اتفاقات در حال رقم خوردن است. این اقدام از نکات مهم، برای تسریع دریافت دیتا از شرکتهای بیمه است و میتواند تکلیف قانونی ما را در نسخ الکترونیکی در رشته درمان، در قبال قانون بودجه و مباحث مربوطه رفع کند.
همچنین یکی از پروژههای در حال اقدام که جزو تکلیف اصلی ما در سال جاری است، حوزه نظارت مالی است. الان سامانه سنهاب فعلی، بیشتر بر حوزه نظارت فنی تمرکز دارد؛ البته منظور این نیست که در حوزه نظارت مالی، کاری نکرده و در این حوزه هم کار میکند با این حال، نظارت پیشگیرانه در حوزه نظارت مالی ندارد.
مثلا در زمینه تصویر یک سال گذشته شرکت بیمه نظارت میکند اما الان قرار است به صورت آنلاین در این حوزه ورود کنیم و نظارت مالی پیشگیرانه داشته باشیم. این کار بسیار مهم، کارآمد و سخت است. امیدواریم بتوانیم تا انتهای سال، فاز مهم آن را پیادهسازی و برقرار کنیم. در حوزههای دیگر، سایر پروژهها وجود دارد که مستقیما پروژه مرکز فاوا نیست ولی مورد حمایت ما است. یکی از این پروژهها،هاب بیمه تکمیلی است.
بر این اساس، تلاش بر این است بتوان فرایندی ایجاد کرد که در راستای نسخه الکترونیکی، رسیدگی به پروندههای خسارتیِ حداقل غیربستری درمان تکمیلی، تا جای ممکن به صورت آنلاین و هوشمند، انجام شود و در مدت زمان بسیار کم، هزینههای مربوط به بیمهگذاران تکمیلی در کل صنعت بیمه، به طور خودکار، پرداخت شود.
ما به دنبال ایجاد این اکوسیستم و این زیرساخت هستیم. این موضوع، جزو پروژههایی است که منافع بسیاری دارد. با اجرای این پروژه، مردم فقط به واحد درمانی، مراجعه و کار درمانی خود را طی میکنند. وقتی در سیکل آن نسخ الکترونیکی، پروندهها به صورت الکترونیکی در صنعت بیمه وارد شود، ادامه کار نیز به صورت الکترونیکی، انجام و مبلغ متعلق به شخص، به حساب وی واریز خواهد شد و نیازی به پیگیری فرد، ارایه مستندات، مهر و امضا و.. نخواهد بود. این موضوع، برای امسال و سال بعد، هدفگذاری شده اما تلاش میکنیم به امسال برسانیم. البته حجم کار، زیاد است.
شرکتهای بیمه هم کمک میکنند؟
بله بیمهها خودشان دنبال این کار هستند و کمک میکنند. اتفاقا این طرح به کمک یکی از شرکتهای بیمه انجام میشود.
فکر میکردم معاونتی در حوزه بیمه…
خیر. خود شرکتهای بیمه، تمایل به این قضیه دارند.
بحث لجستیکی و فنی دارد؟
بله. مقدمات، نیاز دارد. دلیل اینکه نمیتوانیم بگوییم امسال صددرصد انجام میدهیم، این است که بخش دریافت دیتای بیمههای پایه و وزارت بهداشت، خودش یک چالش است، چون ورودی ما، آنجاست. وقتی شخص به این مراکز مراجعه میکند، اگر طرح سپاس و سامانه پرونده الکترونیکی ایرانیان، به خوبی پیش برود، ورودی ما از آنجا خواهد بود. اگر دیتا طبق وعدهها و تکالیف موجود، اتفاق بیفتد، ما هم اینطرف، کار را انجام میدهیم. وزارت بهداشت، مکلف است طبق قانون، کار دیتا را انجام دهد.
پس دیتا وجود دارد و فقط باید دسترسی شما را برقرار کنند. درست است؟
واقعیت این است که دیتا هم موجود نیست! زیرا همه مراکز درمانی، داروخانهها و مطبها، هرچند مهلت اتصال آنها مدت زیادی است منقضی شده، به سامانه سپاس متصل نیستند. اگر این اتفاق بیفتد، در بیمه مرکزی به دنبال این هستیم بیمه تکمیلی را پیگیری، چرخه را کامل و سرویس رضایتبخشی را به مردم ارایه کنیم.
وضعیت امنیت چطور است؟ حال امنیت در این حوزه، خوب است؟!
ما تلاش کردیم حال امنیت، خوب باشد! اما واقعیت قضیه، اینطور نیست. البته الحمدالله تا حالا مشکلی نداشتهایم. به هرحال حوزه امنیت، نیازمند رسیدگی است. ما و البته همه سازمانها در این حوزه، مشکل نیروی انسانی داریم. ما به خاطر تفاوت ریالی بین حقوق و دستمزد بخش دولتی و خصوصی، فارغ از مهاجرت خارجی، مهاجرت نیرو، از بخش دولتی به بخش خصوصی در کشور داریم.
هزینههای کارشناسان خبره، کم نیست و در چارچوب اشل پرداختی دولتی قرار نمیگیرد. ما از این بابت، مشکل داریم اما تا الان تلاش کردیم امنیت برقرار شود. با این حال، تداوم این امنیت، نیازمند رسیدگی جدی از طرف تصمیمگیران حقوق، دریافت و مزایا، اعم از درونسازمانی و برونسازمانی است. بنده مطلع هستم بیمه مرکزی، تمایل دارد و مشکلی ندارد اما امکانات و بستر قانونی برای افزایش حقوق و دستمزد میسر نیست، در حالی که باید به این مسایل توجه شود. همچنین سرمایهگذاری در حوزه آیتی، سمت شرکتهای بیمه، فوقالعاده ضعیف است و باید در این حوزه نیز توجه ویژه صورت گیرد.
پس پتانسیل عظیمی برای ورود شرکتها به حوزه خدمات بیمهای وجود دارد.
اگر شرکتها بتوانند در این حوزه، سرمایهگذاری خوبی انجام دهند، کمککننده است. از آنجا که صنعت بیمه، صنعت پرزحمتی است، خود شرکتهای آیتی، کمتر به این حوزه، ورود میکنند یا حداقل، قضیه مرغ و تخممرغ شده است. از یک طرف، شرکتهای بیمه، هزینه کمتری میکنند و از طرف دیگر، شرکتهای آیتی، رغبت کمتری برای ورود به صنعت بیمه دارند. اینها لازم و ملزوم همدیگر شدهاند. تعداد شرکتهایی که از حوزه آیتی به صنعت بیمه وارد شدهاند، بسیار کم است. شرکتهایی مانند شرکتهای آیتی که صنعت بیمه را کاملا بشناسند و ایدههای نوآورانه، مبتنی بر دانش بیمهای ارایه دهند، کمتعداد هستند.
نیازها که مشخص است. پس چرا این اتفاق میافتد؟
بله نیازها مشخص است اما بیمه، یک صنعت خاص است. بسیاری افراد میگویند این هم، مثل صنعت بانکی است. کسی که با این دیدگاه وارد میشود، شکست میخورد. بیمه، بانک نیست و بانک، هم بیمه نیست. بیمه، صنعت خاص خودش است و قواعد بازی خاص خودش را دارد. شرکتهایی که در حوزه کربنکینگ، موفق بوده اما در حوزه کُربیمه، وارد شده و گرفتار شدهاند، کم نیستند. ابتدا فکر کردهاند همان کربنکینگ است اما بعدا متوجه شدهاند بیمه، پیچیدگیهای متفاوتتری از بانک دارد. البته بانک هم پیچیدگیهای خودش را دارد و اصلا قصد مقایسه صنعت پایین و بالا نیست. واقعا بین بیمه و بانک، تفاوت است.