عصر ارتباط –
گام های مدیریت پذیری فضای سایبری
عباس پورخصالیان
به رغم آن که مدیریت های یاد شده، از مصادیق عملی و قابل اجرایِ مدیریت فضای سایبری هستند، اما خود “مدیریت فضای سایبری” مفهومی تصورگریز و موضوعی دست نایافتنی است، زیرا که فضای سایبری، سپهری بی کران، سیال، برآینده (Emerging) و درنهایت کلیتی انفجاری و غیر قابل کنترل است.
و از سوی دیگر، در پیام نوروزی رهبری، در نخستین دقایق آغاز سال 1400، تکلیف مسئولان فضای سایبری کشور در سال جاری (و احتمالاً در سال های بعد) معلوم شده است:را باید مدیریت کرد!
پس، ابتدایی ترین دستور کار مسؤولان دستگاه ها و نهادهای دستاندرکاردر ایران طی سال 1400 (و سالهای بَعد) بررسی امکان سنجی و نیازیابی برای اِعمال مدیریت حداکثری براست. در نتیجه، کوشش عمومی برای درک “مدیریتپذیریِ” این فضا، تعیین جنبه ها و حدود و ثغور هر جنبه و برنامه ریزی به منظور اجرایی کردن مدیریت واجب است.
اما به دلایلی باید شک کرد، اعضای شورای عالی فضای مجازی و مرکز مربوط بتوانند دستور رهبری را اجرا کنند. یک دلیل ساده برای ناتوانی شورای عالی فضای مجازی عدم طرح مدیریتپذیری است. برخی از اعضای حقیقی شورای عالی فضای مجازی بجای طرح مدیریتپذیری پس از شنیدن گلایۀ رهبری، به نقد رفتار اعضای حقوقی شورا پرداختند. نمونه ای از واکنش ایشان را در یادداشت قبلی ام تحت عنوان «ناکارآمدی مدیریت فضای سایبری کشور» در شماره 979 عصر ارتباط (شنبه 28 فروردین 1400) آوردم. در میان اعضای شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملی آن حتماً می توان کسانی را پیدا کرد که استطاعت درک صعوبت مدیریت را دارند. آنها را باید دعوت کرد به چیستی، چرایی و چگونگی مدیریت بیاندیشند و در راهکارهای آن، تأمل و تعمل کنند.
سلسله مراتبِ لایه هایِ مدیریت
عمدۀ دستگاه ها و نهادهای دستاندرکار در ایران را میتوان در سلسله مراتبی 10 لایه ای، به شرح زیر طبقه بندی کرد و وطیفۀ هر لایه را در قبال چگونگی مدیریت معین نمود:
لایۀ یکم: شورای عالی فضای مجازی، به علاوۀ دبیرخانۀ شورا؛ با بازوی اجرایی آن: مرکز ملی فضای مجازی؛ در رأس سلسله مراتب مدیریت .
لایۀ دوم: شورای اجرایی فناوری اطلاعات در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات؛
لایۀ سوم: شورای راهبردی فناوری اطلاعات در وزارت عتف؛
لایۀ چهارم: مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوۀ قضاییه؛
لایۀ پنجم: کمیتۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات مجلس، به علاوۀ گروه فاوا در مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی؛
لایۀ ششم: کمیسیون فناوری اطلاعات و ارتباطات اتاق ایران؛
لایۀ هفتم: شورای مرکزی سازمان نظام صنفی رایانه؛
لایۀ هشتم: سازمان فناوری اطلاعات ایران در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات؛
لایۀ نُهُم: دیگر سازمان های ارتباطات و فناوری اطلاعات در سایر وزارتخانهها و در تمام شهرداری های کشور؛ و
لایۀ دهم: هیأت های مدیره در تمام شرکت های فراهمآور شبکه و ارائه کنندگان خدمات اینترنتی در بخش های خصوصی، عمومی و غیردولتی شبکۀ ملی اطلاعات.
مانع بزرگ بر سر راه مدیریت: نام گذاری های گمراه کننده، کج فهمی و برداشت نادرست از همیافت ها
نام گذاری و فارسی سازی همیافت ها، امری خنثی، بی تفاوت و علی السویه نسبت به پیامدهایش نیست. نام گذاری نادرست روی همیافت ها، اذهان را گمراه می کند و به وجود می آورد که پیامدهایی خطرناک برای برنامه ریزی در بر دارد. ده سال پیش در آغاز فعالیت شورای عالی فضای مجازی، اعضای شورا می بایست به تأمل در تفاوت میان “فضای مجازی” و می پرداختند و می کوشیدند دیدگاه ها را نسبت به مجازی نبودنِ اصلاح کنند. به این منظور، دبیرخانۀ شورای عالی مذکور می بایست نخست چیستی و چرایی و چگونگی مدیریت را مطرح می کرد و پاسخی روشن به هریک از پرسش های زیر می یافت:
- چرا “فضای مجازی” مجازی نیست؛ بلکه فضایی یعنی به گونه ای مؤثر، واقعی و است!
- این فضا به لحاظ درکِ منطقِ مناسباتِ قدرت های جدید، چه نسبتی با فضاهای در عصر پساصنعتی و جامعۀ اطلاعات پیرامون خود دارد؟
- ترجمۀ به “فضای مجازی” تا چه حد یک اطلاق گمراه کننده است؟ و چگونه می توان نام “فضای مجازی” را در عنوان شورا حفظ کرد ولی آن را در عمل “مجازی” نفهمید؟
- آیا بهتر نبود از رهبری تقاضا می شد که نام “فضای مجازی” را به “رایاسپهر” تغییر دهند؟ [“رایاسپهر” معادل مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی است که سه سال پیش از ابلاغیۀ تشکیل شورای عالی فضای مجازی در دفتر ششمِ واژه های مصوب فرهنگستان (ص 154) منتشر شده بود] به رغم تبصرۀ 7 ماده واحدۀ “قانون ممنوعیت بکارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه” که بر رعایت مصوبات فرهنگستان در مکاتبات اداری صراحت دارد، حتا اگر “رایاسپهر” را نمی پسندیدیم و صفت “مجازی” در نام های “شورای عالی فضای مجازی” و “مرکز ملی فضای مجازی” را با احترام به ابلاغیۀ رهبری می پذیرفتیم باید مضمون، مصداق و مفهوم “فضای مجازی” را ” فضایی غیر مجازی” درک می کردیم تا در تسری حاکمیت ملی در و تحقق (حاکمیت سایبری) بهتر عمل مینمودیم.
تعیین وظایف لایه های ده گانۀ سلسله مراتب مدیریت
گام دوم و سوم دبیرخانۀ شورا باید به تصویب رساندن لایه بندی سلسله مراتب مذکور و تعیین وطیفۀ هرکدام از 10 لایۀ سلسله مراتب فوق در امرِ خطیرِ مدیریت می بود. به این منظور اعضای شورا باید از خود می پرسیدند که:
- از چه جنبه هایی قابل مدیریت کردن و از هر جنبه تا چه حد مدیریت پذیر است؟
- آیا “مدیریت ” یک واحد تشکیلاتی شامل اتاقی و ابزاری و اشخاصی فیزیکی است؟ یا یک مفهوم انتزاعی و امری آرمانی است که تحقق آن، مستلزم تعریف چند مدیریت متفاوت است؟
- چرا تفوق بر “مدیریت ” یک رویداد نیست بلکه یک رویکرد است [یعنی تقرب یافتنِ هرچه بیشتر و همواره نزدیک و نزدیکتر شدن به مقصد مطلوب و کاستن از فاصلۀ اجرای برنامه تا تحقق نسبی هدف، ضروری است]
- چگونه باید “مدیریت ” را یک مفهوم و کانسپتِ کاری درک کرد که برآیند و پیامد آن، تقسیم کار درست میان لایه های 10گانۀ مزبور باشد؟
برای پاسخدهی به پرسش های مذکور، مدیران و کارشناسان پیش از هرچیز باید از خود می پرسیدند:
- چگونه باید کوشید را در نهایت مدیریت پذیر کرد؟
- اصلاً کارکردهای مدیریت پذیری را چگونه باید تعریف کرد؟
- ساختار مدیریت را چه طور باید سامان داد؟
- پیشنیازها و همنیازهای مدیریت کدامند؟
- مدیریت به چه تخصصهایی نیازمند است؟ و
- مدیریت چه نسبتی با حکمرانی و حاکمیت دارد؟
- سهم هریک از نهادهای مسئول چیست؟ و فعالیت های نهادهای مسئول چگونه در برنامۀ مدیریت بایکدیگر همسو و همافزا میشوند؟
- هدف نهایی و اهداف میانی مدیریت چه میتوانند باشند؟
- دستیابی به هر هدف میانی دارای چه موانع، مرزها و محدودیتهایی است؟
- کدام دستگاه، مسئول رفع چه موانعی است؟
- چه موانعی لاینحل هستند و اصلاً نباید درگیرشان شد بلکه باید کنارشان گذاشت؟
- در چند گام میتوان موانع موجود برای مدیریت فضای مجازی مطلوب را پشت سر گذاشت؟
اینها، حداقل پرسش هایی هستند که حدود بیست و چند سال پیش، باید به طور سیستماتیک توسط وزارت عتف مطرح و پاسخدهی می شدند. [از آن سال تاکنون، کاری که وزارت عتف در قبال مدیریت کرده است، قبضه کردن در “ایرنیک” (مرکز ثبت دامنۀ نقطه-آی آر) و مدیریت آن، با چراغ خاموش است.] اگر برنامۀ مدیریت (به شرح نمودار زیر) به موقع تعریف و امکان سنجی گردیده بود، احتمالاً 15 سال پیش به درستی اجرا می شد و اکنون می توانستیم به دستاوردهای مدیریت افتخار کنیم.