دنیا با چالشِ مفهوم «حاکمیت سایبری» مواجه است

اینترنت تکه‌تکه و دیوارهای مجازی

  • توسط نویسنده
  • ۱ سال پیش
  • ۰

سعید میرشاهی – آسیه فروردین

وابستگی فزاینده به اینترنت، برخی از کشورها را ناچار به اتخاذ تدابیری برای اعمال حاکمیت بر فضای سایبر کرده است. برخی رویدادهای جهانی نیز مانند یک کاتالیزور برای دولت‌ها عمل کرده‌اند تا به دنبال حاکمیت سایبری باشند. دخالت سهامداران متعدد و شخصیت بدون مرز جهان مجازی، حاکمیت را به امری پیچیده در این عرصه تبدیل کرده است. این مقاله در صدد روشن ساختن مفهوم «حاکمیت سایبری» و پیامدهای بررسی آن، از جمله تکه‌تکه‌ شدن اینترنت و تبعات آن است.

مادهوانتی پالانیاپان، دستیار پژوهشی شورای تحقیقات استراتژیک و دفاعی دهلی، در این مطلب که توسط بنیاد تحقیقاتی آبزرور (Observer Research Foundation) در ‌سایت (orfonline.org) منتشر شده، در جست‌وجوی تعاریف و بررسی مفهوم حاکمیت سایبری، رویدادهای جهانی و پیامدهای آن است.

این بنیاد، یک مرکز مطالعاتی مستقل است که در سال ۱۹۹۰ برای تبادل‌نظر بین سیاست‌گذاران و اقتصاددانان و نیز تبیین دستورکار اصلاحات اقتصادی در هند تشکیل شد.

  • از فضای سایبر تا حاکمیت سایبر

معرفی پیشرفت‌های تکنولوژیکی، فضای سایبر را به بخشی جدایی‌ناپذیر زندگی بشر تبدیل کرده است. اکنون حجم عظیمی‌از داده‌ها با استفاده از برنامه‌های سایبری تولید می‌شود. دولت‌ها و شرکت‌های خصوصی، این داده‌ها را پردازش می‌کنند تا کسب اطلاعات کاربردی از این طریق، به آنها در دستیابی به اهداف خاص کمک کند.

تمایل یک دولت برای کنترل فضای سایبری در داخل مرزهای خود، با اعمال آنچه «حاکمیت سایبری» نامیده می‌شود، به‌دست می‌آید. در حالی که برخی از کشورها مانند ایالات متحده از جریان آزاد اطلاعات حمایت می‌کنند، برخی دیگر مانند چین به طور پیش‌فرض، جریان اطلاعات را برای شهروندان خود محدود می‌سازند و این امر نیز منجر به تکه‌تکه شدن اینترنت می‌شود.

فضای مجازی در تمامیت خود، توسط انسان ساخته شده است. بر خلاف سایر قلمروها که استاتیک و ساکن هستند، فضای مجازی به گسترش خود ادامه می‌دهد. این ویژگی اساسی، تعریف آنچه «حاکمیت» بر این حوزه را شامل می‌شود، دشوار می‌کند. ذینفعان متعددی از جمله دولت‌ها، بخش خصوصی و جامعه مدنی در ایجاد آن از زمان پیدایش مشارکت داشته‌اند.

برخلاف سایر فناوری‌هایی که توسعه آنها توسط سیاست پیش می‌رود، در اینجا، این فناوری است که تصمیم‌گیری‌های سیاستمداران را هدایت می‌کند. این ویژگی‌ها، حکمرانی فضای مجازی را پیچیده می‌کند و منجر به تقابل بین دولت‌ها و سایر ذینفعان می‌شود. چنین رویارویی‌هایی منجر به افزایش مرزهای مجازی در فضای مجازی شده است. حاکمیت سایبری و درک آن توسط قدرت‌های جهانی، نیاز به ارزیابی دقیق‌تر دارد.

در ادامه، ابهام موجود در مفهوم «حاکمیت سایبری» و ضرورت آن بررسی می‌‌شود. چگونه مفهوم حاکمیت سایبری با ظهور فرصت‌ها و تهدیدها در فضای سایبری تغییر کرده است؟ در این زمینه، بر اتفاقاتی تاکید می‌‌شود که به عنوان کاتالیزور، برای اعمال حاکمیت سایبری توسط دولت‌ها عمل کرده‌اند و پیامدهای آن نیز بررسی خواهد شد.

  • ضرورت حاکمیت سایبری

با ظهور حاکمیت سایبری، اغلب گفته می‌شود: «اطلاعات، ثروت است.» اکنون بین دولت‌ها و بین بازیگران دولتی و غیردولتی برای کنترل و دسترسی به این ثروت، رقابت ایجاد شده است. از آنجا که توسعه سخت‌افزار و نرم‌افزار در ابتدا، در غرب به‌ویژه در ایالات متحده صورت گرفت، غرب بر این فناوری انحصار داشت و بر این صنعت حکومت می‌کرد و تا همین اواخر، محدودیتی برای جریان آزاد وجود نداشت و در واقع هیچ محدودیتی وجود نداشت اما در چند سال گذشته، یک تغییر اساسی در اینترنت رخ داده است.

دانیل کوهل، کارشناس امنیت سایبری، فضای سایبری را به عنوان یک حوزه جهانی در سیستم اطلاعاتی تعریف می‌کند که ویژگی متمایز و منحصربه‌فرد آن با استفاده از الکترونیک و طیف الکترومغناطیسی برای ایجاد، ذخیره، اصلاح، تبادل و بهره‌برداری از اطلاعات از طریق شبکه‌های مستقل و به‌هم‌پیوسته با استفاده از فناوری‌های ارتباطی- اطلاعاتی است.

به‌طور سنتی، فضای سایبری تنها در سه لایه درک می‌شد: فیزیکی/ سخت‌افزاری، عصبی یا نئورال، نرم‌افزاری و داده. الکساندر کلیمبورگ، در کتاب خود با عنوان Darkening Web، لایه چهارمی ‌را معرفی کرد که به تعامل اجتماعی بین این سه لایه می‌پردازد: «اگر بتوان گفت فضای سایبری روح یا ذهنی دارد، در این لایه است. برقراری کنترل بر تمامی‌ لایه‌ها، برای ایجاد حاکمیت در فضای مجازی ضروری است. کنترل بر این لایه‌ها با یک مرز مجازی ایجاد می‌شود که به دولت‌ها کمک می‌کند تا حاکمیت خود را اعمال کنند. هنگامی‌که تعداد کاربران در سراسر جهان گسترش یافت و مزایای نظامی، سیاسی و اقتصادی بالقوه اینترنت برای دولت‌ها آشکارتر شد، آنها با استفاده از کانال‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و فناوری، شروع به اعمال کنترل بر اینترنت در داخل مرزهای خود کردند.»

از آسیب‌پذیری‌های فضای مجازی برای دستیابی به اهداف سیاسی، با استفاده از کدهای مخرب مانند استاکس‌نت یا جمع‌آوری اطلاعات درباره برنامه PRISM یا بسیج اعتراضات ضددولتی در طول دوران بهار عربی، سوءاستفاده شده است. چنین تحولاتی باعث شد برخی از کشورها، سیاست‌ها و فناوری‌هایی را اتخاذ کنند که آنها را قادر می‌سازد تا بر فضای سایبر کنترل داشته باشند.

  • حاکمیت سایبری و جریان آزاد اطلاعات

در سال 1996، جان پری بارلو، شاعر و فعال سیاسی ایالات متحده، استقلال فضای مجازی را تایید کرد و نوشت: «فضای سایبری در … مرزها قرار نمی‌گیرد.» او فضای مجازی را متمایز از سایر فضاها می‌دانست؛ جایی که دولت‌ها در آن نقشی ندارند.

بارلو معتقد بود فضای سایبری می‌تواند جامعه جهانی را گردهم آورد، در همه‌جا و در هیچ‌کجا، همزمان حضور داشته باشد و بستری برای بیان بدون محدودیت در سراسر مرزهای ملی، بدون توجه به ایدئولوژی دولتی یا سازمان سیاسی فراهم کند. رویدادهای اخیر نشان می‌دهد که این تصورات اشتباه است.

اگر مفهوم نظم بین‌الملل محقق استرالیایی هدلی بول، در فضای سایبری به کار گرفته شود، لازم است دولت‌ها برای ایجاد نظم سایبری بین‌المللی، حاکمیت خود را بر فضای سایبری اعمال کنند. این امر به درک اینکه چرا دولت‌ها در چند سال گذشته جریان آزاد اطلاعات را محدود کرده‌اند کمک می‌کند. اگرچه چین و روسیه در ابتدا، این جریان آزاد اطلاعات را پذیرفتند اما دولت‌های آنها به سرعت متوجه شدند این موضوع می‌تواند بر آنها تاثیر منفی بگذارد. آنها با طراحی اینترنتِ باز مخالف بودند و سعی در تحمیل حاکمیت در فضای مجازی داشتند.

مفهوم حاکمیت و دولت مدرن به پایان جنگ 30 ساله قرن هفدهم بازمی‌گردد؛ زمانی که کشورها توافق کردند حقوق حاکمیتی بر سرزمین‌ها و امور داخلی خود داشته باشند و دخالت دولت‌های دیگر را محدود کنند. روسیه و چین، مفهوم حاکمیت را برای توجیه کنترل و فیلترینگ اطلاعاتی که از مرزهای آنها عبور می‌کند، گسترش داده‌اند. مفهوم حاکمیت، همیشه مورد مناقشه و مبهم بوده است. دولت‌ها از این ابهام برای تفسیر و تبلیغ معنایی که متناسب با منافع خود است، استفاده کرده‌اند.

بر اساس دستورالعمل تالین درباره حقوق بین‌الملل قابل اعمال در جنگ سایبری، «حاکمیت» به معنای «سرزمینی و حاکمیت مستقل» است و ممنوعیت مداخله یا استفاده از زور یا حمله مسلحانه که حق دفاع شخصی و جمعی را ایجاد می‌کند.

پیش از این، حاکمیت به معنای مجموعه‌ای از قوانین بود. در زمان‌های اخیر، این مفهوم به یک اصل و به خودی‌ِخود، به یک مقدمه تبدیل شده که قوانین از آن سرچشمه می‌گیرند. جدول حاضر در متن، رویدادهای جهانی را که موجب پیشروی دولت‌ها به سمت حاکمیت سایبری شده، نشان می‌دهد.

رویدادهای جهانی در فضای سایبر و پیامدهای آن

رویدادهای جهانی پیامدها

2007 – حملات سایبری هماهنگ‌شده به ‌سایت‌های سازمان‌ها و نهادهای استونی: این حملات در بحبوحه درگیری روسیه و استونی بر سر جابه‌جایی یک سرباز برنزی تالیان [یادبود جنگ جهانی دوم] رخ داد. این دو کشور، درک تاریخی بسیار متفاوتی از آن دارند.

استونی زیرساخت‌های فیزیکی خود را به مکانی نامعلوم در لوکزامبورگ تحت حاکمیت خود منتقل کرد تا در صورت حمله نظامی آینده که مسائل مربوط به مالکیت در فضای سایبر را پیچیده‌تر می‌کند، از داده‌های خود محافظت نماید.

 

2008- عملیات Buckshot Yankee یک حمله مخرب بود که سیستم‌های نظامی ایالات متحده را هدف قرار داد. این عملیات، یکی از بدترین نقش‌های امنیتی در تاریخ ارتش آمریکا محسوب می‌شود. فرماندهی سایبری ایالات متحده برای تقویت قابلیت‌های وزارت دفاع ایجاد شد.

 

2010- حمله استاکس‌نت به تاسیسات هسته‌ای ایران در نطنز

ایران سیاست‌های متعددی برای تقویت فضای سایبری خود اتخاذ کرد. این کشور، دنباله‌رو چین در حاکمیت سایبری است. این حمله باعث شد تا کشورها به اهمیت حیاتی امنیت سایبری و ادغام آن با امنیت ملی پی ببرند. این اتفاق، گفتمان جهانی را درباره حاکمیت فضای سایبری ایجاد کرد.

2013- افشای ادوارد اسنودن درباره برنامه PRISM آمریکا

این موضوع، همانند یک کاتالیزور در ترویج ایده فضای سایبری به عنوان یک قلمرو مستقل عمل کرد و دولت‌ها را به اتخاذ تدابیری برای حاکمیت داده‌ها و بومی‌سازی «مقررات عمومی حفاظت از داده‌ها» (GDPR)، که در سال 2018 توسط اتحادیه اروپا اجرا شد، هدایت کرد. بسیاری از کشورهای دیگر نیز از سیاست‌های مشابه استفاده کردند.

  • دیوارهای مجازی

اکنون این سوال مهم مطرح می‌شود که آیا دولت‌ها باید در قبال حملات سایبری که از قلمرو آنها سرچشمه می‌گیرد و تحت حاکمیت دولت است، پاسخگو باشند یا خیر؟ دیوان بین‌المللی دادگستری(ICJ) ، در تعریف حاکمیت معتقد است «حقوقی را به دولت‌ها اعطا می‌کند و تعهداتی را بر آنها تحمیل می‌کند» بنابراین دولت یا شهروندان آن، اگر در حمله به سایر کشورها یا تاسیسات سایبری بازیگران غیردولتی دخالت داشته باشند، در محدوده حاکمیت سایبری قرار می‌گیرند.

برخلاف فضاهای دیگر مانند زمین، دریا، هوا و محیط بیرونی، فضای مجازی و سایبری توسط انسان ساخته شده است. بنابراین می‌توان کنترل کامل بر آن برقرار کرد. کشورها سعی کرده‌اند با ایجاد زیرساخت‌های لازم، سیاست‌ها و قوانینی برای فضای مجازی تنظیم کنند. این اقدام می‌تواند به عنوان یک مکانیسم دفاعی که دولت‌ها از آن برای محافظت از زیرساخت‌های حیاتی استفاده می‌کنند یا چارچوبی که برای بهره‌برداری از منابع دولت‌های دیگر اتخاذ شده، دیده شود. این امر به یک معضل امنیتی منجر شده و بر آتش سیاست قدرت‌های بزرگ افزوده است. دولت‌ها با درک اهمیت آن، فضای سایبری را معادل قلمرو فیزیکی می‌دانند و با کمک فناوری‌های مختلف، در حال ساخت دیوارهای مجازی برای محافظت از «سرزمین سایبری» خود هستند.

آسیب‌پذیری‌های امنیتی در فضای مجازی، یکی از دلایل اصلی این تغییر شدید است. این آسیب‌پذیری‌ها، امروزه همچنان مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند. حملات سایبری و اعتراضات ضددولتی به رهبری رسانه‌های اجتماعی، بسیاری از دولت‌ها را بر آن داشت تا درباره استفاده آزاد از اینترنت تجدیدنظر کنند.

  • جنگ سایبری

قدرت سایبری در قرن 21 حیاتی است و بعد از زمین، هوا، دریا و فضای بیرونی، پنجمین عرصه‌ای است که می‌توان در آن جنگ کرد. حمله سایبری راه‌اندازی‌شده توسط دولت، نمایشی از قابلیت‌های سایبری مهاجم است که می‌تواند اثرات مضر بر زیرساخت‌های حیاتی دشمن مانند مخابرات، حمل‌ونقل، دفاع، انرژی و بانکداری داشته باشد.

بنابراین بین کشورها برای داشتن قابلیت‌های سایبری پیشرفته رقابت وجود دارد. چنین قدرتی در سیاست قدرت جهانی نقش دارد. برخلاف چهار بعد دیگر، حتی کشورهای نسبتا کوچک با منابع محدود، مانند کره‌شمالی از طریق جنگ در فضای سایبری، می‌توانند تهدید قابل ‌توجه باشند. همچنین هر کشوری که مورد حمله قرار می‌گیرد، زیرساخت‌های سایبری خود را با ایجاد چارچوب‌ها و سیاست‌های جدید برای حفاظت از زیرساخت‌های حیاتی خود بهبود می‌بخشد تا از حاکمیت خود در فضای سایبری اطمینان یابد.

در طول بهار عربی، معترضان به طور گسترده از رسانه‌های اجتماعی استفاده کردند. همین امر باعث شد رهبران جهان متوجه شوند که چگونه اینترنت می‌تواند برای به چالش کشیدن سیستم‌های حاکمیتی مستقر، به مردم قدرت دهد. بهار عربی و به دنبال آن، استاکس‌نت و افشاگری‌های ادوارد اسنودن، این ترس را برانگیخت که ایالات متحده از فضای سایبری، برای تعقیب اهداف ژئواستراتژیک خود سوءاستفاده می‌کند.

ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور روسیه، اینترنت را «پروژه سازمان سیا» نامید و با سیاست‌های محلی‌سازی، داده‌های مختلفی را برای محافظت از داده‌های روسیه اتخاذ کرد. این موارد، به نوبه خود باعث ایجاد ترس از فروپاشی اینترنت جهانی شد که از آن با عنوان «بالکانیزه شدن اینترنت» یا «تجزیه اینترنت» نیز یاد می‌شود. بالکانیزاسیون اینترنت با محدود کردن جریان آزاد اطلاعات، یکی از ستون‌های اینترنت، یعنی اتصال اینترنت جهانی را به خطر می‌اندازد.

  • مخاطرات قدرت‌های جهانی

 در طول جنگ سرد، ایالات متحده در توسعه شبکه آژانس پروژه تحقیقاتی پیشرفته آرپانت، پیشرو اینترنت، سرمایه‌گذاری کرد. اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، آن زمان نیز تلاش کرد تا یک شبکه اطلاعاتی برای ایجاد کنترل کامل بر صنایع خود ایجاد کند. بررسی نوربرت وینر، در حوزه سایبرنتیک یا کنترل و ارتباطات در حیوانات و ماشین، که در سال 1948 منتشر شد، الهام‌بخش اتحاد جماهیر شوروی بود تا در اوایل دهه 1960 روی OGAS کار کند که نسخه شورویِ آرپانت بود.

برخی تحلیلگران ادعا می‌کنند OGAS توسعه سیستم نظارت اتحاد جماهیر شوروی است که توسط آژانس امنیتی اصلی آن، یعنی کا.گ.ب ایجاد شده است.

این پروژه اگرچه پیشرفت اولیه داشت اما در نهایت، به دلیل محدودیت‌های مالی و دلایل سیاسی شکست خورد.

جان پست و تیم برنرز لی، در حالی که به ترتیب سیستم نام دامنه (DNS) و وب جهانی را توسعه می‌دادند، هرگز فکر نمی‌کردند اکتشافات آنها می‌تواند به انقلاب اینترنت منجر شود. اگرچه دولت ایالات متحده، بودجه توسعه اینترنت را تامین و در این زمینه فشار آورد اما اینترنت، عمدتا توسط جامعه دانشمندان ایجاد شد. استفاده از اینترنت به غرب محدود نشد، بلکه به زودی، به یک پدیده جهانی تبدیل شد.

بنجامین پیترز در کتاب خود با عنوان «چگونه یک ملت را شبکه نکنیم»، خاطرنشان می‌کند: «سرمایه‌داران [ایالات متحده] مانند سوسیالیست‌ها رفتار کردند و سوسیالیست‌ها [اتحاد جماهیر شوروی] مانند سرمایه‌داران» رویای شوروی را تحقق بخشیدند و کنترل کامل بر زیرساخت‌های آن برقرار کردند.

با افزایش استفاده از اینترنت، انحصار ایالات متحده در کنترل سرورهای ریشه، روسیه و بسیاری از دولت‌های دیگر را نگران کرد. در سال 1998، روسیه در مجمع عمومی‌سازمان ملل متحد با پیش‌نویس قطعنامه‌ای با عنوان «تحولات در زمینه اطلاعات و مخابرات در چارچوب امنیت بین‌المللی» سرفصلی را آغاز کرد و نگرانی خود را درباره استفاده از فناوری‌های سایبری توسط ارتش‌های دولتی و تروریست‌ها به طور برجسته مطرح کرد.

  • دیوار سایبری چین و روسیه علیه آمریکا

متعاقبا گروهی از کارشناسان دولتی برای رسیدگی به مسائل مربوط به امنیت سایبری تشکیل شد که روسیه و در سال‌های اخیر چین، عمدتا برای مخالفت با سلطه ایالات متحده، فعالانه در آن شرکت کرده‌اند. انحصار ایالات متحده در دهه اول قرن 21 ادامه یافت اما از آن زمان تا کنون، بسیاری چیزها تغییر کرده است.

ائتلاف به رهبری روسیه، شیوه حاکمیت اینترنت تحت سلطه ایالات متحده را به چالش کشید و در نهایت، به دلیل افزایش فشار بین‌المللی در سال 2016، آمریکا، وظایف مرجع واگذاری اعداد در اینترنت (IANA) را به شرکت اینترنتی برای نام‌ها و اعداد واگذارشده (ICANN)که یک سازمان غیرانتفاعی با چند سهامدار است، سپرد.

چین و روسیه، کنترل فعالیت IANA توسط ایالات متحده را نقض حاکمیت خود می‌دانستند. در مجموع، 89 کشور از جمله روسیه، چین و ایران، با سلطه آمریکا مخالفت کردند.

اکثر کشورها برای تقویت بیشتر کنترل بر فضای سایبری خود، قوانین سایبری را برای جلوگیری از مداخله خارجی و حفاظت از حاکمیت خود اتخاذ کرده‌اند.

چین به طور موثر بر زیرساخت‌های اصلی خود، لایه میانی (نرم‌افزار) و داده‌های خود، با استفاده از آنچه «دیوار آتش بزرگ چین» نامیده می‌شود، کنترل کرده و فعالیت شهروندان خود را در فضای سایبری با کمک بازیگران خصوصی رصد می‌کند.

دیوار آتش بزرگ چین، از تکنیک‌هایی مانند مسدودسازی پروتکل اینترنت (IP)، مسمومیت DNS، خودسانسوری و اجرای دستی استفاده می‌کند. دولت و صاحبان پروژه، هزاران نفر را برای نظارت بر محتوای اشتراک‌گذاری‌شده توسط کاربران استخدام می‌کنند. نظارت به حدی پیشرفته است که پیام‌های توهین‌آمیز به دولت، قبل از پخش آن مسدود می‌شوند. همچنین اغلب محدودیت‌هایی برای ارسال مطالب مرتبط با مسائل خاص اعمال می‌شود.

گوگل یک موتور جستجوی پرکاربرد در سرتاسر جهان است که در کنار سایر اپلیکیشن‌ها و با کمک داده‌هایی که تولید می‌کند، می‌تواند پروفایل هر کاربر را نشان دهد.

بنابراین چین، گوگل را به همراه سایر برنامه‌های کاربردی متعلق به شرکت‌های چندملیتی غربی مانند توییتر، فیس‌بوک و واتس‌آپ، ممنوع کرده و نسخه‌های خاص بومی ‌مانند موتور جست‌وجوی «بایدو» (Baidu) و پیام‌رسان «وی‌چت» را به شهروندانش ارایه می‌کند.

اگرچه چین، شرکت‌های خصوصی متعددی مانند خرده‌فروش آنلاین یعنی علی‌بابا و غول سرگرمی‌و بازی‌های ویدئویی یعنی تنسنت را دارد اما حزب کمونیست چین، کنترل موثری بر آنها دارد. چین، کنترل خود را با این ادعا که غرب از فضای مجازی به عنوان ابزار نظارت بر جمعیت چین استفاده می‌کند، توجیه می‌کند. همچنین چین می‌ترسد تهدید ایدئولوژیک و سیاسی غرب، بی‌ثباتی ایجاد کرده و امنیت این کشور را تهدید کند. توجیه دیگر، امکان بهره‌برداری کشورهای رقیب از حجم زیادی از داده‌های تولیدشده توسط شهروندان چینی است.

به طور مشابه، روسیه دارای «Mail.ru» معادل جی‌میل (Gmail) و موتور جستجوی «یاندکس» (Yandex) است. این سیستم، مکانیسم‌های نظارتی را برای تنظیم بخش خصوصی مخابرات معرفی کرده است.

روسیه همچنین در حال کار روی ایجاد زیرساخت اینترنتی خود به نام Runet است که به دولت، قدرت بیشتری بر کنترل شهروندانش می‌دهد. قانون اینترنت مستقل روسیه در سال 2019 به اجرا درآمد و اینترنت روسیه را از سایر نقاط جهان قطع کرد.

این کشور، این اقدام را به عنوان یک اقدام امنیت ملی برای حفاظت از فضای سایبری خود توجیه کرده است.

برخی از دولت‌های دیگر نیز با گنجاندن فیلترهای محتوا و فهرست‌های بلاک، در حال توسعه شکل بسته اینترنت هستند. البته قدرت‌های غربی مانند ایالات متحده، فرانسه و بریتانیا نیز قوانین حفاظت از داده‌های خود را دارند اما جریان آزاد اطلاعات را محدود نمی‌کنند، مگر با محدودسازی محتوای حساس مانند پورنوگرافی کودکان.

در سال‌های اخیر، پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک و توییتر برای گسترش تبلیغات دروغین و تاثیرگذاری بر شهروندان در طول انتخابات، استفاده شده‌اند که چالش قابل‌ توجهی برای کشورهای لیبرال‌تر ایجاد کرده است.

  • پیامدهای حاکمیت سایبری: از استعمار تا امپریالیسم داده

حاکمیت سایبری پیامدهای مختلفی دارد، از تکه‌تکه شدن اینترنت تا نقض حقوق بشر. اینترنت برای ترویج جریان آزاد اطلاعات ایجاد شده اما حاکمیت سایبری برعکس عمل می‌کند.

محدودیت جریان اطلاعات همچنین می‌تواند کسب‌وکارهای جهانی را به دلیل عدم قابلیت همکاری که منجر به آن می‌شود، در معرض خطر قرار دهد. در عین حال، اختراعات و نوآوری‌ها در فناوری‌های مختلف مانند هوش مصنوعی، مخابرات، کلان‌داده‌ها (بیگ‌دیتا)، اینترنت اشیا و رایانش ابری، اهمیت داده‌ها را افزایش می‌دهند.

در حال حاضر، حفاظت از زیرساخت‌های حیاتی به بخشی از دستور کار امنیت ملی تبدیل می‌شود. این زیرساخت، سیستم‌های سلامت، لجستیک، صنایع، حمل‌ونقل، آموزش و فناوری اطلاعات را قادر می‌سازد و دسترسی به تمام داده‌ها را فراهم می‌کند.

در صورت عدم حمایت، برخی کشورها قادر خواهند بود از آسیب‌پذیری دیگران سوءاستفاده کنند و حاکمیت آنها را به خطر بیندازند. کنترل بر چنین داده‌هایی می‌تواند منجر به اشکال جدیدی از استعمار و امپریالیسم شود که معمولا به عنوان «استعمار داده» و «امپریالیسم داده» در عصر دیجیتال شناخته می‌شود.

دولت‌ها و بازیگران خصوصی می‌توانند از طریق نظارت بر فضای سایبری، کنترل جریان اطلاعات و قطع کردن اینترنت، از اختیارات خود فراتر رفته و حقوق بشر را نقض کنند. پیامدهای این اقدام گسترده است و به حقوق شهروندان مانند حریم خصوصی، آزادی بیان، دسترسی به اطلاعات، آزادی مطبوعات، آزادی عقیده، عدم تبعیض و برابری، آزادی اجتماعات، آزادی تشکل، روند قانونی و امنیت شخصی آسیب می‌رساند.

به عنوان مثال، دسترسی به داده‌های موقعیت جغرافیایی، می‌تواند بینش‌هایی را درباره افرادی که در اعتراضات شرکت کرده‌اند، ارایه دهد. علاوه بر این، بر اساس رفتار آنلاین کاربر، می‌توان گرایش جنسی، وابستگی سیاسی و اعتقادات مذهبی یک فرد را تعیین کرد.

در سال 2009، اویغورها، به عنوان یک جامعه اقلیت مسلمان در چین، به دنبال عدالت برای همکاران خود بودند که توسط حکومت چین کشته شدند. آنها با استفاده از فیس‌بوک و وبلاگ‌های اویغور زبان، تظاهراتی ترتیب دادند. به دنبال این حادثه، فیس‌بوک و توییتر در سراسر کشور، مسدود و اینترنت به مدت 10 ماه در منطقه قطع شد.

پس از این حادثه، دولت چین با کمک بخش خصوصی، اپلیکیشن مجهز به هوش مصنوعی مانند پلتفرم عملیات مشترک یکپارچه (Ijop) را برای نظارت بر فعالیت‌های روزانه مسلمانان اویغور توسعه داد. این پلتفرم، اطلاعاتی مانند رنگ پوست، ویژگی‌های صورت، دارایی‌های مالکیت، پرداخت‌ها و روابط شخصی را کسب می‌کرد و در صورت وجود فعالیت‌های مشکوک گزارش می‌داد. در صورتی که سیستم‌، هر شخصی را علامت‌گذاری کند، تحقیقات آغاز می‌شود. داده‌ها به صورت 7 در 24 (شبانه‌روزی)، برای انجام نظارت جمعی گردآوری می‌شود.

  • چالش مفهوم «حاکمیت» همچنان باقی است!

نتیجه اینکه حوزه سایبری در سال‌های آینده، حیاتی‌تر و یکپارچه‌تر از زندگی بشر خواهد شد.

با این حال، ابهام در تعریف «حاکمیت»، به عنوان یک چالش مهم باقی می‌ماند، حتی اگر کشورها، تدابیر حفاظتی را برای سرزمین‌های خود اتخاذ کنند.

پیچیدگی بیشتر چالش، آنجاست که کشورها، دیدگاه‌های متفاوتی درباره جریان آزاد اطلاعات دارند. دوگانگی کشورهایی که تلاش می‌کنند از داده‌های تولیدشده در قلمرو خود، با استفاده از قوانین حفاظت از داده‌ها محافظت کنند اما به طور همزمان، تمایل به بهره‌برداری از داده‌های سایر کشورها دارند، بر پیچیدگی این موضوع افزوده است.

این امر، یکی از دلایل اصلی عدم دستیابی کشورها به اجماع درباره موضوعات مرتبط با حوزه سایبری است. غرب به ترویج اینترنتِ باز ادامه می‌دهد، در حالی که کشورهایی مانند چین و روسیه از مدل بسته حمایت می‌کنند. این امر، منجر به پیامدهایی مانند تکه‌تکه شدن اینترنت و نقض حقوق اساسی مردم شده است.

  • facebook
  • googleplus
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *