سمیه مهدویپیام
کارشناسان آمریکایی میگویند ارتش ایالات متحده در معرض خطر عقب ماندن و شکست در جنگ سایبری است.
سایت taskandpurpos، در گزارشی به وضعیت مبهم نیروهای سایبری این کشور پرداخت و نوشت: ارتش آمریکا در جنگ سایبری با کمبود نیروی متخصص مواجه است؛ موضوعی که طبق هشدار کارشناسان امنیت ملی میتواند باعث شکست آمریکا از نظر توانایی و هوشمندی در مقابل رقبایی مانند چین، روسیه یا ایران شود که قادرند با سلاحهای سایبری به زیرساختهای نظامی و غیرنظامی ایالات متحده، آسیب جدی وارد کنند. از نگاه این کارشناسان، تنها راه حل ممکن برای این مشکل، ایجاد شاخه هفتم در ارتش، یعنی نیروی سایبری است.
- جنگ سایبری؛ ضرورت نیروی مستقل
در حال حاضر، حدود ۲۲۵ هزار نفر شامل نیروهای نظامی، کارمندان غیرنظامی و پیمانکاران در حوزههای سایبری در وزارت دفاع فعالیت میکنند. بیشتر آنها مسئول ساخت، راهاندازی، بهروزرسانی، نگهداری و انجام اقدامات امنیتی روزمره برای 4 میلیون رایانه و ۳۴ میلیارد آدرس آیپی هستند که شبکه بزرگ اطلاعاتی وزارت دفاع را تشکیل میدهد.
هریک از شاخههای نظامی، شبکههای اطلاعاتی خود را مدیریت و آنها را در برابر تهدیدات معمول سایبری، محافظت میکنند. همچنین این شاخهها، نیروهای سایبری را جذب میکنند، آموزش میدهند و آنها را به فرماندهی سایبری آمریکا یعنی سایبرکام (CYBERCOM) تحویل میدهند؛ همان فرماندهی عملیاتی که پشتیبانی سایبری برای نیروها در عملیات واقعی ارائه میکند.
در این میان، کمی همپوشانی بین وظایف سایبرکام و خدمات شاخههای نظامی وجود دارد، اما بهطور کلی، اگر عملیات تهاجمی یا تهدیدی که باید دفع شود، بسیار سنگین باشد، معمولاً مسئولیت آن با سایبرکام است. بااینحال، شاخههای نظامی، هماهنگی مشخصی در آموزش نیروهای سایبری ندارند. این امر بدین معناست نیروهای نظامی که با آموزشهای متفاوت برای یک شغل مشابه، وارد CYBERCOM میشوند، از اصطلاحات مختلف برای یک مفهوم واحد استفاده میکنند و رویکردهای اختصاصی شاخه خود را به فضای سایبری میآورند.
این وضعیت، مشکلساز است، زیرا نیروی مأموریت سایبری سایبرکام که حدود ۶ هزار نفر هستند و بهطور واقعی، عملیات سایبری انجام میدهند، بهگونهای طراحی شده که تیمها از شاخههای مختلف بتوانند جایگزین یکدیگر شوند و همان کار را انجام دهند. این موضوع، طبق گفته آدن ماگی، افسر سایبری بازنشسته ارتش که در سپتامبر درباره این موضوع، برای سایت «War on the Rocks» نوشت، اهمیت دارد.
سایبرکام، اغلب با فرماندهی عملیات ویژه آمریکا (SOCOM) مقایسه میشود، که عملیات ویژه واقعی را هدایت میکند و تنها فرماندهی عملیاتی دیگر است که مسئولیت راهنمایی شاخهها در آموزش واحدهای خود را برعهده دارد. عملیات ویژه، شامل حوزههای دریا، هوا، زمین و سایر موارد است، بنابراین منطقی است که شاخههای نظامی، انواع مختلف نیروهای عملیات ویژه را آموزش دهند و سپس مهارتهای منحصربهفردشان را به میدان بیاورند، اما سایبرکام، تنها بر حوزه سایبر تمرکز دارد. کارشناسان میگویند یک سرباز سایبری، باید همان مهارتهایی را داشته باشد که یک تفنگدار سایبری دارد.
همچنین SOCOM در مقایسه با CYBERCOM فعالتر بوده و به شاخههای نظامی میگوید که چهچیزی از آنها میخواهد و واقعاً آنچه برای انجام مأموریت خود نیازمند آن است، در اختیار دارد.
- نیروی سایبری؛ هزینهها و راهکارها
برخی اندیشکدهها معتقدند روش فعلی کارآمد نیست. مؤسسه رَند (RAND)، در ماه اوت، گزارشی منتشر کرد که نشان میدهد وزارت دفاع نمیتواند افراد مناسب برای مشاغل سایبری را جذب و حفظ کند و بسیاری از نیروهای سایبری، قبل از ورود به واحدهای عملیاتی، آموزش کافی ندیدهاند یا صلاحیت لازم را ندارند.
مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS) نیز اشاره کرد که برنامهریزی عملیاتی بین پنج شاخه نظامی تقسیم شده و هرکدام رویکرد خاص خود را دارند که همین امر، منجر به اتخاذ استراتژی ناهماهنگ میشود. در شرایطی که هکرهای چینی اطلاعات مهمی مانند طرحهای F-35 و دادههای شخصی حساس بیش از ۲۲ میلیون آمریکایی را سرقت کردهاند و در حالی که ایران و روسیه به شرکتهای دارویی، خطوط لوله نفت و تصفیهخانههای آب حمله کردهاند، این موضوع، نگرانکننده است.
در اینجا، یک نیروی سایبری تخصصی ممکن است کمک کند. در همین رابطه، مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی پیشنهاد کرد سایر شاخهها، شبکهها و سیستمهای خود را ایمن نگه دارند، در حالی که نیروی سایبری بر سازماندهی، آموزش و تجهیز نیروها برای مهارتهای تخصصی که سایبرکام و دیگر فرماندهیهای عملیاتی نیاز دارند، تمرکز کند تا بتوانند اطلاعات لازم را جمعآوری نمایند و اقدامات تهاجمی انجام دهند یا قابلیتهای دفاعی کلان را طراحی کنند.
این تمرکز باعث میشود نیروی سایبری جمعوجور باقی بماند. بنیاد دفاع از دموکراسیها نیز برآورد کرده این نیرو از ۱۰ هزار نفر آغاز میشود و به مرور زمان، گسترش مییابد. برای مقایسه، کوچکترین شاخه نظامی کنونی نیروی فضایی، حدود ۱۴ هزار نفر عضو دارد.
البته راهاندازی نیروی سایبری هزینههایی مانند موانع قانونی و بوروکراتیک برای ایجاد یک سازمان جدید، تعیین اینکه کدام واحدها منتقل شوند و کدام منتقل نشوند و سپس انتقال منابع از سایر شاخهها به این نیروی جدید دارد. همچنین احتمالاً برخی موازیکاریها بین وظایف نیروی سایبری و اقداماتی که شاخههای نظامی همچنان انجام میدهند، وجود خواهد داشت.
مؤسسه رند، گزینه میانه را توصیه میکند؛ یعنی سایبرکام، کنترل آموزش و تربیت پیشرفته در فضای سایبری را برعهده داشته باشد. این امر برخی از مشکلات اساسی سیستم فعلی را حل میکند و در عین حال، گزینه ایجاد نیروی سایبری جداگانه را حفظ میکند.
در مقابل، CSIS و بنیاد دفاع از دموکراسیها، ایجاد شاخه مستقل را توصیه میکنند. از نظر هزینه، آنها میگویند هزینه تأسیس نیروی سایبری، بسیار کمتر از هزینه شکست در یک جنگ سایبری است. درباره تکرار وظایف نیز معتقدند تقریباً هر شاخه نظامی، هواپیماهای خود را برای نیازهایش دارد، اما این دلیل نمیشود نیروی هوایی، که هدف اصلی آن تأمین امنیت آسمانهاست، وجود نداشته باشد.Top of Form




