عباس پورخصالیان – این یادداشت به مناسبت هفتۀ بزرگداشت معلولان، دربارۀ استفادۀ بهینه از بودجۀ USO وزارت ارتباطات و امکانات نوآوریهای فناوری اطلاعات برای کسانی است که جدیداً به آنها “دگرتوانان” میگویند.
توضیح این که:
- اصطلاحِ Differently Able Persons در زبان انگلیسی واقعاً بدیع است. پیش از نوآوری اصطلاحِ Differently Able Persons، در ادبیات زبان انگلیسی دو واژۀ handicapped ( به معنی “معلول” یعنی کسی که دارای محدودیتی معین است) و disabled (به معنی “ناتوان” یعنی کسی که دارای نارسایی در ایفای نقش در زندگی روزمره است) به کار میرفت.
- ساختنِ معادلی فارسی برای Differently Able Persons نیز مشکل است. در این یادداشت، معادلِ “دگرتوانان” پیشنهاد شده است.
- سوم دسامبر هر سال، برابر با 12 آبان، روزجهانی کسانی است که عنوانِ رسمی، سنتی و قانونی شان در کشور: معلول است. ولی میتوان به ایشان “توان یابان” یا “دگرتوانان” هم گفت. به خدمت گرفتن این اصطلاحات جدید، از روی تفنن نیست بلکه به لحاظ رعایت حقوق شهروندی مدرن است.
از سال 1378 که “انجمن حمایت از کودکان و نوجوانان توان یاب” به عنوان یک سازمان مردم نهاد در ایران به ثبت رسید، حقوق دانان و زبان شناسان بسیاری را میشناسم که امیدوار بودند که به مرور زمان از نوواژۀ “توان یاب” بجای اصطلاح تحقیر و تبعیض آمیزِ “معلول” استفاده شود، ولی این چنین نشد و نوآوری واژگانی مذکور در تدوین متن «قانون حمایت از حقوق معلولان» بی اثر بود؛ قانونی که در جلسۀ علنی روز یکشنبه بیستم اسفند ماه 1396 مجلس شورای اسلامیتصویب شد؛ در تاریخ ۱۳۹۷/۱/۲۲ به تأیید شورای نگهبان رسید و طی نامۀ شمارۀ ۳۱/۵۷۲۶ مورخ ۱۳۹۷/۲/۱ مجلس شورای اسلامی از سوی رییس دولت دوازدهم در روز ۱۳۹۷/۲/۸ ابلاع شد.
به مناسبت روز جهانی معلولان، از 12 آبان 1401 تا شش روز بعد، مجریان شبکههای مختلف صدا و سیما به منظور بزرگداشت هفتۀ معلولان و اطلاع رسانی عمومی، با مدیران دولتی به مصاحبه میپرداختند و از پیشرفتهای جمهوری اسلامی در اجرای «قانون حمایت از حقوق معلولان» میپرسیدند و پاسخ میشنیدند. عمدۀ پرسشها نیز در رابطه با بند (ث) مادۀ 1 و مادۀ 2 قانون مذکور بود.
- بر اساس بند (ث) مادۀ 1 متن «قانون حمایت از حقوق معلولان»: «دسترسپذیری اقداماتی است که با هدف ایجاد محیط بدون مانع و قابل دسترس جهت مشارکت افراد دارای معلولیت در همه حوزههای زندگی و فراهم آوردن فرصت برابر برای آنها در برخورداری از امکانات زندگی اجتماعی، همانند سایر افراد، انجام میشود. دسترسی شامل: سامانه (سیستم) حمل و نقل، محیط فیزیکی، اطلاعات، آموزش و پرورش، فناوری (تکنولوژی)، اشتغال، منابع مناسب ارتباطی و رسانهای میباشد.»
- و براساس فصل 2 ذیل عنوان «مناسبسازی، دسترسپذیری و تردد و تحرک» و مادۀ ۲ همین قانون: «کلیۀ وزارتخانهها، سازمانها، مؤسسات و شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی و انقلابی موظفند در طراحی، تولید و احداث ساختمانها و اماکن عمومیو معابر و وسایل خدماتی به نحوی عمل کنند که امکان دسترسی و بهره مندی از آنها برای افراد دارای معلولیت همچون سایر افراد فراهم شود.»
- ضمناً در تبصرۀ مربوط به مادۀ 2 ذکر شده است که « وزارتخانهها، سازمانها، مؤسسات و شرکتهای دولتی و نهادهای عمومیو انقلابی موظف اند جهت دسترسی و بهره مندی افراد دارای معلولیت، ساختمانها و اماکن عمومی، ورزشی و تفریحی، معابر و وسایل خدماتی موجود را در چهارچوب بودجۀ مصوب سالانۀ خود مناسب سازی کنند.»
بدیهی است که نخستین معنی “دسترس پذیری” یا “قابلیت دسترسی”، مفهوم فیزیکی آن به معنی “به دست آوردنِ” چیزی است. [یاددارم، حدود سی سال پیش، زمانی که تازه پیام صوتیِ «مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد» در ارتباطات موبایل باب شده بود و هنگام تماس ناموفق برای تماس گیرنده ارسال میشد؛ روزی مدیری را دیدم دو گوشی موبایل در دست داشت و بازی کنان، از یکی به دومیزنگ میزد و همین که پیامِ صوتیِ «مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد» به گوشش میرسید، گوشی دوم را بلند میکرد و با خنده میگفت: «دروغ چرا! مشترک مورد نظر در دسترس است!» و چند بار همین بازی را تکرار میکرد.]
اما منظور از “قابلیت دسترسی” در ارتباطات اینترنتی، چهار دستۀ اصلی از دسترسی پذیری است که حروف اول انها به انگلیسی سرواژۀ POUR را میسازند: 1) قابل دریافت (Perceivable) ، 2) قابل بهره برداری (Operable)، 3) فهم پذیر (Understandable) و 4) قوی یا متقن (Robust).
برای مثال: یک محتوای وب هنگامیقابل دسترسی است که برای کاربر قابل دریافت، قابل بهره برداری، فهم پذیر و قوی و متقن باشد.
مجریان صدا و سیما بر اساس درک فیزیکی خود از دسترس پذیری به سراغ مدیران شهرسازی و بهزیستی رفتند ولی به وزیر ارتباطات مراجعه نکردند.
به این ترتیب، سهم وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در به خدمت گرفتن بودجۀ اختصاص یافته به USO و نقش این وزارتخانه در استفادۀ بهینه از High Tech برای رفاه حال “دگرتوانان” (Differently Able Persons) مورد پرسش قرار نگرفت.
هدف از تعیین این روز، ارتقاء اذهان عمومیمدیران دولتی دربارۀ مسائل مربوط به محدودیتهایهای مختلف توان یابان و افزایش آگاهی ایشان در بارۀ امکاناتی مادی و فنی است که برای توانمندسازی معلولان میبایست به خدمت گرفته شوند.
از لحاظ تاریخی، ابتدا، مجمع عمومیسازمان ملل متحد سال ۱۹۸۱ میلادی را سال جهانی معلولان اعلام کرد. سپس فاصلۀ سالهای ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۲ میلادی را دهۀ جهانی معلولان معرفی کرد تا کشورهای عضو سازمان ملل بکوشند کیفیت زندگی معلولان را ارتقاء ببخشند و ایشان را فعالانه در زندگی اجتماعی و گسترش و پیشرفت ادغام کنند.
سپس، شعار سال ۱۹۹۹ روز جهانی معلولان عبارت بود از: ایجاد امکان دسترسی برای همۀ انسانها در هزارۀ جدید! از آنجمله، بیش از 15 درصد از جمعیت جهان امروز، یعنی حدود یک میلیارد نفر که به دلیل نقص در سیستم روحی/روانی/ مغزی/ جسمیو حسی از معلولیت رنج میبرند [رجوع شود به: https://www.timotion.com/en/news-and-articles/high-tech-electric-equipment-for-people-with-disabilities].
در حالی که اغلب معلولان در کشورهای پیشرفته در رفاه نسبی و برخوردار از حقوق برابر با دیگران شهروندان زندگی میکنند، بسیاری از معلولان و خانوادههای ایشان در کشورهای کمتر توسعه یافته به دلیل موانع ظاهری و یا اجتماعی با محدودیتهایی بزرگ در زندگی خود دست به گریبانند.
اصل پذیرفته شده در جوامع مدرن احترام گذاشتن به توان یابان بجای ابراز ترحم نسبت به ایشان است.
تفاوت این دو نوع رفتار در این است که احترام، زمینه ساز همترازی میان افراد است؛ اما ترحم، ناهمترازی را دامن میزند.
من قبلاً در یکی دو یادداشت متذکر شده بودم که لازمۀ پیشرفت اقتصادی توأم با عدالت، اجرای برنامههای Universality (تحقق برنامههای USO و UAO توسط همۀ دستگاههای دولتی از آنجمله وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات برای توانیابان، حاشیه نشینان شهری، سالمندان و همۀ روستائیان و محرومان پراکنده در اقصی نقاط کشور) است؛ و البته به اشاره بیان کرده ام که برنامههای Universality ، فراموش شده و گمشدۀ اغلب دستگاههای دولتی ما هستند.
متأسفانه مدیران وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بیش از 30 سال است که همیافت جامعِ Universality و مفهوم برنامههای USO و UAO برای اجرای عدالت ارتباطی را به درستی درنیافته اند زیرا فکر میکنند که معنی این مفاهیم، صرفاً ایجاد دسترسی برای روستائیان است.
البته همین درک محدود از USO شامل حال مناظق وسیعی از روستاهای کشور به ویژه در بلوچستان نشده است.
به وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات باید یادآور شد که:
جمعیت “دگرتوانان” یا “توان یابان” ایران امروز که بیش از 10 میلیون نفر از شهروندان این مرز و بوم را تشکیل میدهند، منتظر اجرای عدالت ارتباطیاند!