آسیه فروردین
نسل آلفا، حتی با وجود ممنوعیتها، بالاخره راهی برای ارتباط آنلاین با یکدیگر پیدا میکند و این امر به پلتفرمها و بزرگترها بستگی دارد که اینترنت امنتری فراهم کنند.
آنا اسپارگو رایان که خود یک مادر استرالیایی و استراتژیست شبکههای اجتماعی است، در گزارشی در «گاردین» با توصیف ایجاد محدودیتهای آنلاین برای کودکان در برخی کشورها از نگاه والدین و متخصصان مسائل اجتماعی، این موضوع را چندان موثر نمیداند و از این منظر، معتقد است ممنوعیت شبکههای اجتماعی، موجب مصونیت نوجوانان نمیشود و باید فضاهای بهتر برای فرزندان ایجاد کرد نه اینکه فضای آنلاین را حذف کرد.
- آنلاین و آفلاین: از گذشته تا کنون
سالهای قبل، جلوی مانیتور CRT بزرگی نشسته و منتظر میماندم تا مودم ۱۴۴۰۰ بیتیام اتصال برقرار کند. برای چندین ساعت با دوستانم از طریق چت، صحبت میکردم (آنلاین). وقتی کارم تمام میشد، بلند میشدم، از اتاق خارج میشدم و با گربههایم وقت میگذراندم (آفلاین).
تمایز بین آنلاین و آفلاین، از آن زمان تاکنون، بسیار تغییر کرده است. روابط از لایو ژورنال به زندگی واقعی منتقل شدهاند. ما مجبور شدیم برای کار از ایمیل استفاده کنیم. بانکها شعب فیزیکی خود را بستهاند و به اپلیکیشنها روی آوردند. به تدریج و به طور حتم، «زندگی آنلاین» ما به زندگی امروزی تبدیل شده است.
اکنون جامعه، دو جهان را دربر گرفته است؛ با همان افراد خاص که در پارکهای سگها و گروههای فیسبوک محله جمع میشوند.
دولت و ایالتهای استرالیا اخیرا سادهلوحی نسبتا تکاندهنده در این زمینه نشان دادهاند. آنها نگران آسیبپذیری جوانان در برابر «محتوای مضر» هستند. این محتوا ممکن است همهچیز از خشونت و قمار تا سخنان نفرتآمیز و ویدئوهای روسای جمهور سابق آمریکا را شامل شود.
راهکار پیشنهادی این است که به سادگی، «آنلاین» بودن را از جوانان، حذف و اینگونه از آنها محافظت کنند.
من یک والد و استراتژیست شبکههای اجتماعی هستم که از دهه 1990 با اینترنت، زندگی خود را به خطر انداختهام. فرزندان من به شدت آنلاین هستند و از این بابت هم احساس افتخار میکنم و هم وحشتزدهام.
اول از همه باید بدانیم که در هر سطحی، طرح این موضوع، بیمورد است. نوجوانان از ممنوعیت شبکههای اجتماعی عبور خواهند کرد.
از سوی دیگر بخش بزرگی از والدین آنها، فاقد سواد فنی هستند و حتی نمیدانند فرزندان آنها با دستگاهها یا ابزارهایشان چه میکنند. از این جهت ممنوعیت، تنها یک راهحل گذراست. ما خود در ایام نوجوانی از پنجره بیرون میرفتیم تا به جایی که میخواستیم برویم و اکنون نیز نسل آلفا باVPN ، به هر چه میخواهد میرسد. لذا پرسش اینجاست که چه کسی میخواهد آنها را متوقف کند؟ شما؟ من یا کریس مینز که هر شب بعد از شام به خانهها سر میزند؟!
- ممنوعیت آنلاین، خوب یا بد؟
بیایید فرض کنیم ممنوعیت کامل آنلاین، امکانپذیر است اما سوال من از این دولتها این است: چرا از نوجوانان متنفر هستید؟ بچهها خودشان خیلی کمتر از والدینشان نگران موضوع شکاف نسلی هستند. در این شرایط، نکات غیرقابل انکار مانند این جملات: «بچهها این روزها همواره روی گوشیشان متمرکز هستند، مهارتهای عملی ندارند، به بزرگترها بیاحترامی میکنند» وجود دارد. درباره مدت زمانی که بچهها در شبکههای اجتماعی میگذرانند، نگرانی زیادی مطرح است اما واقعا پشتوانه علمی قوی ندارد.
البته در اینجا، مشکلاتی وجود دارد که نیازمند نگرانی واقعی است. بچهها از طریق مشاهده محتوای افراطی، رادیکال میشوند.
آنها از طریق پلتفرمهای اجتماعی به راحتی به محتوای غیراخلاقی، نادرست، قمار و … دسترسی دارند. همچنین برخی پلتفرمها، پاتوق شکارچیان هستند. نسل زد، اغلب، مهارتهای ایمنی اینترنت را به همان شکلی که ما یاد گرفتیم (از طریق ویدئوهای ترسناک گربههای کارتونی که به داخل لپتاپها کشیده میشوند)، یاد نگرفتهاند. مزاحمت سایبری، رایج است و به طور ناشناس از مجرمان محافظت میکند.
بیایید این موضوع را بررسی کنیم. استرالیا در سال ۱۹۹۵، قوانین ضدمزاحمت آنلاین را تصویب کرد، قبل از اینکه بیشتر ما حتی اینترنت داشته باشیم. در تمام این مدت، استفاده از اینترنت برای تهدید، آزار، تعقیب، ترساندن یا بدنام کردن دیگران، غیرقانونی بوده است، مانند ممنوعیت رفتارهایی که افراد با درجات مختلفی از پیامدها، آن را انجام میدهند.
با این همه، پلتفرمها اقدامات محدودی برای توقف این وضعیت بهکار میگیرند.
در سال ۲۰۲۲، یک مادر در آمریکا از متا و اسنپچت به دلیل «عدم حفاظت و تدبیر کافی» شکایت کرد. به عقیده ِوی، این موضوع، منجر به خودکشی دختر ۱۱ سالهاش شد.
همین امر، بیانگر پایههای مسئلهساز شبکههای اجتماعی است: مشابه افرادی مانند من که برای دوستیابی، آنلاین میشوند یا افراد بدجنس که درباره دخترانی که آنها را دوست ندارند، شایعه درست میکنند. این پلتفرمها، پویایی فرهنگی را تعیین میکنند و با آن مواجه میشوند. نحوه استفاده از شبکههای اجتماعی، به سرعت توسط استفادهکنندگان بازسازی میشود، زیرا آنها عملکرد خود را با گویش و شیوه خاص شبکههای اجتماعی خود سازگار میکنند.
متاسفانه پلتفرمها، تعهد کمی برای رفع این مشکل دارند. برای مثال، از زمان خرید و سپس بازسازی شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) توسط ایلان ماسک در سال ۲۰۲۲، اسپمباتها آن را تصاحب کردهاند. اکنون محتوای بزرگسالانه کمتری در فروشگاههای مربوط به بزرگسالان وجود دارد. در برخی موارد، پلتفرمها آن را تشویق میکنند. برای مثال، تحقیقات نشان میدهد الگوریتم یوتیوب، ایدههای افراطی را با ترویج ویدئوها از «کانالهای مشکلدار» تقویت میکند. در اینجا، مشکل، سن کاربران نیست، بلکه ارائه عمدی محتوای مضر توسط پلتفرمها و ناتوانی دولتها در پاسخگویی به آنهاست.
یک پیچیدگی مهم دیگر نیز وجود دارد. مکانهای زیادی هستند که جوانان میتوانند به صورت آنلاین جمع شوند مانند سرورهای دیسکورد، گروههای واتساپ، اجتماعات فنفیک و فرومهای قاتل خونآشام. اینترنت هنوز هم جایی برای افرادی با علایق مشترک است که درباره آن صحبت کنند، اجتماع خاصی پیدا کنند و آن را پرورش دهند (حتی اگر برخی از آنها کمی عجیب باشند.)
هنوز نگرانی خود را برای فرزندانم ذکر نکردهام. حقیقت این است که نگرانی زیادی ندارم. بررسی منتشرشده در Conversation نشان داد در حالی که بچهها و والدین فکر میکنند محدودیتهای سنی میتواند اینترنت را ایمنتر کند، جوانان آن را بیشتر به نفع بزرگسالان میبینند. البته قشر جلویی مغز کودکان، هنوز کاملا رشد نکرده است. با این حال، آنچه اینترنت، همیشه انجام داده این است که به بچهها اختیار داده است.
- عدم درک دولتها
به عنوان یک بزرگسال، مطمئن شدهام تا حدممکن درباره تهدیدهای آنلاین آموزش دیدهام. من به فرزندانم یاد دادهام چگونه کلاهبرداری را تشخیص دهند و درباره مضرات محتواهای غیراخلاقی هم به آنها هشدار دادهام. از آنها خواستهام آدرس خود را با کسی به اشتراک نگذارند. آنها با این وضعیت بزرگ شدهاند. خودم هم با آن بزرگ شدهام. همانطور که ملینیالها یا «نسل هزاره»، ۴۰ ساله هستند، شبکههای اجتماعی نیز دهههاست که وجود دارند.
ممنوعیت کلی فضای آنلاین توسط دولت، این موضوع را درک نمیکند. دولت، کودکانی را که در خانههایی زندگی میکنند که برخی موضوعات در آنها، شرمآور است یا کسانی که از خشونت خانگی فرار میکنند یا کسانی که به سادگی تنها هستند، نمیبیند.
«آنلاین» و «آفلاین» دو مکان متفاوت نیستند. آنچه به کودکانمان یاد میدهیم و درباره آنها یاد میگیریم، در این وضعیت مهآلود و مبهم که دیجیتال و آنالوگ در هم تنیدهاند، در نحوه رفتار آنها در هر موقعیتی، کاربرد دارد.
فرزندان ما برای ایمنی خود، به ما وابستهاند، نه با از بین بردن فضاهایشان، بلکه با ایجاد فضاهای بهتر.