3 درس آموخته‌ از رویکرد چین به هوش مصنوعی

 

سعید میرشاهی

هوش مصنوعی در همه‌جا وجود دارد و آماده است تا نحوه کار و بازی ما، چگونگی یادگیری و مراقبت از ما را تغییر دهد. هوش مصنوعی از مهمانداری، بهداشت و درمان تا سرگرمی و آموزش، در حال دگرگونی دنیای ماست.

به گزارش Theconversation، این تکنولوژی در نقاط مختلف جهان با سرعت‌های متفاوت در حال توسعه است.

به نظر می‌رسد در غرب، تمایل به رسیدن به کمال وجود دارد؛ به‌گونه‌ای که شرکت‌ها، قبل از اینکه سیستم‌ هوش مصنوعی را پیاده‌سازی کنند، وقت خود را صرف بهبودی آن می‌کنند اما چین مسیری عملی را اتخاذ کرده که در آن سرعت و انطباق، بر اجرای بی‌نقص اولویت دارد.

ظاهرا شرکت‌های چینی، بیشتر مایل به پذیرش ریسک‌ها، قبول محدودیت‌های فعلی هوش مصنوعی و مشاهده نتایج آن هستند از این رو به نظر می‌رسد تمایل چین برای تبدیل شدن به پیشتاز جهانی در توسعه هوش مصنوعی، بیشتر است. در ادامه، سه درس مهم که غرب، می‌تواند از استراتژی اقتصادی چین در زمینه هوش مصنوعی بیاموزد، ارائه شده است.

  1. نواقص را بپذیرید

بسیاری از شرکت‌های چینی به ذهنیت «کافی است»، در قبال هوش مصنوعی روی آورده‌اند و از آن استفاده می‌کنند؛ حتی زمانی که این تکنولوژی کاملا توسعه نیافته است. هرچند این موضوع، خطراتی به همراه دارد اما یادگیری سریع را تشویق می‌کند.

برای مثال، در سال ۲۰۱۶، «هایدی‌لاو» (Haidilao)، یک رستوران زنجیره‌ای محبوب چینی، سیستم هوش مصنوعی «شیائومِی» را معرفی کرد که به مشتریان در زمینه تماس برای رزرو کمک می‌کرد.

در حالی که شیائومِی، پیچیده‌ترین سیستم هوش مصنوعی نیست (و فقط سوالات مربوط به رزرو را درک می‌کند) اما موثر است و روزانه بیش از 50 هزار تعامل با مشتری را با دقت ۹۰ درصد مدیریت می‌کند. این سیستم، بی‌نقص نیست اما خدمات ارزشمندی به کسب‌وکارها ارائه می‌دهد و ثابت می‌کند هوش مصنوعی برای اثرگذاری وسیع، نیاز به بی‌نقص بودن ندارد.

  1. عمل‌گرایی را در اولویت قرار دهید

تفاوت کلیدی بین استراتژی‌های هوش مصنوعی در چین و غرب، تمرکز بر کاربردهای عملی و حل مسئله است. در بسیاری از صنایع غربی، هوش مصنوعی اغلب با فناوری‌های پیشرفته‌ مانند جراحی با کمک ربات یا الگوریتم‌های پیچیده پیش‌بینی، مرتبط است. هرچند این پیشرفت‌ها هیجان‌انگیز هستند اما همیشه تاثیر فوری ندارند. در مقابل، چین با به‌کارگیری هوش مصنوعی برای حل نیازهای اساسی‌تر، گام‌های قابل توجهی برداشته است.

در چین، برخی بیمارستان‌ها از هوش مصنوعی برای کمک به کارهای روتین اما بسیار مهم، استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، در آوریل ۲۰۲۴، بیمارستان اتحادیه ووهان یک سرویس هوش مصنوعی برای بیماران معرفی کرد که به نوعی نقش پرستار تریاژ را برای بیماران از طریق یک اپلیکیشن پیام‌رسان ایفا می‌کرد.

با این سرویس، از بیماران درباره علائم و تاریخچه پزشکی آنها سوال می‌شود. سپس هوش مصنوعی، شدت نیازهای آنها را ارزیابی کرده و نوبت‌ها را بر اساس فوریت و منابع پزشکی موجود در آن زمان اولویت‌بندی می‌کند. سپس نتایج به یک پزشک انسانی منتقل می‌شود که تصمیم نهایی را درباره مراحل بعدی می‌گیرد.

این سیستم با کمک به اطمینان‌بخشی به افرادی که به خدمات بحرانی‌تری نیاز دارند، ابتدا دیده می‌شوند، نقش مهمی در بهبود کارآیی و کاهش زمان انتظار بیماران برای مراقبت پزشکی ایفا می‌کند. این فناوری، پیچیده‌ترین نیست اما طبق گزارش‌ها، در ماه اول، استفاده از آن در کلینیک پستان بیمارستان، برای بیش از ۳۰۰ بیمار، زمان مشاوره اضافی فراهم کرده است. نکته قابل توجه اینکه 70 درصد از این بیماران، نیاز فوری به جراحی داشتند.

  1. از اشتباهات بیاموزید

پذیرش سریع هوش مصنوعی در چین، بدون چالش‌ نبوده اما شکست‌ها به عنوان تجربیات یادگیری حیاتی عمل می‌کنند.
یکی از داستان‌های هشداردهنده برای پیاده‌سازی هوش مصنوعی به چین تعلق ندارد، بلکه به ژاپن مربوط می‌شود. وقتی هتل هِن‌نا (Henn na Hotel) در ناگازاکی، به عنوان اولین هتل دنیا با کارمندان رباتی معرفی شد، توجه زیادی به مفهوم آینده‌نگرانه جلب کرد اما به زودی از انتظارات کوتاه آمد.

«چوری»، ربات دستیار اتاق هتل، اغلب درخواست‌های مهمانان را به اشتباه درک می‌کرد و این موضوع، باعث سردرگمی می‌شد. گزارش شده یکی از مهمانان، بارها به دلیل اینکه ربات اتاقش، صدای خروپف او را به عنوان سوال اشتباه، درک کرده بود، بیدار شده است!

در مقابل، بسیاری از هتل‌های چینی رویکرد متعادل‌تری اتخاذ کرده و به راه‌حل‌های رباتیکی ساده‌تر اما بسیار موثرتر روی آورده‌اند.

ربات‌های تحویل غذا، اکنون در زنجیره‌های هتل کشور رایج هستند. آنها در حالی که پیچیدگی زیادی ندارند اما با حرکت خودکار در راهروها و آسانسورها مهارت دارند و غذاها را به مهمانان می‌رسانند. شرکت‌های چینی با تمرکز بر مشکلات خاص و تاثیرگذاری بالا، به ‌طور موفقیت‌آمیزی، هوش مصنوعی را طوری ادغام کرده‌اند که اختلالات را به حداقل و سودمندی را به حداکثر می‌رساند.

زنجیره رستوران چینی که قبلا به آن اشاره شد، نمونه دیگری از این رویکرد است. پس از موفقیت چت‌بات، هایدی‌لاو رستوران‌های هوشمندی را معرفی کرد که با بازوهای رباتیک و سیستم‌های تحویل غذا به طور خودکار تجهیز شده بودند.

با وجود نوآورانه بودن، این فناوری، در ساعات اوج با مشکلاتی مواجه شد و از نظر شخصی‌سازی که بسیاری از مشتریان برای آن ارزش قائل بودند، کاستی داشت. با این حال، هایدی‌لاو به جای اینکه پروژه را رها کند، به تنظیم و بهبود استفاده از هوش مصنوعی ادامه داد. این رستوران زنجیره‌ای به جای اینکه مدل کاملا خودکار رستوران را اتخاذ کند، رویکرد هیبریدی را انتخاب و اتوماسیون را با کارکنان انسانی ترکیب کرد تا تجربه غذا خوردن را ارتقا دهد.

این انعطاف‌پذیری در مواجهه با شکست‌ها، بیانگر تمایل اساسی به تغییر مسیر و انطباق در مواقعی است که امور، طبق برنامه پیش نمی‌رود. به طور کلی، رویکرد عملی چین به هوش مصنوعی، به این کشور اجازه داده در بسیاری زمینه‌ها پیشتاز باشد؛ حتی در حالی که از نظر پیچیدگی فناورانه، از غرب عقب‌تر است. این موضوع، ناشی از تمایل به پذیرش نواقص هوش مصنوعی و سپس انطباق در صورت لزوم است.

آنجا که سرعت و انطباق، حیاتی است، شرکت‌ها نمی‌توانند منتظر راه‌حل‌های کامل بمانند. با پذیرش نواقص هوش مصنوعی، تمرکز بر کاربردهای عملی و بازخورد دنیای واقعی، شرکت‌های چینی، ارزش اقتصادی هوش مصنوعی را به روشی پیش برده‌اند که دیگران به خاطر ترس، شجاعت لازم برای تقلید از آن را ندارند.

نوشته های مرتبط

اخبار روز