داود صفی خانی
مسعود پزشکیان در آیین بزرگداشت روز دانشجو گفت: « بدترین کاری که الان در این مملکت ما با آن گرفتاریم، همین فیلترینگ هست. همیشه هم گفتیم اما اینکه چگونه باید حلش کنیم، حل کردنش مسئله است. اگر به دستور من بود همون اول دستور میدادیم حل شود، ما الان دستور دادیم آنهایی که اینترنت سفید دارند را سیاه کنند تا بفهمند آنهایی که اینترنت بدون فیلتر ندارند چه بلایی سرشان میآید.»
رییس جمهور همچنین در رابطه با اینکه عامل تورم دولت، بانکها و مجلس است هم مطالبی گفت. از جمله اینکه در بودجه دولت فقط 2 درصد رشد نسبت به سال قبل وجود دارد و همچون گذشته از لزوم رسیدن به زبان و نگاه مشترک برای حل مشکلات گفت.
اظهارات ایشان البته مطالب جدیدی محسوب نمیشود، جامعه ایرانی سالهاست که با این طیف مشکلات مواجه است، موضوع فیلترینگ و شرح آسیبهای آن دیگر به حدی گفته شده است که کمتر کسی پیدا میشود که ابعاد آن را نداند. یا موضوع آسیبهای تورم که منجر به شکافهای اجتماعی فراوانی میشود و شرح عوارض آن بر زیست مردم به شکلی کامل عجین و ملموس شده است.
اما اینکه هنوز بعد از مدتها به جای حل این مشکلات مدام شرح آنها از زبان رئیس جمهور بازگویی میشود، نگرانکننده و نشاندهنده مشکلات ساختاری در سپهر مدیریت کلان است. لذا نکته عجیبی است که رئیس جمهور به عنوان مدیر اجرایی کشور در این زمینه همراستای کارشناسان و تحلیلگران، فعالان و مردم از شرح مشکلات میگوید.
آنچه که مشخص است مسعود پزشکیان رئیس جمهور و نفر اول اجرایی کشور است و برخلاف باورها، بسیاری از مناسبات اجرایی در ید اختیارات ایشان است. لذا از این منظر عملگرایی لازم است.
عملگرایی، به زبان ساده، هنر تبدیل ایدهها به اقدامات عملی است. با این ویژگی به جای اینکه وقت زیادی را صرف فکر کردن یا تحلیلهای بیپایان کنیم، به تصمیمگیری سریع و اجرایی کردن آن میپردازیم. عملگرایی به معنای بهرهبرداری بهینه از زمان و منابع است تا سریعتر به اهداف خود دست یابیم.
عملگرایی و اقداممحور بودن به معنای تمرکز بر عمل و انجام وظایف بهصورت سریع و کارآمد است. افراد اقداممحور تمایل دارند بهجای تحلیل و بررسی بیشازحد یا انتظار برای شرایط ایدهآل، فوراً وارد عمل شوند. این رویکرد بر نتیجهگرایی و پیشرفت عملی تأکید دارد و به افراد کمک میکند که از بلاتکلیفی و سردرگمی اجتناب کنند.
عمگرا بودن معمولاً در مقابل تفکر بیشازحد (overthinking) قرار میگیرد. افراد اقداممحور بر شروع و اجرای کارها متمرکز هستند، در حالی که افرادی که بیشازحد فکر میکنند ممکن است درگیر جزئیات بیپایان شوند. اقداممحور بودن به معنای تصمیمگیری سریع و اصلاح مسیر در طول انجام کارها است، اما تفکر زیاد میتواند باعث کندی یا حتی توقف کامل شود.
با این تعاریف افراد عملگرا و اقدام محور دارای سه ویژگی اساسی زیر هستند:
- تمرکز بر اجرا:
تمایل دارند ایدهها و برنامهها را به سرعت به عمل تبدیل کنند و بهجای صرف زمان طولانی برای برنامهریزی، از شروع کردن نمیترسند. این افراد معتقدند «انجام دادن بهتر از کامل بودن است.» آنها همیشه بر نتیجه تمرکز دارند.
- پرهیز از تعلل:
اقداممحور بودن، به معنای اجتناب از بهانهگیری و تعویق است. این افراد باور دارند که حتی قدمهای کوچک به سوی هدف ارزشمند هستند. آنها توانایی تصمیمگیری سریع، ارزیابی سریع گزینهها و انتخاب بهترین مسیر را دارند.
- انعطافپذیری در مسیر:
افراد اقداممحور به جای منتظر ماندن برای شرایط ایدهآل، با امکانات موجود شروع میکنند و در طول مسیر تغییرات لازم را اعمال میکنند. بهجای متوقف شدن به دلیل مشکلات یا شکستها، آنها مداوم اقدام میکنند.
اینها ویژگیهای ذاتی مدیران عملگرا است. اما نکتهای که این بین وجود دارد اهمیت بعد زمانی اقدام و تصمیمات است، از این منظر مسعود پزشکیان بیش از اندازه درگیر تجزیه و تحلیل مشکلات است. حالآنکه تعلل به طور روشن منجر به اتلاف زمان و منابع میشود، به درگیر شدن مداوم در بحثهای نظری میانجامد، به شرح تکراری مسائل و مشکلات منجر میشود و مانعی برای اجرای اقدامات فوری و قاطع میشود.
رییس جمهور شاید نکته برجستهای که دارد، برخلاف پیرایههای رایج دیده شده، مسائل و مشکلات را پیوسته در سخنرانیهای بیان میکند. البته شاید این استراتژی برای کنترل فشار مطالبهگری از دولت چهاردهم باشد و به نوعی نشان دهند که ایشان و دولتش میراثدار مشکلات کنونی هستند. اما آنچه عیان است اهمیت بعد زمانی اقدامات است، چرا که با هر تاخیر و تعللی فارغ از چیستی و چرایی آن، نه تنها بار مشکلات کمتر نمیشود بلکه اهمیت زمانی اقدامات به حاشیه رفته و منابع هدر میرود.
در اهمیت ارزش زمان در اقدامات، جملهای کلیدی از پیتر دراکر همه ابعاد اهمیت آن را گوشزد و روشن میکند. او میگوید: «زمان کمیابترین منبع است و تا زمانی که آن مدیریت نشود هیچ چیز دیگری را نمیتوان مدیریت کرد.»
از این رو بهجای ماندن در مرحله تحلیل، باید فورا راه حلهای عملی را بکار گرفت و تنها در این صورت است که مشکلات حل میشود.
خوشبختانه در مدیوم عملیاتی هم تجربیات موفق بسیاری در دنیا برای کنترل تورم و حل مسائل مختلف وجود دارد. کافی است مسعود پزشکیان رویکردهای خود را همراستای عملگرایی متمرکز کند و به جای ماندن در تجزیه و تحلیل عمق مشکلات، فورا اقدامات عملیاتی را آغاز کند و اجازه ندهند که اقدامات عملیاتی درگیر فرسایش زمانی و مصحلتسنجیهای رایج شود.
متن حاضر را باید با جمله دیگری از پیتر دراکر، از برجستهترین نظریهپردازان مدیریت به پایان برد که میگوید: «هر بار کسب و کار موفقی را دیدید، بدانید کسی یک بار در زندگیاش یک تصمیم شجاعانه گرفته است.»




