عصر ارتباط – فرحناز سپهری – در بخش نخست این گفتوگو نوشتیم که پدیده هوش مصنوعی به مثابه شمشیری دو لبه است که در عین به ارمغان آوردن انبوهی از فرصتها و تحول مستمر و بهینه در نظامهای اقتصادی، اجتماعی، حکمرانی، مالی و …، میتواند به ابزاری برای سوءاستفاده و کاربردهای مخرب و ویرانگر نیز تبدیل شود.
اگرچه در دنیای پیشرانهای هوش مصنوعی، قول و قرارهایی برای استفاده بهینه از این پدیده در جهت پیشبرد بشریت گذاشته شده است، اما در عین حال هیچ تضمینی از چگونگی بهرهگیری از آن در جهت منافع ضد بشری نیز وجود ندارد.
شاید به همین دلیل است که ساندار پیچای مدیر ارشد اجرایی گوگل (به عنوان یکی از پیشرانهای اصلی این فناوری) در مقالهای در فایننشال تایمز هشدار داد که اهمیت هوش مصنوعی به اندازهای است که نمیتوان آن را قانونمند نکرد زیرا در صورت کنترل نکردن آن، خساراتی به بار میآورد.
در بخش دوم و پایانی گفتوگو با «فرزاد فخرکام» کارشناس هوش مصنوعی و دکترای مدیریت کسب و کار گرایش کارآفرینی از دانشگاه تهران، وی بر سه محور کلیدی یعنی مقرراتگذاری، آموزش و فرهنگسازی تاکید دارد و به نقل قول از یک متفکر برجسته حوزه AI تاکید دارد که: «هوش مصنوعی ما را به چالش میکشد و به ما بیشتر میآموزد پس چارهای جز پیشرفت دائمی و تجدید دائمی روابط اجتماعی خود در طول این دوران نخواهیم داشت».
با توجه به اینکه صنایع مختلف و بخش خصوصی در صورت بهرهمندی از مزایا و کارکردهای هوش مصنوعی، خود راسا وارد فاز سرمایهگذاری و توسعه این فناوری خواهند شد، در حال حاضر به نظر شما کدام بخشها و صنایع میتوانند به شکل عملیاتی بیشترین بهره را از هوش مصنوعی ببرند؟
به عنوان مقدمه در تکمیل مباحث قبلی، اشاره خوبی که در این سوال شده است مربوط به فاز سرمایهگذاری است. در مباحث مالی به خصوص در مورد بخش خصوصی زمانی که صحبت از سرمایهگذاری آن هم در تکنولوژیهای نوین میشود باید به تامین مالی (Finance)، توجه ویژه شود. مسلما منظور از تامین مالی نوعی از آن است که نرخ بازگشت سرمایه یا به اختصار (ROI)، مناسبی را نمایش دهد.
طبیعتا با اطمینان بخش خصوصی از نحوه تامین مالی و نرخ مناسب بازگشت سرمایه مورد نظر در زمینه بحث ما (AI)، میتوان در مورد بخشها و صنایع مختلف به ترتیب اولویت بحث کرد.
کاربرهای وسیع امروزی هوش مصنوعی از پیش بینی وضع آب و هوا تا انواع روباتها که در صنایع مختلف به کار گرفته میشوند و از تشخیص انواع بیماریها تا کمک به بچهها در امر آموزش، و از تشخیص دقیق اختلالات مربوط به مغز و اعصاب و تا حتی کمک به افرادی که تنها زندگی میکنند و سایر مواردی از جمله تشخیص وضعیت فیزیولوژیکی بدن انسان و کاربردهای وسیع در مسایل روانشناسی و البته در حوزه مدیریتی تشخیص انواع سلیقههای مربوط به مشتریان و ارایه پیشنهادهای هوشمندانه در زمینه مدیریت تجربه مشتری، کمک به مدیران در قراردادهای تجاری، ابزاری موثر در مصاحبههای شغلی برای استخدام در بخش منابع انسانی، مسایل مربوط به امنیت فضای مجازی و کاربردهای وسیع در مقوله هوش اجتماعی افراد و تا حتی روباتهایی که همین الان در حال گشت و گذار در سطح کره مریخ هستند و تا کاربردهای گسترده AI در حوزههای اکتشافی مربوط به زمینشناسی و باستانشناسی و … همه و همه تنها بخشی از کاربردهای وسیع این مفهوم جدید از تکنولوژی است البته ناگفته نماند که خیلی از مواردی که مطرح شد زمانی نه چندان دور فقط در حد یک تخیل در ذهن بشر جا داشت.
با همه اینها و با توجه به اولویت موارد مطرح شده در به کارگیری AI، به نظر میرسد میبایستی با توجه به بحرانهایی که نوع بشر امروزه به صورت خودساخته درگیر آنها است، اولویتهایی را مشخص کرد. به عنوان مثال در حوزه صنعت سلامت و بهداشت روانی یا خطرات بالقوه ناشی از بیماریهای طبقهبندی شده به صورت اپیدمی، و شاید در مراحل بعد کاربردهای وسیع هوش مصنوعی در صنعت هوا و فضا که بخشی از آن جلوگیری از فجایعی طبیعی نظیر سیل، زلزله و آتشسوزی است و به طور کلی آنچه که مربوط به تهدید بقای انسان میشود طبیعتا میتواند در اولویت قرار گیرد و البته در مراحل بعدی میتوان به تاثیراتی که در بازتعریف مفهوم توسعهیافتگی کشورها میشود پرداخت.
لذا برای جمعبندی بحث مربوطه، سرمایهگذاری موثر بخش خصوصی (با فرض مهیا بودن فضای رقابتی مناسب)، که طبعا بالاترین کیفیتها را به ارمغان میآورد با در نظر گرفتن اولویت تهدیدهای مربوط به بقای انسان و مباحث مربوط به حوزه سلامت و تشخیص زودهنگام بیماریهای خاص و در مراحل بعدی آموزش و تربیت نسل آینده در حوزه روابط جدیدالظهور اجتماعی و کاربردهای وسیع AI در علوم روباتیک که در خدمت صنایع تولیدی قرار میگیرد را میتوان نام برد.
و نباید فراموش کرد که هوش مصنوعی خواه، ناخواه جهش هوشی و هویتی در نسلهای آتی بشر ایجاد کرده و طبق بیان یکی از متفکرین این حوزه با هوشمندتر شدن AI، ذهن انسانها نیز دستخوش تحولات فراوان خواهد شد.
امروزه هوش مصنوعی در کنار فواید متعددی که دارد، در برخی کاربردها با چالشهایی اعم از حریم خصوصی و دیگر نگرانیها در دنیا مواجه است. به نظر شما اهم مشکلات بیپاسخ و لاینحل هوش مصنوعی چیست؟
همان گونه که قبلا به عرض رسید هوش مصنوعی پی در پی و بیوقفه در حال سبقت گرفتن از گذشته ناکامل خود و در نقطهای چه بسا سبقت از هوش انسانی است به طوری که برخی از متفکرین این حوزه از قبیل گردی بوچ (Grady Booch)، از مشاوران گروه IBM، از وقوع پدیدهای به نام Super Inteligence (ابر هوش)، در آینده خبر میدهند که طبیعتا ترسها و نگرانیهایی را به همراه میآورد به عنوان مثال در صنعت سینما در طول سالیان گذشته، شاهد این نوع هوشهای فوقالعاده در نمایش برخی فیلمها نظیر ماتریکس یا ترمیناتور بودیم. البته که اساسا استفاده از هر پدیدهای نوظهور از جمله AI، در کنار تهدیدها، فرصتهایی بیشمار برای رشد حتمی ذهن، سطح و نوع نگرش انسان به زندگی و پدیدههای پیرامون خود به همراه دارد.
با این حال همان گونه که در مطالب قبلی عرض شد سه فرض اساسی همواره در میان همه پیشتازان صنعت AI، از ابتدای پیدایش پیوسته مد نظر قرار گرفته است که اتفاقا مورد اول آن مربوط به امنیت (Safety) است و اصل دوم پایداری همزمان با پیشرفت (sustainability) و مورد آخر مسوولیتپذیر کردن (Responsible)، هر چه بیشتر AI است. خود این سه اصل اساسی که اولین بار در دره معروف به سیلیکون معرفی شد خود گواه به انجام اقداماتی موثر در جهت رفع نگرانیها ضمن پیشرفت مداوم است. بگذریم از این که اساسا نوع پلتفرم AI، به سمتی میرود که خود منتقد خود در خیلی از کارکردها میشود و البته همانطور که میدانیم در بسیاری از موارد از اشتباهات قبلی خود میآموزد.
در اینجا جا دارد به چند نمونه از اصولی که برای اولین مرتبه توسط تیم هوش مصنوعی گوگل در سال 2018 وضع شده است اشاره کنم که البته این اصول به طور مرتب در حال بهروزرسانی هستند.
این اصول در مورد بایدهای هوش مصنوعی به این شرح است: نخست، هوش مصنوعی باید برای تمامی اقشار جامعه مفید و سودمند واقع شود. دوم باید از خطاها و اشتباهات غیر منصفانه پرهیز کند، سوم اینکه ساختار هوش مصنوعی در هر مرحلهای باید تضمینکننده امنیت افراد و حریم شخصی آنان باشد. همچنین در برابر اصول و ارزشهای جوامع مختلف باید پاسخگو باشدو همواره باید از اصول علمی سطح بالا تبعیت کند.
در مورد برخی از نبایدها هم در این زمینه به این موارد میتوان اشاره کرد، از هرگونه اقدام تهدیدآمیز به دور باشد و هرگز در دسترس مستقیم سلاحهای کشنده قرار نگیرد و به طور کلی باید در جهت ارزشهای کلی حقوق بشری و کنوانسیونهای بینالمللی به پیشرفت خود ادامه دهد.
موارد ذکر شده نمونهای از فعالیتهای انجام شده در جهت رفع بسیاری از مشکلات لاینحل است، ضمن اینکه در ادامه جا دارد به گفته مکس تگمارک، عضو گروه مشاورین بوستون اشاره کنم، وی بیان میدارد ما باید نسبت به کاربرد هوش مصنوعی در جوامع مختلف و به وسعت تمامی ابعاد بهکارگیری آن حساس باشیم مثل میزان نفوذ و قدرت AI، هدایت بیشتر آن به سوی خواستهای بشری و … ضمن اینکه اساسا هدف نهایی کاربرد این هوش چیزی جز در خدمت انسان بودن و برای انسان بودن از ابتدا تعریف نشده است.
همانطور که هوش مصنوعی به افزایش کارایی و کاهش هزینه خدمات و صنایع کمک میکند، در این خصوص آماری درباره میزان کارایی و بهبود عملکرد برای مثال در حوزه کاهش انرژی و هزینه (در سالهای اخیر) دارید؟ چه کشورهایی در این زمینه پیشرو هستند؟
در خصوص سوال شما شکی نیست که پارادایم قدیمی هوش مصنوعی به جای انسان در بسیاری از صنایع و کشورهای پیشرو رنگ باخته و همانطور که میدانید در حال حاضر بحث مشارک موثر هوش مصنوعی در کنار هوش انسانی مطرح است به خصوص همانطور که اشاره شده در صنایع مادر از قبیل انرژی و البته بهروزتر آن انرژیهای پایدار و تجدیدپذیر که اساسا هدف این مباحث چیزی جز نیل به رسیدن به اقتصاد پایدار نیست. اصولا هدف از ورود هوش مصنوعی به صنایع مختلف به حداکثر رساندن بهرهوری در نتیجه افزایش کارایی و اثربخشی است. آخرین آماری که در این خصوص میتوان ارایه داد که مربوط به دوران پساکرونا است، نشاندهنده افزایش 10 درصدی بهرهوری اقتصادی صنایع مختلف بهخصوص در بعد انرژیهای تجدیدپذیر است و البته در پژوهشی دیگر که توسط گروه مشاورین بوستون (از قویترین مراجع در حوزه پژوهشهای اقتصادی و تکنولوژی)، در حدود سال 2021 میلادی ارایه شده است، افزایش پنج برابری سودآوری اقتصادی و موفقیت صنایعی را گزارش میدهد که به طور موثر و همه جانبه از فناوری هوش مصنوعی در ابعاد مختلف استفاده کردهاند.
به طور کلی در مورد کشورهای پیشرو، اغلب کشورهای قبلا صنعتی شده را میتوان مد نظر قرار داد، هر چند برخی از کشورهای در حال توسعه از قبیل هندوستان، برزیل و آفریقای جنوبی (از آنها گاه به عنوان اقتصادهای نوظهور نیز یاد میشود)، نیز سرمایهگذاری و جهشهای چشمگیری را در کاربرد هوش مصنوعی در صنایع مادر خود گزارش میدهند. طبیعی است با سرمایهگذاری بیشتر و توجه به امر آموزش، فرهنگ استفاده از کاربردهای متنوع AI، بالا رفته که نتیجه طبیعی آن بازتعریف مفهوم توسعهیافتگی در بین کشورهای مختلف در آینده خواهد بود.
کشورهای پیشرو برای تسهیل توسعه و استفاده از هوش مصنوعی چه اقداماتی انجام دادهاند؟ به لحاظ زیرساخت – آموزش و تحقیق و توسعه و …؟
با توجه به نحوه عملکرد فنی هوش مصنوعی و فرایند یادگیری مداوم از خود و عملکرد خود که قبلا مفصل به آن اشاره شد که به نوعی همان مفهوم معروف Machine Learning است در حوزه Big Tech، که همان تکنولوژیهای گسترده نسل بعدی است، امر آموزش و تحقیق و توسعه اجتنابناپذیر است. به عنوان مثال حتی خانههای شخصی ما انسانها قرار است هوشمند شود و در راستای آن میزان مصرف انرژی خانوار و مصرف آب و … در واقع AI، به جایی میرود تا سیستمهای به اصطلاح معنادار را در عرصههای مختلف خود بسازد و بازتعریف کند. لذا بسیاری از صاحبنظران از جمله جنویو بل (Genevieve Bell) استرالیایی مطرح میکنند که در ابتدا باید توجه ویژهای به گسترش فرهنگ نحوه استفاده از تکنولوژی هوش مصنوعی داشت زیرا همان طور که به عرض رسید با توجه به اینکه AI متعلق و در دسترس عموم است بایستی آموزش و فرهنگسازی آن نیز عمومی باشد. که این مهم خود میتواند بسیاری از نگرانیها را در جهت سوءاستفاده از ابرهوشهای آینده برطرف سازد و این راهی است که در حال حاضر در اکثر کشورهای پیشرو در حال طی شدن است.
در این خصوص صاحبنظران معتقدند که باید ماموریتی خاص (Mission)، به منظور گسترش آموزش در این عرصه در کشورها و فرهنگهای مختلف مدنظر قرار گیرد. شاید شنیده باشیم که در آیندهای نه چندان دور قرار است ارتباط متقابل زبانی بین انسان و هوش مصنوعی برقرار شود.
لذا با توجه به انقلاب صنعتی دیگری که در حال وقوع است بنا به اظهار گردی بوچ، مشاور IBM، نه تنها خیلی چیزها را در مورد تفاوتهایمان و ارزشهایمان باید به AI یاد بدهیم، بلکه در طرف مقابل طبق اصول اساسی پایهریزی شده برای گسترش هوش مصنوعی که قبلا به آنها اشاره شد، نحوه استفاده سودمند و بسیار از موارد کاربردی دیگر باید در دستور کار آموزش و تحقیق و توسعه AI قرارگیرد. به عقیده بنده به نظر میرسد در آینده مفهوم خود یادگیری و اساسا نوع، شکل، محتوا، زمان و مکان در مورد آموزش و تحقیق و توسعه نیز تغییر خواهد کرد.
به دلیل اینکه یکی از چالشهای کاربرد هوش مصنوعی گران بودن این فناوری است به نظر شما، در این زمینه چه راهی میتواند به تسهیل سازی آن بینجامد؟
میتوانند با قانونگذاری و سیاستگذاریهای صحیح و بهروز در خصوص مثلا استراتژیهای رقابتی یا سرمایهگذاریهای داخلی (مربوط به بخش خصوصی) و البته سرمایهگذاری خارجی نقش بسزایی در تسهیل کاربرد هوش مصنوعی ایفا کنند، البته که هر تکنولوژی نوظهوری در ابتدای به اصطلاح راهاندازی و ورود به بازار گران است ولی طبق اصول از قبل تعریف شده AI، هوش مصنوعی نیز مانند سایر تکنولوژیهای بهروز علاوه بر معیار مفید بودن باید معیار در دسترس بودن یا به عبارت دیگر، تسهیل دسترسی به آن نیز فراهم باشد.
در خصوص بعد اقتصادی، دولتها با پتانسیل چانهزنی خود میتوانند از طرفی با کشورهای صاحب تکنولوژی در جهت سرمایهگذاری موثر در این عرصه ارتباط موثر برقرار کنند (البته چه بهتر که تکنولوژی این قبیل کشورهای پیشتاز در مدت کوتاهی بومیسازی شود)، و از طرف دیگر در اقتصادهای بیشتر دولتی از جمله کشور ایران با طراحی ابزارهای مختلف مالی که مربوط به حوزه مهندسی مالی است از قبیل قراردادهای آتی (Future) و بسیاری امکانات دیگر که سادهترین حالت آن اعطای وام به خصوص با اولویت تعلق گرفتن به استارتآپها است میتوانند راه را هر چه بیشتر برای ورود بخش خصوصی که حقیقتا بخش نوآور و مولد در این عرصه است هموارتر سازند.
مهمترین چالشهای استفاده از هوش مصنوعی برای سازمانها در ایران چیست؟ (از منظر هزینه، مهارت، زیرساخت یا در دسترس بودن دادههای مربوطه برای صنایع مختلف و غیره)؟
بهتر است از بحث زیرساختها شروع کنیم که اصولا سازمانها باید به دنبال ساختن سیستمهای هدفمند AI باشند. طبق توصیه بسیاری از کارشناسان هوش مصنوعی، دستاندرکاران باید به صورت کلی و جامع به برنامههای پیشبرد AI توجه داشته و متفاوت از عموم فکر کنند چرا که هوش مصنوعی اساسا تکنولوژی محاسبات فوق پیشرفته است و میطلبد که نگاه کلگرایانه به آن شود، ضمن اینکه برای رسیدن به حداکثر کارایی در سازمانهای ایرانی به نحوه مدیریت این سیستمها نیز باید توجه جدی داشت که خود شامل فرهنگسازی و آموزش مناسب کارکنان است، مثلا در بعد آموزش باید نکات بسیاری در حوزه امنیت استفاده از این ابر هوش مطرح باشد، ضمن اینکه در مورد بهصرفه بودن همان طور که قبلا اشاره شد سازمانهایی حقیقتا پیشتاز این عرصه هستند که سرمایهگذاری آنها به هدف حذف نیروی انسانی نباشد بلکه به نحوی هوشمند و هر چند اندک هدفمند سرمایهگذاری کرده که بتوانند نرخ بازگشت سرمایه قابل قبولی کسب کنند.
ضمن اینکه اصولا سازمانهای ایرانی نباید به امر سرمایهگذاری به دید هزینه بنگرند چرا که قرار است از نتیجه سرمایهگذاری هدفمند خود چه در گسترش مهارت کارکنان و آموزش و چه در توسعه زیرساختهای هوش مصنوعی خود سودآوری و منفعت متفاوت و بالاتری بهدست آورند که این قبیل نگرشهای مدیریتی همان طور که جلوتر اشاره شد تا حدود بیش از 10 درصد نسبت به حالت عادی سودآوری سازمانها را تضمین میکند.
در مجموع و به عنوان جمعبندی آیا نگاه شما به پدیده هوش مصنوعی مثبت است؟
به عنوان جمعبندی همه مواردی که مطرح شد باید گفت که به طور کلی با داشتن تصور صحیح از میزان نفوذ بالفعل و بالقوه هوش مصنوعی در تمامی ابعاد زندگی بشر چه در زمان حال و چه در آینده به طور طبیعی ذهن بشر همگام با هوش مصنوعی باهوشتر یا اصطلاحا آموزشدیدهتر میشود و همان گونه که هوش مصنوعی یاد میگیرد و فکر میکند ما هم در ترازی بالاتر فکر خواهیم کرد و یاد خواهیم گرفت که نتیجه آن چیزی جز ارتقای کیفیت زندگی بشر بخصوص در نسلهای آتی نخواهد بود. به قول یک متفکر برجسته حوزه AI: «هوش مصنوعی ما را به چالش میکشد و به ما بیشتر میآموزد، پس چارهای جز پیشرفت دائمی و تجدید دائمی روابط اجتماعی خود در طول این دوران نخواهیم داشت».