عکس‌های که عمق فجایع را نشان نمی‌دهد

مرد نقابدار پشت رایانه؛ رمزگشایی از تصاویر سایبری

  • توسط نویسنده
  • ۱ سال پیش
  • ۰

سعید میرشاهی – آیا امسال مقاله‌ای درباره «سایبر» خوانده‌اید؟ از بین بردن ‌سایت‌های دولتی اوکراین در آغاز تهاجم روسیه یا حمله باج‌افزارConti به کاستاریکا، باعث شد دولت‌ها، وضعیت اضطراری ملی اعلام کند. آیا شنیده‌اید؟ یادتان هست چه تصویری همراه مقاله بود؟ و مهم‌تر از آن، به نظر شما، آیا تصویر به طور موثر درباره موضوع مقاله توضیح می‌دهد؟

این سوژه مقاله‌ای است به قلم «اسثر کرسلی» که بر اساس مصاحبه‌ با کارشناسان امنیت سایبری از اروپا، روسیه و ایالات متحده، نوشته شده و این موضوع را بررسی می‌کند که چرا عکس‌های منتشر شده در اخبار حملات سایبری برای تبیین خط‌مشی سایبری اهمیت دارند؟ اصولا عکس‌های حملات سایبری فعلی چه چیزی را منتقل می‌کنند؟ تاثیر آنها چیست و چگونه می‌توانیم به طور موثرتری با مسائل سایبری، ارتباط برقرار کنیم؟

اواسط دهه 2010، من در اتاق فکری کار می‌کردم که به دنبال راه‌های جدید جنگ، مانند استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین و حملات سایبری بود. اما هنگام تلاش برای یافتن تصاویری برای الصاق به گزارش‌ها یا مقالاتی با موضوع سایبر، با مشکل مواجه شدم.

در جست‌وجوهای آنلاین تصاویر مشابهی پیدا می‌شوند که همگی یکسان به نظر می‌رسند: تعدادی ردیف‌های صفر و یک که به رنگ سبز و آبی، نمایی از یک  قفل، نمای نزدیک از صفحه‌کلید یا مردی نقابدار پشت رایانه!

پروژه هسته‌ای ELN و فناوری جدید در سال 2022 به سرعت در حال بررسی تاثیر فناوری‌های جدید بر تصمیم‌گیری هسته‌ای است و این مشکل، همچنان ادامه دارد. در حالی که اهمیت فناوری‌های جدید برای درگیری‌ها و امنیت بین‌المللی تنها در دهه گذشته افزایش یافته، اما همچنان تصاویر و عکس‌هایی که برای نشان دادن آنها استفاده می‌شوند، ثابت مانده‌اند و این امر، توانایی ما را برای درک این مسائل و تصور تاثیراتی که ممکن است بر آینده ما داشته باشد، مختل می‌کند.

یکی از فناوری‌های جدید که تاثیر قابل توجهی بر روابط بین الملل دارد و توجه روزافزونی در رسانه‌ها به خود اختصاص داده، حوزه سایبر است. حمله Nashi  در سال 2007 به دولت استونی، حمله استاکس‌نت در سال 2010 به برنامه هسته‌ای ایران، سرقت داده‌ها توسط ادوارد اسنودن در سال 2013 و حمله روسیه به انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در سال 2016، از جمله مواردی است که فضای سایبری را به عنوان «میدان نبرد جهانی در قرن 21» توصیف می‌کند.

در چند سال گذشته، حوزه سایبری در فهرست رسمی تهدیدات امنیت ملی ایالات متحده و در صدر فهرست اکثر کشورهای اروپایی از جمله بریتانیا قرار داشته است. علی‌رغم اهمیت روزافزون آن، تهدیدهای حوزه سایبر (مانند سایر فناوری‌های جدید)، پیچیده و نامشهود است و توسط تصمیم‌گیرندگان، عموم مردم و به‌طور گسترده، عکاسان و ویرایشگرهای عکس، به خوبی قابل درک نیست.

در نتیجه، توجه کمی به روش‌های تجسم سایبری شده و تصویرگران که در فکر ساختن تصاویر درباره این موضوعات هستند، با تحقیقات و دانش کمی در این حوزه  مواجهند. به طور مشابه، روزنامه‌نگاران، فعالان انتخاباتی، دانشگاهیان و سیاست‌گذاران، انتخاب محدودی برای تصمیم‌گیری‌های روزانه، هنگام انتخاب تصاویر سایبری دارند.

  • قدرت و سیاست تصاویر

آقای W.J.T. میشل، چرخش تصویری را در کتاب «تئوری تصویر» در سال 1994 برای توصیف ماهیت دنیای امروز ما ابداع کرد. او استدلال کرد که مصرف گسترده و افزایش توجه به تصاویر در تمام حوزه‌های زندگی ناشی از فناوری‌های رسانه‌ای، باعث شده قدرت بصری بیش از هر زمان دیگری باشد، زیرا ما به طور فزاینده‌ای، وقایع کلیدی را از طریق تصاویر، درک می‌کنیم و به خاطر می‌آوریم.

البته میشل به تلویزیون اشاره می‌کرد اما اکنون ظهور اینترنت، نه تنها سرعت گردش تصاویر و دسترسی آنها را تغییر داده، بلکه تصاویر را در دسترس عموم قرار داده است. اهمیت این امر با ظهور اینترنت آشکارتر شد.

در نتیجه، تصاویر خبری در کانون توجه و ساخت واقعیت‌هایی که در آن زندگی می‌کنیم، قرار دارند. در واقع این مرکزیت تصویر با این باور که عکس‌ها صادق هستند (دوربین هرگز دروغ نمی‌گوید) ممکن شده است. البته می‌دانیم که این‌طور نیست.

تصاویر لزوما «واقعیت‌های بصری» نیستند، بلکه بازتولیدهایی هستند که معنای آنها نیز توسط فناوری ثبت‌شده و چشم‌انداز خاص فرد پشت دوربین، ساخته شده است. همچنین تصاویر بی‌طرف نیستند، بلکه معنای آنها در رابطه با جامعه و فرهنگی که در آن وجود دارد، به دست می‌آید و به همین دلیل، آنها ذاتا سیاسی هستند.

برای مثال، عکس‌های استعماری مربوط به قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، امروزه بسیار متفاوت از زمانی که گرفته شده‌اند، درک می‌شوند.

  • تصاویر و روش‌های جدید جنگ سایبری

در اوایل دهه 2000، تصاویر به صراحت وارد دستور کار مطالعات امنیتی شدند. این امر به رسمیت شناخته شد که نمایش‌های بصری برای چگونگی شناخته شدن مهم است.

به گفته لن هانسن، این چرخش بصری، تا حدی نتیجه پویایی درونی بحث‌های آکادمیک و پیشرفت‌های فناوری در گوشی‌های هوشمند، دوربین‌های عکاسی و رسانه‌های اجتماعی بود. این امر بر سرعت، دستیابی و تولید تصاویر تاثیر گذاشت. همچنین این موضوع، نتیجه رویدادهای مهم جهانی بود که شامل تصاویر می‌شد یا توسط تصاویر شکل می‌گرفت. مثال‌های مختلفی در این زمینه قابل ذکر است.

در سال 2001، پوشش بصری بسیار زیاد در رسانه‌های جهان از 11 سپتامبر به این معنا بود که تصاویر، نقش مهمی در ارایه حملات با شکل و وضعیت خاصی داشتند.

در سال 2004، تعداد زیادی عکس منتشرشده از شکنجه و آزار زندانیان توسط نظامیان آمریکایی در زندان ابوغریب عراق، تاثیر مستقلی بر این رسوایی داشت که مورد توجه جهانی قرار گرفت.

روایت های متنی از آنچه در زندان رخ داد که قبل از عکس‌ها ظاهر شد، مباحث کمتری ایجاد کرد. در حمله به شارلی ابدو در سال 2015 (به خاطر انتشار تصاویر اهانت‌آمیز کاریکاتورهای دانمارکی علیه پیامبر اسلام)، مهاجمان به دنبال تخریب و مجازات عاملان کاریکاتورها بودند، نیز تصاویر نشان داده شد. بدون تصاویر، تولید و پخش آن و صرفا تاکید بر آنچه «می‌گویند»، هیچ رویدادی وجود نخواهد داشت.

اتفاق دیگری نیز در این زمان در مطالعات امنیتی در حال رخ دادن بود. چیزی که شامل تصاویر و قابل مشاهده نبود و تا حد زیادی نامرئی بود. در سال 2013، پروفسور پل راجرز، مقاله‌ای برای RUSI نوشت و بیان کرد که روند غالب در امنیت بین‌المللی در دهه گذشته، حرکت به سمت «کنترل از راه دور» بوده است.

این تغییر، درگیری نیروهای نظامی بزرگ به انجام جنگ به صورت غیرمستقیم یا از راه دور را توصیف می‌کند که شامل فناوری‌های جدید، مانند هواپیماهای بدون سرنشین مسلح، فعالیت‌های سایبری و نیز روش‌های جدید جنگ می‌شود. مانند افزایش استفاده از نیروهای ویژه و شرکت‌های نظامی خصوصی.

تقریبا یک دهه بعد از زمانی که راجرز این مطلب را نوشت، سایر فناوری‌های نوظهور مانند هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی، دیپ‌فیک‌ها یا فناوری‌های جعل عمیق و فناوری کوانتومی، نقش فزاینده‌ای در این حوزه بازی می‌کنند. اینها نسبت به سربازان و سلاح‌های معمولی، کمتر قابل مشاهده و کمتر قابل لمس هستند.

اکنون سوال این است: چه اتفاقی برای پدیده‌های سیاسی می‌افتد که تجسم آنها سخت می‌شود؟ این، یک چالش برای سازندگان تصویر امروزی، هنگام تلاش برای برقراری ارتباط با تهدیدات معاصر، مانند بحران آب و هوا و فناوری‌های جدید است. اگر سیاست و جامعه هر دو با آنچه که قابل مشاهده و نادیدنی باقی می‌ماند، شکل می‌گیرد، چه بر سر مردم، مسائل و پدیده‌هایی می‌آید که ما نمی‌بینیم یا تصویری از آنها وجود ندارد؟ و چه اتفاقی برای پدیده‌های سیاسی می‌افتد که تجسم آنها سخت است؟

این، یک چالش برای سازندگان تصویر امروزی هنگام تلاش برای برقراری ارتباط با تهدیدات معاصر، مانند بحران آب و هوا و فناوری‌های جدید است. وقتی نوبت به مستندسازی انواع جدیدی از جنگ می‌رسد، برخی عکاسان تلاش‌هایی برای پرداختن به این موضوع داشته‌اند (مثلا سیمون نورفولک، لیزا بارنارد، و تروور پاگلان) با این حال، این نمونه ها کم هستند و در قلمرو هنر قرار دارند تا در حوزه عکاسی، عکاسی خبری و تصاویر خبری جریان‌ساز.

  • تجزیه و تحلیل تصاویر سایبری

در سال 2021، به منظور درک بهتر تصاویر مورد استفاده برای برقراری ارتباط با داستان‌های سایبری، شروع به جمع‌آوری تصاویری کردم که با مقالات و گزارش‌های خبری همراه بود.

من با استفاده از اخبار گوگل و جستجوی تصاویر «تهدیدات سایبری»، «امنیت سایبری» و «جنگ سایبری»، عکس‌هایی از نشریات در انگلیس و آمریکا جمع‌آوری کردم. سپس با 15 کارشناس امنیت سایبری از اروپا، روسیه و ایالات متحده، مصاحبه و از آنها دعوت کردم تا این تصاویر را تجزیه و تحلیل کنند.

در تمام مصاحبه‌ها، تصاویر خوب برای نشان دادن فضای سایبر کم بود.

این مسئله‌ای بود که آنها در کارشان هنگام نیاز به تصویر برای بروشور کنفرانس، جلد کتاب یا مقاله با آن مواجه شده‌اند.

آنها همچنین موافق بودند که این، یک مشکل پیچیده است که باید حل شود زیرا فضای سایبر، اساسا ناملموس، پراکنده و نامرئی است. آنها متوجه شدند که این موضوع، گسترده است و به بسیاری از فعالیت‌ها و تهدیدات مختلف اشاره دارد.

اگرچه بر سر این موضوع، توافق وجود داشت اما در مورد اینکه تصویر «خوب» یا «بد» چیست، اتفاق‌نظر وجود نداشت، کارشناسان مختلف، دیدگاه‌های کاملا متفاوتی درباره تصاویر ارایه‌شده به آنها داشتند و برخی از تصاویر، واکنش‌های شدید مثبت و منفی را برانگیخت.

از تجزیه و تحلیل‌ها و گفت‌وگوهای حاصل از این تمرین‌ها، سه نوع تصویر یا سه رویکرد متفاوت برای بازنمایی این موضوع قابل شناسایی است: «کلیشه‌ای»، «واقع‌گرایانه» و «استعاری».

تصویر کلیشه‌‌ای، همان مرد نقابداری است که جلوی صفحه رایانه نشسته است با یک قفل یا یک ربات شبیه انسان که در اخبار و نشریات تخصصی بیشترین شیوع را دارد.

مشکل کلیدی مرتبط با تصاویر این است که آنها برداشت‌های نادرست، کلیشه‌ها و نادرستی‌ها را تقویت می‌کنند. در تصویر هکر (تصویر 1)، یکی از شرکت‌کنندگان گفت: «مثل یک الگوی امنیت سایبری است که هیچ ربطی به واقعیت ندارد».

آنها ادامه دادند: «افراد مانند انسان‌هایی که پشت لپ‌تاپ‌هایشان نشسته‌اند، حملات سایبری را انجام می‌دهند اما بسیاری از  مسائل امنیت سایبری مانند تنظیم رمز عبور، تنظیم یک شناسایی دوعاملی، رابط انسان و ماشین است.»

این نوع عکس، مشکل‌ساز است زیرا کلیشه‌های جنسیتی و اینکه سایبر یک حوزه مردانه است، تقویت می‌کند. این تصویر همچنین به دلیل قابل تشخیص بودن، بلافاصله تحسین شد. یکی دیگر از شرکت‌کنندگان گفت: این کار می‌کند. حتی اگر در دنیای امنیت سایبری نباشید، تصویر در همه‌جا وجود دارد.

نوع دوم تصویر شناسایی‌شده، تصویر دقیق یا واقع‌بینانه است، به‌عنوان مثال تصاویری که نشان‌دهنده مراکز داده، پرسنل نظامی در اتاق عملیات یا صفحه ‌کلید رایانه است.

دیمیتری استفانوویچ، محقق مرکز امنیت بین‌المللی در IMEMO RAS می‌گوید: این تصاویر به‌عنوان واقع‌گرایانه و دقیق تحسین شدند. این امر، نشان می‌دهد جنگ سایبری به اشیای فیزیکی می‌پردازد، نه فقط کاری که در برخی از سرزمین‌های خیالی انجام می‌شود. تصویر مرکز داده (تصویر 2) و تصویر پرسنل نظامی (تصویر 3) ، به دلیل واقعی بودن، تصنعی نیست.

برخی افراد به دلیل تمرکز بیش از حد تصاویر بر ارتش، از آن انتقاد کردند زیرا بیشتر حملات سایبری توسط متخلفان، جوانان یا هکرها انجام می شود. تعدادی از مصاحبه‌شوندگان پرسیده‌اند این تصاویر از کجا آمده‌اند و تسلط عکس‌های نظامی ایالات متحده چه تاثیری بر درک ما از سایبر دارد؟

نوع سوم تصویر شناسایی‌شده، تصویر استعاری است. اینها اغلب تصاویر دستکاری‌شده هستند. مانند تصویری که سلاح‌های سنتی را نشان می‌دهد که از کد دودویی ساخته شده‌اند یا تصویری از منظره شهری با انفجار بمب پیکسلی.

اینها بیشتر در مجلاتی مانند اکونومیست یا روزنامه‌هایی همچون نیویورک تایمز یافت می‌شوند. این تصاویر، از نظر تعداد، بیشترین در میان شرکت‌کنندگان بود. از یک طرف، آنها به دلیل توانایی داستان‌سرایی،‌ تحسین و به عنوان «هوشمندانه»، «خلاق» و «جالب» توصیف می‌شدند.

از سوی دیگر، این تصاویر به دلیل مقایسه یا استعاره بیش از حد ساده و به طور بالقوه، بی‌اهمیت جلوه دادن موضوع، مورد انتقاد قرار گرفت. یکی دیگر از شرکت‌کنندگان، یکی از این تصاویر را به‌عنوان «تشریح نادرست حملات سایبری» توصیف کرد.

از طرف دیگر این نگرانی وجود داشت که این تصاویر می‌توانند به نوعی درباره فناوری اسطوره‌سازی کنند، مفید نیست. دیمیتری استفان گفت: ربطی به واقعیت ندارد، نگرش مشابهی نسبت به آنچه می‌خوانید داشته باشید. این به مردم کمک می‌کند که آن را جدی نگیرند.

  • پیچیدگی، عنصر انسانی و بافت

در بین همه شرکت‌کنندگان، تمایل شدیدی برای انتقال پیچیدگی و ویژگی وجود داشت. بیشتر مصاحبه‌شوندگان در حوزه‌های سایبری کمی متفاوت کار می‌کردند و در نتیجه، بسته به حوزه تخصص‌شان، تصاویر متفاوتی کم‌وبیش برای‌شان معنا پیدا می‌کرد.

همان‌طور که اندرو فوتر در مقاله‌اش درباره معناشناسی سایبری استدلال می‌کند، در دهه گذشته، اصطلاح سایبر به انواع فعالیت‌ها، تهدیدها، سلاح‌ها و حتی جنگ‌ها اشاره می‌کند که خود این کلمه بی‌معنی شده است. همین مسئله در مورد تصاویر نیز وجود دارد؛ بسیاری از تصاویر سعی می‌کنند گسترده و کلی باشند و با انجام این کار، چنان پراکنده می‌شوند که آنها نیز بی‌معنا می‌شوند. برعکس، تصاویری که یکی از عناصر سایبری را به تصویر می‌کشند، به دلیل انحراف درک ما از تهدید سایبری یا امنیت سایبری مورد انتقاد قرار گرفتند.

یکی دیگر از موارد اشتراک از این مصاحبه‌ها، تمایل به نشان دادن رابطه انسانی با این فناوری و در نتیجه تاثیر آن بود. الیزابت مینور، مشاور article 36 می‌گوید: در بیشتر این تصاویر، افراد غایب هستند. او گفت: این تصاویر در مورد فناوری‌ها صحبت می‌کنند اما آنچه ما باید درباره آن صحبت کنیم، مردمی هستند که با آنها ارتباط دارند.

در نهایت، تعدادی از مصاحبه‌شوندگان درباره منابع تصاویری که به آنها نشان می‌دادم، نظر دادند. از طریق تجربه جست‌وجوی خود برای تصاویر، آنها می‌توانستند تشخیص دهند برخی از تصاویر، عکس‌های ارتش آمریکا هستند.

دکتر کاتارزینا کوبیاک، کارشناس ارشد سابق سیاست و افسر گفت‌وگوی ساختاریافته در سازمان امنیت و همکاری اروپا، از آن به عنوان «استعمار تصاویر آمریکایی» یاد کرد.

در ارتباط با این موضوع، بحث در مورد اینکه چگونه یک موسسه فعال در مسایل سایبری، ممکن است تصویری را انتخاب کند که فعالیت‌های خود را تقویت یا مشروعیت می‌بخشد، مطرح شد. به عبارت دیگر، تمایل به برداشتن رابطه بین تصویر، موضوعی که آن را نشان می‌دهد و محیط وسیع‌تر آن وجود داشت.

«بازخورد: گفتمان و سیاست» در سال 2019، مقاله شان لاوسون و مایکل کی‌ میدلتون درباره چارچوب‌بندی تهدیدات امنیت سایبری به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه زبان می‌تواند بر نحوه دیدن و واکنش ما به جهان اطراف تاثیر بگذارد. آنها بررسی می‌کنند که چگونه در 25 سال گذشته، گفتمان امنیت سایبری ایالات متحده بر چارچوب‌بندی امنیت سایبری با استفاده از استعاره و تشبیه، به جنگ و ارتش متمرکز شده است.

این موضوع، با استعاره «سایبر پرل ‌هاربر»، برای توصیف خطر یک حمله سایبری علیه زیرساخت‌های حیاتی که منجر به تخریب و اختلال جمعی می‌شود، ارتباط دارد.

لاوسون و میدلتون معتقدند این موضوع تاثیری در دنیای واقعی داشته است: استعاره سایبر پرل هاربر فقط توسط مقامات در سخنرانی‌های عمومی استفاده نمی‌شود، بلکه توسط رسانه‌ها نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد و به سیستم گفتمان امنیت سایبری داخلی، استراتژی‌ و چارچوب‌بندی تفکر رسمی، بازخورد می‌دهد. برای مثال، واژه‌نامه جنگ سایبری 2009 فرماندهی استراتژیک ایالات متحده (USSTRATCOM) نه تنها برای اهمیت حیاتی زبان و قیاس برای درک تهدیدات سایبری، بلکه برای توسعه و اجرای استراتژی سایبری نیز مهم است.

به گفته لاوسون و میدلتون، نمایش سناریوهای نابودی سایبری می‌تواند به «احساس سرنوشت‌گرایی و بی‌انگیزگی برای اقدام» منجر شود و همچنین می‌تواند تلاش‌ها برای ایجاد انگیزه به منظور پاسخ‌های مناسب سیاستی به تهدیدات امنیتی واقعی را مختل کند. آنها همچنین دریافتند که تصاویر می‌تواند حواس را از تهدیدات واقعی، اعم از سایبری و غیرسایبری، منحرف کند.

به عنوان مثال، پس از مداخله روسیه در سال 2016 در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، بسیاری از ناظران استدلال کردند تمرکز بر پرل هاربر سایبری، توانایی سیاست‌گذاران را برای تصور طیف کامل تهدیدها و پاسخ مناسب به تهدیدات سایبری در زمان وقوع آنها مختل کرده است. در این میان، حمله روسیه، یک کمپین جنگ اطلاعاتی بود که با دستکاری رسانه‌های اجتماعی انجام شد و به جای حمله پرل هاربر به زیرساخت‌های حیاتی که منجر به تخریب یا مرگ در مقیاس بزرگ شد، آسیب رساند.

  • رمزگشایی تصاویر سایبری

 تصاویر سایبری مانند فرهنگ لغت سایبری، بر موضوعات خاصی متکی هستند و تصاویر نیز مانند تاثیر زبان بر نحوه تفکر ما، بر تهدیدات امنیت سایبری و نحوه واکنش به آنها تاثیر می‌گذارد. ساخت مفهوم بصری، به‌ویژه آنچه مشخصا تصورش دشوار است، خنثی و به طور خودکار، یک چیز مثبت نیست، بلکه می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای داشته باشد که باید به دقت لحاظ شود.

در اوایل مصاحبه‌ها، از شرکت‌کنندگان پرسیده شد که با شنیدن کلمه «سایبر» چه تصویری در ذهن‌شان مجسم شده است؟ آنها کارشناسان امنیت سایبری بودند اما همه آنها نسخه‌ای از تصویر «کلیشه‌شده» را توصیف کردند: ردیف‌های 1 و 0، مردی نقابدار جلوی رایانه با یک صفحه کلید!

  • facebook
  • googleplus
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *