بانکداری
بانکداری به طور چشمگیری در حال تغییر است و همه¬ی مدل¬های کسب و کار فعلی موشکافانه مورد بررسی قرار می¬گیرند.
از میان گرایشات رایج جهانی، دیجیتالیشدن مهمترین گرایش بوده و تازهواردان اخلالگر ممکن است به طور اساسی فضای رقابت را تغییر دهند. ما سه سناریوی بالقوه برای بانکداری آینده را شناسایی کرده و معتقدیم که بانکها اکنون بیش از هر زمان دیگر، نیاز به انتخاب یک مدل تجاری استراتژیک و مطابق با سناریوی غالب دارند. با توجه به این انتخابها، بانکها باید امروز اقدام کرده تا برای فردا آماده شوند.
تحولات دیجیتال نقش سنتی بانکها را به چالش میکشد
فنآوریهای جدید به طور اساسی مدل تجاری سنتی بانکی را تغییر میدهند. از نحوهی تعامل بانکها با مشتریان گرفته تا شیوهی بانکها در ادارهی دفتر کار خود و دفتر مرکزی، نوآوریهای فنآوری فرایندهای سنتی را در کل زنجیرهی ارزش به چالش میکشند.
چند نمونه از تحولات سرنوشت سازی که نشان میدهد چگونه بانکداری در آینده توسعه مییابد:
مبالغ پرداختی
ارزهای غیرمتمرکز، به عنوان مثال، استفاده از فناوری Blockchain و راهحلهای ارتباطی با سادهسازی فرآیندهای واسطه، گزینههای قانع کنندهای برای سیستمهای انتقال ارزش سنتی ارائه میدهند. به دلیل فشار رقابتی حاصل از این نوآوریها، آیندهی انتقال ارزش جهانیتر، شفافتر، سریعتر و ارزان تر خواهد بود. در مقابل، ادغام یکپارچهی معاملات پرداخت در فرآیند خرید (به عنوان مثالAmazon-1click یا Uber) نقاط ارتباطی بین ارائهدهندگان پرداخت و مشتریان را کاهش میدهد، و به این ترتیب، کار تمایز خود از مسابقه را برای ارائهدهندگان مالی را دشوارتر میکند.
سپردهها و وامها
پلتفرمهای وام جایگزین که از مدلهای همتا به همتا بهره میبرند، در حال تغییر ارزیابی اعتبار و تأمین سرمایه بوده و همچنین باعث کاهش گسترهی سپردهها و وامها میشوند. پلتفرمهایی مانند Lending Club ، Zopa و Lenddo از روشهای قضاوت جایگزین و فرایندهای خودکار ناب برای ارائهی وام به مشتریان گستردهتر و طبقهی جدیدی از فرصتهای سرمایه گذاری برای پس اندازکنندگان استفاده میکنند. در نهایت، این امر میزان وابستگی به بانکها را به عنوان واسطهی مالی کاهش میدهد. هم زمان، افزایش تقاضا برای راهحلهای بانکی انعطافپذیر و جایگزین، زمینه را برای ظهور بانکهای مجازی (به عنوان مثال، Fidor Bank) و ایجاد پیشرفتهای مشتریمداری که از رابطهی برنامهی استاندارد استفاده میکنند، برای مثال ارائه دهندگان تخصصی مانند Yodlee، فراهم میکند.
مدیریت سرمایهگذاری
تعدادی از اخلالگران، از خدمات مدیریت خودكار ثروت (به عنوان مثال، Wealthfront) گرفته تا پلتفرمهای معاملات اجتماعی، برای ارائهی گزینههای پیچیده و ارزان برای مدیران سنتی ثروت ظهور كردهاند. این راه حلها نیازهای گستردهتری را برای مشتریان تأمین میکنند و مشتریان را قادر میسازند تا کنترل بیشتری بر مدیریت ثروت خود داشته باشند. در عین حال، ارائه دهندگان جدید مانند Eco Financial Technology با سادهسازی برونسپاری فرآیند، منجر به بهبود سطح کارایی و کاهش مزیت مدیران بزرگتر ثروت از نظر مزایای مالی تولید انبوه میشوند.
تأمین ذخیرهی بازار
توسعهی ماشینهای هوشمندتر و سریعتر در زمینهی تجارت بر پایهی الگوریتم (به عنوان مثال، Palantir و SNTMNT) که در حال یادگیری پردازش اطلاعات غیر ساختاری مانند خبرها هستند، از نظر حجم، نوسان و گستره، پیامدهای غیر قابل پیشبینیای درتامین بازار خواهند داشت. پلتفرمهای اطلاعاتی جدید، مانند ClauseMatch، در حال بهبود اتصال و به اشتراک گذاری اطلاعات بین عناصر بازار هستند، و بازارها را به بازارهایی با نقدینگی، دسترسی و کارآیی بیشتری تبدیل میکنند.
جمع آوری سرمایه
با توجه به علاقهی روزافزون به استارتاپها و دموکراتیکسازی دیجیتال، پلتفرمهای بودجهی جایگزین، مانند Seedrs و دیگران ظهور کردهاند، دسترسی به منابع سرمایه را گسترش میدهند و به تعداد بیشتری از شرکتها و پروژهها بودجه میدهند، در حالی که سرمایهگذاران میتوانند نقش مستقلتری در تأمین سرمایه برای فرصتهای سرمایهگذاری داشته باشند. سیستم عاملهای جدید شرکتها را قادر میسازند تا مزایا را برای سرمایهگذاران (به عنوان مثال Crowdcube) شخصیسازی کنند.
با توجه به همهی این نوآوریهای دگرگونساز، روشن است که هر پنج عملکرد بانکی تحت تأثیر قرار خواهند گرفت و تغییر در بخش بانکی اجتنابناپذیر خواهد بود. اما پیامدها چیست؟
سه سناریوی احتمالی برای آیندهی بانکداری
به منظور خلاصهسازی تأثیر تحولات دیجیتال در هر یک از عملکردهای بانکی، الگوی بانکی یک مرحلهای سنتی حتی بیشتر فرسایش مییابد: پرداختها از بانکها مستقلتر میشوند، کاهش نقاط تماس مشتری و مهمتر کردن مشارکت با خرده فروشان؛ سپردهها و وامها به طور گستردهای در پلتفرمهای مختلف منتشر میشوند و تقاضا برای سپردهگذاری و سرمایهگذاری سنتی را کاهش می دهند؛ مدیریت سرمایهگذاری با اتوماسیون فرآیند و برون سپاری به طور فزایندهای وابسته به کالا خواهد شد؛ افزایش سرمایه، بیشتر مطابق با نیاز شرکتها و سرمایهگذاران برای افزایش سرمایه خواهد بود؛ و تامین بازار اتوماتیکتر میشود، نقش انسان را کاهش میدهد و شفافیت را بهبود میبخشد. تمایز از طریق نوآوری در محصول یا خدمات مشاورهای جامع شخصی که فراتر از خدمات خالص بانکی باشد، برای اطمینان از حفظ مشتری از هر زمان دیگری مهمتر خواهد شد.
با توجه به روند فعلی و بسته به روند مداوم رفتارهای جدید مشتریان، محیط نظارتی فعلی و آینده، قاطعیت رقبای نوآور جدید، مهارت و تمایل به انطباق با شرایط متغیر توسط بانکهای خاص، معتقدیم که سه سناریوی زیر برای آیندهی بانکداری میتواند تحقق یابد:
1. غلبه ی بانکها
تنظیم کنندهها، موانع ورود برای اخلال گران دیجیتال محور جدید را افزایش میدهند، که در این زمینه تا کنون مقررات کمی وجود داشته است و مشتریان همچنان تمایل دارند که رابطهی اصلی خود را با موسسات معتبر حفظ کنند، بنابراین بانکها موفق میشوند از مدل تجاری خود محافظت کنند. پیشنیاز این سناریو این است که بانکهای موجود همگام با انتظارات متغیر مشتری حرکت کرده و در پیشنهادهای جدید سرمایهگذاری کنند (از طریق توسعهی داخلی یا خریدهای داخلی).
2. نوسازی بانکها
اعتماد مشتریان به بازیگران جدید عرصهی بانکداری با پیشنهادات جذاب جلب میشود، زیرا برونسپاری فرایند ورود بایگران جدید بانکی را بدون زیرساختهای قابل توجه آسان میکند و بانکهای فعلی به دلیل عقب ماندن توسط سیستمهای قدیمی، موفق به استفاده از فنآوریهای جدید نمیشوند. بازیگران جدید بانکی با استفاده از ایدههای مالی، بانکهای مستقر را پشت سر میگذارند.
3. اکوسیستم بانکی
مشتریان ترجیح میدهند از خدمات متناسب استفاده کنند، بانکهای موجود قدرت شبکهها را دست کم میگیرند در حالی که انقلاب دیجیتال تا حد زیادی قوانین و مرزهای شناخته شده را نادیده میگیرد و شرکتهای متفرقه سهم قابل توجهی از بازار را در برخی از بخشهای بازار کسب میکنند. بدین ترتیب بانکها مالکیت انحصاری روابط مشتری خود را برای مجموعهی گستردهای از خدمات ("فروشگاه چندمنظوره") از دست میدهند. در عوض، بانکهای موفق خود را به پلتفرمهایی تبدیل میکنند که تواناییهای خود را به اکوسیستم گستردهای از ارائهدهندگان تخصصی ارائه میدهند.
به محض شناسایی و توصیف سناریوهای آینده، بانکها باید گزینههای استراتژیک خود را در برابر آنها آزمایش کنند. اولین و مهمترین امر این است که انتخاب مدلهای کسب و کار باید بازنگری و اصلاح شوند.
تفکیک زنجیرهی ارزش باعث تفکیک مدل کسب و کار میشود.
مشاور مورد اعتماد[1]
بانکهایی که "مشاور مورد اعتماد" را به عنوان مدل کاری خود انتخاب میکنند، بر بهرهبرداری از اقتصاد دامنه و به دستآوردن سهم بالایی از ثروت مشتری خود تمرکز خواهند کرد. ارزش پیشنهادی اصلی "مشاوران معتمد" ایجاد اعتماد مشتری و فراتر رفتن از خدمات مشاورهی معاملات و سرمایهگذاری خالص است. ما پیش بینی یک نمونه کالای معماری باز شامل محصولات اختصاصی و شخص ثالث را به عنوان پیششرط ارائهی معتبر خدمات مشاورهای متمرکز بر نیازهای مشتری ارائه میدهیم. علاوه بر این، بانک، "مشاور معتمد" خود را از طریق ارائهی خدمات متناسب با درک عمیق نیازهای مشتریان فراتر از مسائل مالی، متمایز میکند. گسترش پیشنهادات به خدمات با ارزش افزوده، مانند خدمات دربان، آموزش مالی یا کار یکپارچه با کارگزاران املاک و مستغلات، مشاوران امور مالی شرکتها و کارشناسان امور خیرخواهانه این بانکها را قادر میسازد روابط مشتری را تعمیق بخشند و وفاداری مشتری را افزایش دهند.
رهبری محصول[2]
"رهبران محصول" با توسعهی محصولات نوآورانهای که قادر به کنترل قیمتهای برتر هستند، خود را متمایز میکنند. ورود سریع به بازار که بانکها را قادر میسازد به سرعت سهم خود را در بازار به دست آورند، یک هدف اصلی برای "رهبران محصول" است که به آنها این امکان را میدهد که موقعیت بازار خود را حفظ کرده و از اولین مزیت حرکت خود استفاده کنند. نکتهی اصلی در پیشنهاد ارزش "رهبران محصول"، بینش برتر در مورد پیشرفتهای مهندسی فنآوری و مالی و توانایی تفسیر نیاز مشتری به محصولات جدید است. در حالی که اعتماد یک سرمایهی اصلی برای "مشاوران قابل اعتماد" است، اما "رهبران محصول" توسط مشتریان به دلیل کیفیت و عملکرد محصولاتشان ارزشگذاری میشوند.
قهرمان معامله[3]
بانکها به عنوان "قهرمان معاملات"، بر بهرهبرداری از مقیاس اقتصادی از طریق مشارکت با دیگر ارائهدهندگان (بانکی و غیر بانکی) تمرکز خواهند کرد. این مدل تجاری بر اساس یک پیشنهاد استاندارد با هزینهی کم برای مشتریان نهایی و اشخاص ثالث بنا شده است. ابزار دستیابی به صرفهی مقیاس اقتصادی، برچسب سفید زدن، عمل به عنوان یک تلفیق کنندهی معاملات و ارائهی خدمات نگهداری و سپردهگذاری است. ادغام در یک شبکهی گسترده به عنوان یک بانک کارگزار به "قهرمان معامله" امکان میدهد ارتباطی را ارائه دهد که بانکهای کوچکتر ممکن است به تنهایی قادر به حفظ آن نباشند. علاوه بر این، یک "قهرمان معامله" ممکن است فکر کند که میتواند از تفکیک زنجیرهی ارزش با تبدیل شدن به بستر بانکی برای تازه واردان غیر مجاز، بهره ببرد.
راهحلهای مدیریت شده[4]
بانکهایی که مدل تجاری "ارائه دهندهی راه حل مدیریت شده" را انتخاب میکنند، از طریق ارائهی راهحلهای خاص بانکی به سایر ارائه دهندگان، بر ایجاد مقیاس اقتصادی متمرکز میشوند. به طور خاص، پیشنهاد تخصصی آنها به بانکها و غیربانکها امکان میدهد زنجیرهی ارزش داخلی خود را از بین ببرند و قابلیت "ارائه دهندهی راه حل مدیریت شده" را تهیه کنند. در اینجا تمرکز بر تبدیل شدن به یک ارائه دهندهی راهحل است تا ارائه دهندهی خدمات منفرد. راهحلهای پیشنهادی ممکن است از بینش نظارتی، مشاورهی تخصصی سرمایه گذاری و همچنین فرایندهای غیر اصلی، مانند مشتری خود را بشناس (KYC)، مالیات و پرداختها را بشناسند.
بانک جهانی[5]
"بانکهای جهانی" برای دستیابی به سطوح کمهزینه و کارآیی کلی، باید در تمام خطوط تجاری خود مقیاس کسب کنند. بانکهایی که این مدل تجاری را انتخاب میکنند، یک محصول جامع را در چندین بخش صنعتی، از جمله خردهفروشی، بانکداری خصوصی، شرکتی و سرمایهگذاری و همچنین مدیریت دارایی ارائه میدهند. ارزش پیشنهادی اصلی آنها حفظ کنترل یکپارچه بر فرایندهای جلو به عقب است (حتی اگر چنین فرایندهایی به شکل برون سپاری باشند) و کاهش هوشمندانهی عمق زنجیرهی ارزش به 50 درصد. هدف این است که "بانکهای جهانی" انعطافپذیری بیشتری متناسب با نیازهای مشتری، به ویژه با ارائهی محصولات و خدمات پیشرفته، قابلیت استفاده از اهرم در بخشهای تجاری را فراهم کنند. اگر بانک بتواند پیچیدگی افزایش یافته را به طور کارآمد مدیریت کند، ترکیب متنوع کسب و کار آنها از نظر تئوری نوسانات درآمد را کاهش میدهد.
اگر بانک قادر به ایجاد یک تمایز استراتژیک برای مدیریت رابط بین مشتری، توسعهی محصول و پردازش معاملات باشد، این پنج مدل تجاری تا حدودی تصویری ایده آل ارائه میدهند و مدلهای ترکیبی ممکن است با مدلهای تجاری کاملاً آنلاین سازگاری داشته باشند.
کاری که امروز بانکها باید انجام دهند:
به منظور آمادهسازی برای آینده، بانکها باید تواناییهای خود را در مقایسه با سایر همتایان خود ارزیابی کرده و نقاط قوت و ضعف آنها را کاملاً ارزیابی کنند. در مرحلهی بعدی، درک عمیقی از تحولات و روندهای اخیر در صنعت مالی باید توسعه یافته و در سراسر سازمان به اشتراک گذاشته شود. عدم اطمینان فعلی حکم میکند که ما باید سناریوهای متفاوتی را برای آینده در نظر بگیریم، که باید بر اساس آنها، هر حوزهی کسب و کار ارزیابی شود. صرف نظر از اینکه سناریو تحقق مییابد یا خیر، بانکها باید آمادهی تغییرات ناگزیر و قریب الوقوع پیش روی صنعت شوند. زمان آن فرا رسیده است که در سطح هیئت مدیره، در مورد سناریوهای احتمالی و مناسبترین مدل کسب و کار در هر یک بحثهای صادقانه و آزادانهای انجام دهیم. پس از انتخاب مدلهای تجاری، میتوان گزینههای استراتژیک را بر اساس تجزیه و تحلیل SWOT که عدم قطعیت را تأیید میکند، بدست آورد. تغییرات لازم برای آمادهسازی جهت آینده، نیاز به توجه و تعهد کامل از بالادست دارد و اکنون باید این کار آغاز شود.
نکات:
· بانکداری در حال تغییر اساسی است.
· دیجیتالیسازی و ورودیهای جدید دگرگونساز، عامل اصلی تغییر هستند.
· به احتمال زیاد سه سناریو ظاهر میشود: 1) ادامهی سلطهی بانکهای سنتی ،2) دگرگونی بانکهای کمسودتر، انعطافپذیرتر و متمرکزتر، 3) ظهور یک اکوسیستم از ارائهدهندگان خدمات مالی
· این روندها تفکیک زنجیرهی ارزش را تسریع میکنند و بانکها را مجبور به انتخاب یکی از پنج مدل تجاری می کنند: 1) مشاور مورد اعتماد ، 2) رهبر محصول ، 3) قهرمان معاملات ، 4) ارائه دهندهی خدمات مدیریت شده و یا 5) بانک جهانی
· بانکها امروز باید تواناییهای اصلی خود و آرمانهای استراتژیک خود را درک کنند تا بتوانند برای فردا اقداماتی انجام دهند
دیدگاهها