عباس پورخصالیان/پیش از این، در یادداشت دیگری در بارۀ “اینترنتیه” نوشته بودم: اگر 4.4 میلیارد کاربر اینترنت جهان و تمام پایانههای رایانهای و تجهیزات زیرساخت های موبایلی، وبی و اینترنتیِ آنها اعم از شبکۀ انتقال و مراکز دادههای اینترنتی را در سرزمینی فرضی گرد آوریم، می توانیم چنین سرزمینی را “اینترنتیه” بنامیم.
با در نظر گرفتن مفهوم “اینترنتیه”، پیام یادداشت این هفته ام در پایان سال 1400، این است که از زمان آغاز وقوع جنگ روسیه و هوادارانش در داخل اوکراین تاکنون، شاهد نخستین جنگ جهانیِ “اینترنتیه” بوده و هستیم.
«جنگ در 140 نویسه» یا War in 140 Character نام کتابی است از دیوید پاتریکاراکوس در این بارۀ که:
- چگونه رسانههای اجتماعی در قرن بیست و یکم، صحنۀ جنگ را به “فضای نبرد” تغییر داده اند!
کتاب مذکور حاوی یادداشت های یک تحلیل گر رسانه ای است که در سال 2017 منتشر شد، و در آن نویسنده از درهم تنیدگی فضای سایبری و صحنه های نبردِ نیروهای نظامی و شبه نظامیان هوادار روسیه در داخل اوکراین نوشت و بر همین اساس، جنگ حماس علیه اسرائیل در سال 2014 و نقش فزایندۀ رسانه های اجتماعی در یارگیری و فراگیری تبلیغات داعش را مورد تحلیل قرار داد؛ کتابی که نویسنده اش، دیوید پاتریکاراکوس را در سال 2017 برندۀ جایزه های متعدد کرد. به عقیدۀ او: اکنون نسل جدیدی از جنگ و جنگجویی در درگیری های معاصر، قابل شناسایی اند. جنگجویان معاصر مدام از طریق اینترنت به هم متصل و مرتبط اند و عموم «هومو دیجیتالیس» های مخالف و موافق و ممتنع را با ملغمه ای از “نیوز” و “فیک نیوز” تغذیه می کنند.
به روایت دیوید پاتریکاراکوس: «هومو دیجیتالیس» مفهومی عام است که همۀ کاربران فضای سایبری را در بر می گیرد، به ویژه بسیج دیجیتالی و میلیشیای دیجیتالی را!
به این ترتیب، جنگ روسیه در اوکراین، محدود به اوکراین نیست بلکه به عنوان «جنگ جهانی اینترنتیه»، نسل جدیدی از انواع “جنگ های جهانی” را رقم می زند.
سه نسل از جنگ های جهانی
درمورد نسل های مختلف جنگ های جهانی باید توجه داشت که:
– تا پیش از تهاجم روسیه به اوکراین، جهانیان با دو برداشت متفاوت از صفت “جهانی” در اصطلاح «جنگ جهانی» رو به رو بودند:
1) در نسل اول جنگ های جهانی، صفتِ “جهانی” به معنی فراگیری جغرافیای جنگ میان بسیاری از کشورها در پهنۀ کرۀ زمین بود. نمونه های نسل اول جنگ های جهانی در قرن بیستم رخ دادند و عبارتند از:«جنگ جهانی اول» و «جنگ جهانی دوم» !
2) در نسل دوم جنگ های جهانی، صفتِ “جهانی” دیگر به معنی فراگیری جغرافیای صحنۀ های نبرد در بسیاری از کشورهای پنج قاره نیست، بلکه به معنی آن است که جغرافیای صحنۀ جنگ، محدود می شود اما جنگجویان، هواداران و مخالفان از پنج قاره به نحوی در یک “میدان” و یک صحنۀ نبرد محدود، مشارکت فعال دارند.
نمونه های نسل دوم جنگ های جهانی که پس از دو نمونۀ تاریخیِ نسل اول رخ دادند و باعث آن شدند که نمونۀ نسل اول دیگر تکرار نشود، بسیار متعددند: برای مثال در ویتنام و ایران (در سدۀ بیستم) و در لیبی و سوریه (در سدۀ بیست و یکم) می توان بارزترین صحنه های نسل دوم جنگ های جهانی را مشاهده کرد. در ایران، صحنه های نبرد محدود به مناطقی مابین ایران و عراق بودند؛ ولی قریب به اتفاق بقیۀ دولت ها در شرق و غرب جهان، عراق را تغذیه تسلیحاتی و اطلاعاتی می کردند و ایران را تحریم!
اینک: نسل سوم جنگ های جهانی
اکنون در نمونۀ جنگ تحمیلی روسیه علیه اوکراین، شاهد گذار از نسل دوم جنگ های جهانی به نسل سوم آن هستیم. آنچه که باعث این دگرگونی مفهومی شده است، تبدیل شدنِ مثال زدنیِ “میدان” یا “صحنۀ نبرد” به “فضای نبرد” است!
یادآوری می کنم که: “فضای نبرد” یا Battle-space، فراتر از فضای سایبری، فضای توأمان مجازی و واقعی فراگیرشونده ای است که رسانه های رادیوتلویزیونی زمینی و ماهواره ای به علاوۀ پایانه های رایانه ای ثابت و متحرک متصل به اینترنت جهانی به وجود آورده و پدافند غیر عامل عظیم و بس پیچیده ای را در گسترۀ جهان شکل داده است!
نمونه هایی جهانی از هم افزایی دیجیتالی علیه پوتین
جوّ جهانی ضد جنگ تحمیلی روسیه در اوکراین و موج تحریمهای اِعمال شونده از سوی کشورهای عضو ناتو علیه روسیه باعث شده اند که غول های فناوری نیز وادار به توقف فروش و محدودسازی خدماترسانی خود به دستگاه های اجرایی پوتین و کاربران روسیه شوند. به اصرار میخائیلو فدوروف، معاون نخست وزیر اوکراین، تحریم های اقتصادی گسترده ای از سوی شرکت های اَپِل، گوگل، مایکروسافت، سامسونگ، پی پَل، آمازون اوراکل، دِل، مِتا و دیگران، علیه روسیه به اجرا درآمده اند و نهادها و شرکت های دیگری در روزهای آینده، فعالیت های تجاری خود را در روسیه محدود یا متوقف خواهند کرد. این شرکت ها و نهادها (مثل Swift در سوئیس) که به جنگ روسیه در اوکراین با اِعمال تحریمهای اقتصادی علیه روس ها واکنش نشان میدهند، فروش محصولات و ارائۀ خدمات در داخل روسیه را متوقف کرده یا محدود خواهند کرد، به چه امید؟ – به امید آن که فشارهای سیاسی و اجتماعی مردم بتوانند پوتین را منزوی و مجبور به تجدید نظر کنند.
اگرچه قطع کامل دسترسی روس ها به اینترنت بعید به نظر میرسد، اما از هر دو سو (طرف دولت روسیه و اعضای ناتو) محدودیت هایی را علیه دسترس پذیری روس ها به اینترنت به وجود آورده اند. این محدودیت ها به رغم این واقعیت صورت می گیرند که نتیجۀ تحریم ها، شکل گیری وضعیت باخت-باخت است: نفع عموم کاربران و درآمد همۀ شرکت های درگیر کاهش مییابند! شرکت های بزرگ به رغم این زیان معتنابه امیدوارند با سیاستمداران ضد پوتین همگام شوند و به دو هدف میانی دست یابند: نخست، دسترسی روسیه به فناوری پیشرفته را مختل یا متوقف کنند و سپس، چنان جو نارضایتی در میان مردم و جامعۀ هدف به وجود آورند که هواداران پوتین دست از پشتیبانی نظام حاکم بردارند و به خیل ناراضیان نظام بپیوندند و در نهایت، مخالفان جهانی پوتین به “مقصودِ” خود برسند؛ فرضاً پیشروی روسیه در دیگر کشورها را عقیم کنند.
برای مثال: گوگل کارزارِ Project Shield خود را که مقابله علیه حملات از نوع DDoS را امکان پذیر می کند، گسترش داده و خدمت رسانی به رسانه های دولتی تحت حمایت روسیه را قطع کرده است؛ و در مقابل، اقدامات امنیتی خود را برای ایمنی کاربران و وبگاه های اوکراینی افزایش داده است.
همچنین اپل و مایکروسافت فروش محصولات جدید خود را در روسیه متوقف کردند؛ اوراکل و SAP فعالیتهای خود را در روسیه به حالت تعلیق درآوردند و متا دسترسی به رسانههای “راشیا تودی” و “اسپوتنیک” را محدود کرد.
طبق گزارش بنگاه بین المللی داده ها (IDC): کل هزینههای فناوری اطلاعات و ارتباطات روسیه در سال 2021 حدود 50 میلیارد دلار بوده است و حالا در سال 2022 و سال های متعاقب، این هزینه به شدت بالا خواهد رفت و در مقابل، بهرۀ مادی و معنوی روسیه از صنعت فناوری اطلاعات به شدت اُفت خواهد کرد.
نمونه هایی جهانی از “خودزنی دیجیتالی“ در واکنش به جنگ روسیه در اوکراین
به گزارش خبرگزاری فرانسه، پس از مواجهه این کشور با حملات سایبریِ گسترده در آغاز حملۀ روسیه به اوکراین، دسترسی محلی به اینترنت محدود شد و در بسیاری از بخشهای اروپا، دسترسی اینترنتی از مبادی روسیه یا به مقاصدی در روسیه قطع گردید.
براساس گزارش NetBlocks، مهاجمان روسی نیز به زیرساختهای ارتباطی اوکراین، بخصوص به برج تلویزیونی کیِف، حمله کردند ولی در اکثر مناطق اوکراین که تا روز دهم جنگ هنوز اشغال نشده بودند، در زمان تهیۀ این یادداشت، دسترسی به اینترنت برقرار بود لیکن در مناطق اشغال شده، مثل خرسون در جنوب اوکراین، ارتباطات موبایلی و اینترنتی مردم قطع شده بود.
در روسیه نیز از 25 فوریه، یک روز پس از آغاز حمله روسیه به همسایۀ خود، دسترسی عموم کاربران از داخل روسیه به یوتیوب، فیسبوک، توئیتر و برخی دیگر از رسانه های اجتماعی که قبلاً آزاد بودند قطع گردید به طوری که دسترسی به این وبگاه ها تنها از طریق وی.پی.اِن امکان پذیر بود؛ به رغم این واقعیت که پوتین در سال 2019 سندی را امضا کرده بود که بر اساس آن، اینترنت روسیه باید طوری طراحی شود که از هرگونه تلاش غرب برای قطع کردن آن جان سالم به در ببرد؛ لذا از سال 2019 به بعد روسیه کوشید شبکه های دولتی روسیه را متمرکز کند!! تا دولت قادر باشد در مواقع فورس ماژور، اینترنت روسیه را جدای از اینترنت جهانی سرپا نگهدارد و اقداماتی مانند سانسور سایت ها یا ایجاد اختلال عمدی در دسترسی به شبکه های اجتماعی بیگانگان را ممکن سازد.
برخلاف روسیه، دولت اوکراین دسترسی مداوم اوکراینی ها به اینترنت را خواهان است تا مردم در هماهنگی باهم و با دولت مرکزی، مقاومت مدنی علیه روسیه را شکل دهند و از طریق رسانه های اجتماعی، همدردی مردم جهان، بخصوص مردم روسیه را جلب کند.