عصر ارتباط – عباس پورخصالیان – با عرض تسلیت به خانوادههای عزادار و آرزوی سلامت برای مجروحین و با درود فراوان به روان پاک درگذشتگان فاجعه متروپُل آبادان ، این رویداد غمبار پیامهای بسیاری را به گوش طیف گستردهای از بازماندگان این فاجعه مهندسی/مدیریتی میرساند که من در این یادداشت تنها به پیشِ پاافتادهترین آنها، به منظور گوشزد به دستاندرکاران بخش و فرابخش فاوا و مسوولان مربوط اشاره میکنم. یعنی به:
– استارتآپهای تولیدکننده برنامههای کاربردی حوزه ساخت و ساز و فعال در زیربخشهای جدیدِ بخشِ فاوا که تاکنون نتوانستهاند یا کم توانستهاند، نیازمندی بازارهای AEC (Architecture, Engineering and Construction) را به قدر کافی درک و برآورده کنند،
– نهادها و سازمانهای دولتی و نیمهدولتی مسوول در صنعت ساخت و ساز و عمران کشور (مثل وزارت راه، مسکن و شهرسازی، وزارت صمت، وزارت کشور، نظام مهندسی ساختمان، شهرداریها و استانداریها) به دلیل فقدان یا کمبود سواد دیجیتالی لازم برای توسعه و ترویج دستاوردهای تاکنونی این استارتآپها هنوز نتوانستهاند:
1) به کمک استارتآپهای تولیدکننده برنامههای کاربردیِ حوزه ساخت و ساز بیایند؛
2) آنها را برای رفع نیازمندی بازارهای AEC کشور تشویق و ترغیب کنند؛ و
3) بخش ساخت و ساز را ملزم به استفاده از فناوریهای گردآوری و پردازش دادهها و اطلاعات برخط از گارگاههای عمرانی/ساختمانی کنند.
نمونه کوچک اما بارزِ این ضعف مدیریتی را میتوان در ترکیب جلسه مرکز فرماندهی عملیات پاسخ به بحران و بررسی حادثه فروریزش ساختمان متروپل آبادان مشاهده کرد؛ جلسهای واکنشی و متاسفانه گذرا برای کاهش ابعاد خرابیها و اغتشاشات ناشی از خشم مردم در خصوص مرگ و میر و فساد پنهان و آشکار در فروریزش متروپُل آبادان.
در جلسه مرکز فرماندهی عملیات پاسخ به بحران و بررسی حادثه فروریزش ساختمان متروپل آبادان که روز پنجشنبه، پنجم خرداد 1401 برگزار شد، ریاست جلسه را وزیر کشور بر عهده داشت و اعضای آن را رییس و اعضای کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی، نماینده ولی فقیه در استان خوزستان، اُستاندار و برخی از مسوولان محلی تشکیل میدادند.
نخستین پرسش من این است که آیا رییس و اعضای محترم کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامیدر جلسهای چنین اضطراری، چگونه و از چه منظری به بررسی حادثه فروریزش ساختمان متروپل آبادان میپردازند؟ آیا کسی از اعضای کمیسیون مذکور، از منظر فاوا و امکانات توانمندساز آن برای پیشگیری و تابآورسازی پروژههای بزرگ ساختمانی به مسالهای که درگیرش شدهاند، نگاه میکند؟
آیا حداقل، جای وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، نمایندگان نظام صنفی رایانه و نظام مهندسی ساختمان در آن جلسه خالی نیست؟
حداقل از سال 1383 (زمان شرکت رییس دولت هشتم در اجلاس جهانی جامعه اطلاعات: WSIS) تاکنون که ژورنالیسم فاوا این همه درباره اهمیت بخش فاوا و فرابخش فاوا مقاله و خبر و مطلب منتشر کرده، آیا وزرای ارتباطات و فناوری اطلاعاتِ تاکنونیِ ما به اهمیت فرابخش فاوا اندیشیدهاند؟ آیا آنها در بخش فاوا و زیربخشهای استارتآپیِ آن به ترویج نرمافزارهای کاربردی موجود در بازار که به درد مدیران پروژههای عمران و ساخت و ساز میخورند پرداختهاند؟
البته ژورنالیسم فاوا هم به دلایلی، تاکنون به درستی به رسالت خود عمل نکرده ولی نسبت به دیگر ژورنالیسمهای تخصصی، موفقیتهای بیشتری را در زمینه اطلاعرسانی گسترده و بررسی امکاناتِ عرضه و تقاضا در بخش و فرابخش فاوا کسب کرده است!
اهمیت فرابخش فاوا نسبت به بخش فاوا
باید توجه داشت که نسبت بخش فاوا به فرابخش فاوا مثل نسبت تولیدکنندگان به جامعه مصرفکنندگان است. در عصر ارتباطات و فناوری اطلاعات، بخش فاوا از مهمترین و حساسترین بخشهای اقتصاد ملی و فرابخش فاوا نیز از گستردهترین فرابخشهای اقتصاد کشور و جامعه جدید ایران است.
– اهمیت بخش فاوا به انباشت دانش و سرمایه لازم برای توسعه پایدار در سطح ملی است، انباشتی که قدرت، عظمت و بزرگی آن را در دیگر کشورها مشاهده میکنیم و شوربختانه هیچ استراتژی تعریف شدهای برای رسیدن به قدر معینی از انباشت دانش و سرمایه لازم در بخش فاوا برای توسعه پایدار کشور نداریم.
– اهمیت فرابخش فاوا البته که بیش از اهمیت بخش فاوا است و این اهمیت، در گستردگی ابعاد فضای کاربری و قدرت فاوا برای توانمندسازی عموم، اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی است.
میدانیم چند سالی است که مدیران وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ما راجعبه اقتصاد دیجیتالی بحث میکنند، و منظورشان از اقتصاد دیجیتالی در اصل، دگرگونسازی دیوانسالاریهای اقتصادی و تجاری برای ارایه بهتر خدمات عمومی و تغییر صنایع دستی و ماشینی از طریق دیجیتالیسازی مدیریتها و فرایندهایی است که تاکنون بهطور کجدار و مریز، جنینی و بدوی از امکانات و دستاورهای فاوا در فرابخش فاوا استفاده میکردند و پس از این باید به ترادیسی دیجیتالی (Digital Transformation) روی بیاورند. ما اگر 20 سال پیش، اهمیت بخش فاوا و فرابخش فاوا را به تمام و کمال درک کرده بودیم، امروز دچار و شاهد گسل دیجیتالی رو به رشد (!) در کاربریِ نرمافزارهای کاربردی موجود در بازار عمران و ساخت و ساز کشور نبودیم.
در یک سو، شرکتهای مخابراتی و ارتباطی به علاوه شرکتهای عمرانی/ساختمانی بزرگی در کشور وجود دارند که زیرساختها یا تولیداتشان مبتنی بر ساختِ سازههای فلزی و بتونیِ ایمن است و از همین رو سالها است که مجهز به برنامههای کاربردی طراحی و مهندسی رایانهای زیرساختها و تولیدات خود هستند و بدون استفاده از نرمافزار مناسب قادر به هیچ اقدامی نیستند (برای مثال، توسعه شبکه سیار و تولید هر دکل مخابراتی، مستلزم استفاده از برنامههای کاربردی لازم است و واردسازی دروندادهایی به برنامه طراحی و مهندسی آن، شامل دادههای فشار باد، مقاومت و رانش زمین و فشار برف و بهمن و … است)،
و از سوی دیگر، زیربخشهای مهمی از صنعت عظیم عمران و ساخت و ساز در کشور وجود دارند که به دلیل فقر سواد دیجیتالی، هیچ استفادهای از برنامههای کاربردی AEC (معماری، مهندسی و ساخت و ساز) نمیکنند.
نرمافزارهای کاربردی موجود در بازار عمران و ساخت و ساز
من از فقدان محصولات واقعیت مجازی (VR)، واقعیت برافزوده (AR)، واقعیت گسترده (XR) و واقعیت مختلط (MR) که امروزه مدیریتهای ساخت و ساز در بازارهای AEC (معماری، مهندسی و ساخت و ساز) را متحول و پروژههای ساختمانی را ایمنتر از پیش و آسانتر از گذشته کردهاند نمیگویم! البته انتظار دارم که روزی شاهد وقوع ترادیسی دیجیتالی و Digital Transformation در همه صنایع کشور، از آن جمله در حوزه معماری، مهندسی و ساخت و ساز کشور باشم، اما امروز به همین حداقل (استفاده از نرمافزارهای کاربردی موجود در بازار عمران و ساخت و ساز) اکتفا میکنم. پرسش من این است که چرا در حوزه بزرگ AEC در ایران به ندرت از دستاوردها و تجربههای موفق دیگران در ترادیسی و اقتصاد دیجیتالی استفاده نمیکنیم؟ چرا در سال تولید دانشبنیان نمیآییم بزرگترین صنایع ملی کشور را که صنعت عمران و ساختساز است، از گسل دیجیتالی مبتلابه رها کنیم؟ چرا نظام مهندسی ساختمان در هماهنگی با وزارت راه، مسکن و شهرسازی، اقدامیدر راستای راهاندازی یا کمک به راهاندازی استارتآپهای عمرانی/ساختمانی نمیکند؟
شاید شما خواننده انتقادی این یادداشت بگویید که بخش ساخت و ساز کشور چون به شدت رانتی است و فساد و چه و چه در راهبری آن، دست بالا را دارد، برنامههای کاربردی مدیریت و تحلیل دادههای ساختمانی و در مجموع اقتصاد دیجیتالی را برنمیتابد؛ اما من میگویم این نرمافزارهای کاربردی به درد ایمنسازی و سودآورسازی بیشتر همه کارگاههای عمرانی و ساختمانی میخورند، حتی به درد رانتخواران. پس غفلت از بهکارگیری آنها، عین جهالت است.
مدتها است که نرمافزارهای کاربردی رایگان برای استفاده مدیران کارگاههای عمرانی و ساختمانی در دسترس هستند، شش نمونه برتر آنها عبارتند از: Click Up، Fieldwire، Methvin، TeamGnat، Wrike و Zoho Project. [نگاه کنید به https://blog.capterra.com/top-free-construction-management-software/]