مهدی افچنگی – (… در این سند چشمانداز آیندهای در نظر گرفته شده است که برای ملت ایران این آینده لازم و شایسته است. اگر به آن آینده نرسیم عقب میمانیم. آن وقت هم باید بدانیم که همین طور که ما داریم به سمت آن هدف حرکت میکنیم اطراف ماهم همه ثابت نیستند آنها هم دارند حرکت میکنند. باید سرعت را تنظیم کنیم….) این بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای هیئت دولت در خصوص اهداف سند چشمانداز 20ساله کشور در دیدار با اعضای هیئت دولت در سال 1388 است.
در سال 1382 سند چشمانداز 20 ساله کشور به تصویب رسید و مقرر شد که از سال 1384 و طی 4 برنامه 5 ساله اهداف مورد نظر در سند چشمانداز تحقق یابد که از مهمترین آنها پیشرفت و توسعه در بخشهای مرتبط با علم و فناوری و اقتصاد بوده و دستیابی به یک جایگاه رفیع برای جمهوری اسلامی ایران ترسیم شده بود.
با این حال و پس از گذشت 18 سال از سند مذکور، فاصله کشور با اهداف تعیین شده معنادار است به طوری که در گزارش منتشر شده از مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، میزان تحقق اهداف سند چیزی در حدود 30 درصد برآورد شده است که حاکی از عدم تحقق بخش عمده از اهداف سند چشمانداز کشور است.
در حقیقت سند چشمانداز کشور با نگاه به افق 1404 به عنوان یک خط مش مهم توسط دستگاههای متولی طراحی شد و با ساختار قانونگذاری و اجرایی کشور با تدوین برنامههای 5 ساله و نظام بودجهریزی سالانه تلاشهایی را در جهت تحقق اهداف سند به انجام رسانیده است.
اگر به طور دقیق و موشکافانه به سمت بررسی عدم تحقق اهداف سند حرکت کنیم، متوجه خواهیم شد که نظام برنامهریزی در کشور با مشکلات جدی دست و پنجه نرم میکند به طوری که نظام برنامهریزی مبتنی بر الگویهای پنج ساله با اهداف با اسنادبالادستی و نوع چشمانداز کشور در کنار بودجهریزی سالانه هم خوانی نداشته و به نظر باعث ایجاد یک آشفتگی در این حوزه شده است که باعث شده کشور به اهداف کلانی که مد نظر بوده نرسیده و یا به طور ناقص دست یابد. البته قصد ما بررسی نظام برنامهریزی نیست زیرا این موضوع باید به صورت جداگانه و مفصل مورد واکاوی قرار گیرد.
با توجه به اینکه عصر جدید به عنوان عصر فناوری شناخته میشود و رهبر معظم انقلاب هم در گام دوم انقلاب، موضوع علم و فناوری را به عنوان اولین مساله بیان کردند در این بخش به این مساله حیاتی میپردازیم زیرا پیشرفت علم و فناوری موتور محرک کشور در بخشهای مختلف خصوصا توسعه اقتصادی است.
بر اساس سند چشمانداز 20 ساله ایران در حوزه علم وفناوری باید در جایگاه نخست منطقه قرار گرفته و به عنوان یک قدرت در دنیا مطرح باشد البته شاخصهای مختلفی در این حوزه نقش ایفا میکنند که لازمه تحلیل صحیح بررسی دقیق و کارشناسانه آنهاست.
به طور مثال یکی از این شاخصها رشد چشمگیر تحصیلکنندگان در دانشگاههای ایران طی دو دهه گذشته است که هم در خصوص توسعه منابع انسانی موثر است و هم در تولید علم و فناوری در کشور. اما سوال اساسی اینجاست که این رشد در چه بخشهایی صورت گرفته است؟ و آیا این بخشها توانستهاند موتور محرکی برای پیشرفت کشور باشند؟ آیا حضور خیل عظیم دانشجویان در برخی از رشتههای دانشگاهی، کشور را در زمینههای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی به اهداف سند چشمانداز نزدیک کرده است؟ یا به طور مثال در خصوص اولویتهای علم وفناوری در کشور برنامهریزی صحیحی صورت گرفته بود؟
پاسخ به این سوالها و بسیاری از سوالات دیگر میتواند به ما کمک کند تا متوجه شویم که در حوزه علم وفناوری چه اتفاقاتی رخ داده است و مدیران اجرایی در ایران متناسب با چه اهدافی و یا با چه انگیزههایی اقدامات خود را انجام دادهاند. یکی از ضعفهای اساسی در ساختار مدیریتی کشور، انجام اقدامات نوآورانه (بدون پشتوانه علمی و…) به هر قیمتی و بدون توجه به خط مش اصلی است که در سیاستهای کلان به آن توجه شده است و اصرار بر انجام این اقدامات از آن جا ناشی میشود که مدیران میخواهند در دوران مدیریتشان یک یادگاری ارزشمند از خود برجای بگذارند!
این موضوع باعث میشود که حوزه علم و فناوری در ساختار برنامهریزی و اجرایی کشور دچار صدمات بسیاری شده و بخشی از نتیجه آن وضعیت نه چندان مطلوب در این حوزه است.
در بخش سند چشمانداز، آمال و آرزوها… متناسب با موضوع علم وفناوری سخن خواهیم گفت و سعی میکنیم علاوه بر ریشهیابی برخی از موضوعات در حکمرانی علم و فناوری کشور، به دور از هر جهتگیری سیاسی، فعالیتهای صورت گرفته را مورد نقد و بررسی قرار دهیم تا شاید قدمی کوچک برای اصلاح نحوه برنامهریزی و اجرا در این حوزه برداشته و موجب سربلندی و عزت نظام جمهوری اسلامی ایران را فراهم آوریم.