شرکت‌هایی که اینترنت را اشغال کردند

چه اتفاقی برای «اینترنتِ باز» افتاد؟

سمیه مهدوی پیام – هرچند ممکن است راهی برای خروج از کنترل شرکتی بر اینترنت وجود داشته باشد اما احتمالا این مسیر، هزینه‌بر است.

خرید توییتر توسط ایلان ماسک، بسیاری از کاربران را در خصوص استفاده از سایت رسانه‌های اجتماعی نگران کرده است. یکی از پاسخ‌ها، کاوش در Mastodon، یک شبکه غیرمتمرکز است که روی نرم‌افزار منبع باز، بدون تبلیغات یا سایر اشکال درآمدزایی اجرا می‌شود.

از برخی جهات، mastodon، بسیار شبیه به اینترنت اولیه است اما در سال 2016، زینِپ توفکچی، جامعه‌شناس، این سوال را مطرح کرد که چرا در وهله اول، اینترنت از آن مدل فاصله گرفت؟

این جامعه‌شناس خاطرنشان می‌کند درباره اینترنت باز که در دهه 1990 و اوایل دهه 2000 شکل گرفت، نکات زیادی وجود دارد.

به گفته وی، از ویکی‌پدیا تا سایت‌های پرسش و پاسخ و تعداد بی‌شماری از سایت‌ها و وبلاگ‌هایی که خدمات عمومی ارایه می‌کنند، ثابت می‌کند مردم از به اشتراک‌گذاری خروجی خلاق و شخصی خود با دیگران لذت می‌برند. به زودی مشخص شد تنها راه برای تبدیل اینترنت به یک منبع درآمد خوب، جمع‌آوری داده‌های مربوط به کاربران است تا تبلیغ‌کنندگان خاص بتوانند آنها را هدف قرار دهند.

اگرچه واداشتن مردم به ارایه اطلاعات مفید و لطیفه‌های فراوان به صورت رایگان، آسان به نظر می‌رسند اما زیرساخت‌های وب، اعم از سرورها و مدیریت پایگاه داده، نیاز به پول دارد. برای حفظ آزادانه اطلاعات، بسیاری از اپراتورهای وب‌سایت‌ها، به تبلیغات روی آوردند اما نرخ تبلیغات آنلاین همیشه پایین بوده است.

این موضوع، برای محبوب‌ترین سایت‌ها کار می‌کند؛ به‌ویژه انواع شبکه‌های رسانه‌های اجتماعی که مردم به واسطه استفاده دیگران به آنها ملحق می‌شوند.

با این حال، اینترنت باز، فقط تحت کنترل شبکه‌ها و سایت‌های بزرگ شرکتی قرار نگرفت، بلکه همچنین به طور فزاینده‌ای خطرناک و فریبکارانه شد؛ تا حدی به این دلیل که زیرساختی که به آن وابسته است، عمدتا توسط مجموعه‌ای از داوطلبان نگهداری می‌شود.

به باور توفکچی، انرژی یا منابع بسیار کمی برای مراقبت از مشترکان اینترنت اختصاص داده شده و محیط ایجادشده در قالب این فرایند، هدایت و رهبری عادی وب را به طور فزاینده‌ای، دشوار و داده‌های کاربران را ناامن کرده است.

در این میان تغییرات حاصل در امکانات و تجهیزات اینترنت، چشمگیر بوده است.

توفکچی، در این زمینه، یک روزنامه‌نگار و فعال ایرانی را مثال می‌زند که اوایل دهه 2000 به شکل‌گیری فضای سیاسی در ایران کمک کرد. زمانی که از زندان آزاد شد تلاش کرد که کار آنلاین خود را در عصر رسانه‌های اجتماعی احیا کند. او وقتی پیوند وبلاگی را در فیس‌بوک پست کرد، متوجه شد افراد کمی، آن را دنبال می‌کنند. بنابراین فورا متوجه شد الگوریتم پلتفرم شرکتی، لینک‌های سایت‌های خارجی را در پست‌هایی که کاربران به روش‌های غیرشفاف می‌بینند، کنترل می‌کند.

توفکچی پیشنهاد می‌کند اگر راهی برای خروج از کنترل شرکت‌ها بر اینترنت وجود داشته باشد، این کار را باید با پول شروع کرد؛ هم برای تامین مالی پلتفرم‌های جایگزین و هم برای ایجاد مشاغل پولی و حفظ زیرساخت‌های اساسی که اینترنت باز به آن وابسته است.

یک سیستم جهانی که امنیت آن، تا حد زیادی به کار داوطلبانه بستگی دارد، ناگزیر به تجربه‌ای دشوار، ناامن و ناخوشایند و نیز منجر به عقب‌نشینی افراد به پلتفرم‌های امن‌تر می‌شود که ضمن کنترل تجربه کاربر، آن را لذت‌بخش می‌سازد.

نوشته های مرتبط

اخبار روز